آیا رابطهٔ بین دو درون‌گرا می‌تواند موفق باشد؟

یک ضرب‌المثل قدیمی وجود دارد که می‌گوید «مخالف‌ها به هم جذب می‌شوند»، اما آیا واقعاً کسی تمایل دارد با شخصی که ارزش‌ها یا عادات زندگی‌اش کاملاً متفاوت است، شریک عاطفی او شود؟ هر چه‌قدر که بتوانیم با یک فرد جدید بیشتر احساس نزدیکی کنیم، شانس ما برای بقای طولانی‌مدت به‌عنوان زوج بیشتر می‌شود. با این حال، گاهی اوقات، زیاده‌روی در خوبی‌ها می‌تواند باعث دل‌درد شود.

رابطهٔ بین دو درون‌گرا نیز می‌تواند چنین حالتی داشته باشد. از یک سو، شما نیازها و ناخوشایندی‌های یکدیگر را درک می‌کنید، اما از سوی دیگر، چه کسی دیگری را برای فراهم کردن تفریحات تحریک خواهد کرد؟ آیا رابطهٔ بین درون‌گراها به خاطر فهم عمیق یکدیگر ایدهٔ خوبی است یا اینکه به شلوغی روی کاناپه افتاده و دیگر نمی‌توانید بلند شوید؟ بیایید به این موضوع بپردازیم!

رابطهٔ درون‌گرا-درون‌گرا چگونه است؟

براساس تخمین‌ها، حدود ۲۵ تا ۴۰ درصد افراد درون‌گرا هستند و این نشان‌دهندهٔ اقلیت بودن آن‌هاست. علم توضیح داده است که درون‌گراها از ارتباطات اجتماعی خسته می‌شوند در حالی که برون‌گراها از آن‌ها انرژی می‌گیرند. اگر شما یک درون‌گرا هستید که با فردی مشابه خود ارتباط نداشته‌اید، ممکن است مفهوم رابطه با شخصی شبیه خود را بسیار جذاب تصور کنید.

این نوع ارتباط هم مزایا و هم معایب خاص خود را دارد که به آن خواهیم پرداخت، اما ابتدا: روزهای شما با یکدیگر چگونه می‌گذرد؟ «در رابطه‌ای که شامل دو درون‌گراست، معمولاً درکی عمیق و احترامی متقابل نسبت به نیاز به تنهایی و زمان آرامش وجود دارد»، به گفتهٔ بکا رید، LCSW، PMH-C.

در کنار یک درون‌گرای دیگر، می‌توانید انتظار داشته باشید که زمان کمتری را صرف توضیح دادن دلایل خود برای عدم تمایل به رفتن به یک رویداد یا حتی عدم تمایل به معاشرت با دوستان کنید. «این روابط معمولاً بیشتر بر روی فعالیت‌های آرام و صمیمی مانند مطالعه، تماشای فیلم یا صرف وعده‌های غذایی آرام متمرکز هستند»، رید می‌گوید.

چرا بودن با یک درون‌گرای دیگر خوب است

بودن با فردی شبیه به خود می‌تواند حس قدم گذاشتن به ساختمانی گرم و راحت را داشته باشد، مخصوصاً اگر قبلاً چنین تجربه‌ای نداشته‌اید. به عنوان یک فرد عمیقاً درون‌گرا، رابطه با یک برون‌گرا مطمئناً بر کیفیت زندگی من تأثیر خواهد گذاشت؛ حتی هیچ دوستی از برون‌گراها ندارم! پس من طرفدار این نظر هستم، اما فکر می‌کنم هر درون‌گرا موافق باشد که بودن با فردی با ویژگی‌های مشابه مزایایی دارد.

واقعیت این است که شما نیازی به صرف انرژی برای توضیح خود ندارید، که یک مزیت بزرگ محسوب می‌شود. «هر دو طرف احتمالاً نیاز به زمان تنهایی یکدیگر را درک می‌کنند که می‌تواند منجر به کاهش تعارض‌های ممکن شود»، رید می‌گوید. این بدان معناست که شما می‌توانید بدون هیچ مشکلی زمان‌هایی را برای خود و زمان‌هایی را با یکدیگر برنامه‌ریزی کنید. در حالی که یک برون‌گرا ممکن است بخواهد تمام وقت آزاد خود را با شما سپری کند، یک درون‌گرای دیگر تأیید می‌کند که زمان تنهایی برای خوشبختی مشترک‌تان ضروری است.

درون‌گراها به سرعت بخشی از زندگی میل ندارند، بنابراین با هم احتمالاً بیشتر در این زمینه هم‌نوا هستید که چقدر می‌خواهید به دنیای خارج بروید. «معمولاً یک پروانه‌ی مشترک به یک رفتن آرام‌تر و راحت‌تر به زندگی می‌انجامد که می‌تواند رابطه‌ای هماهنگ ایجاد کند»، رید توضیح می‌دهد.

چرا همیشه کار نمی‌کند

مثل هر چیزی در زندگی، رابطهٔ بین دو درون‌گرا همیشه آفتاب و گل سرخ نخواهد بود.

کمبود معاشرت می‌تواند یک مسئله بزرگ باشد. «هر دو طرف ممکن است در شروع فعالیت‌های اجتماعی با مشکل مواجه شوند که می‌تواند به انزوا از دیگران منجر شود»، رید می‌گوید. و طبق علم، ما به مقداری معاشرت نیاز داریم تا خوشحال باشیم.

مطالعات نشان داده‌اند که به طور کلی، برون‌گراها افراد خوشحال‌تری هستند، اما این بدان معنا نیست که شما نمی‌توانید با شخصیت مخالف خود کاملاً خوشحال باشید. فقط باید به یاد داشته باشید که برای سلامت روحی خود گاهی اوقات معاشرت با دوستان ضروری است.

حتی بدون معاشرت، مهم است که احساسات و راحتی خود را حفظ کنید. اگر از خانه کار می‌کنید و زمان زیادی را با شریک خود در آنجا خواهید گذراند، ممکن است به حالتی خسته‌کننده برسید: «کمبود تنوع و تجربیات جدید ممکن است باعث شود روابط در طول زمان احساس رکود کند. این می‌تواند بر احساس هیجان و رشد در رابطه تأثیر بگذارد»، رید می‌گوید.

یک مزیت برون‌گراها این است که با تمایل به صحبت کردن، ممکن است بیشتر تمایل به بیان مشکلات خود در زمان بروز آن‌ها داشته باشند. در مورد درون‌گراها، این حقیقت وجود ندارد و می‌تواند باعث بروز مشکلات شود. «درون‌گراها معمولاً افکار خود را به صورت درونی پردازش می‌کنند و ممکن است در بیان احساسات خود به طور علنی به‌ویژه در مواقع تعارض احساس ناراحتی کنند. این می‌تواند منجر به اکراه در مطلع کردن از مشکلات یا بحث در مورد مسائل به محض ظهور شود»، رید می‌گوید.

این بدان معناست که لازم است تلاشی مشهودی انجام شود تا ارتباط شما و شریک درون‌گرای شما قوی باقی بماند.

چگونه از مرزهای راحتی خود خارج شوید

کلید موفقیت در رابطهٔ بین دو درون‌گرا این است که به طور کامل تسلیم مرزهای راحتی خود نشوید، حداقل نه همیشه. «خارج شدن از مرز راحتی شخصی ضروری است زیرا باعث رشد، تجربیات جدید و فرصت‌هایی برای تقویت رابطه می‌شود»، رید می‌گوید. چگونه این کار را انجام دهید؟

مواجهه با چالش‌های ممکن قبل یا در حین بروز آن‌ها، به جای اینکه اجازه دهید اتفاق بیفتند و انباشته شوند، می‌تواند به نفع زوج شما باشد. رید پیشنهاد می‌کند که «تلاشی برای بیشتر معاشرت کردن، امتحان کردن فعالیت‌های جدید، یا فقط درگیر صحبت‌های صادقانه درباره نیازها و احساسات خود انجام دهید».

اگر تمام این‌ها برایتان چالش‌برانگیز به نظر می‌رسد، به جای اینکه همه چیز را یکباره به دوش بکشید، سعی کنید هر جنبه از رابطه‌تان را جداگانه بررسی کنید. تقسیم کارها می‌تواند از احساس خستگی جلوگیری کند. به عنوان مثال، با شریک خود درباره دوستانی که ممکن است بخواهید این ماه ببینید صحبت کنید و یک یا دو قرار برای خود تعیین کنید.

درباره چیزهایی که هر کدام از شما تمایل دارید امتحان کنید، بحث کنید و به دنبال آن‌ها در ناحیه‌تان بگردید. و یک قرار متداول، مثلاً هر یکشنبه یا آخرین جمعهٔ ماه، برای چک کردن احساسات یکدیگر تعیین کنید. «این تعادل می‌تواند رابطه را غنی کند و از تبدیل شدن آن به یک رابطهٔ منزوی جلوگیری کند»، رید می‌گوید. این کار نیاز به تلاش دارد، اما شما در حال کمک به شکوفایی رابطه‌تان هستید که بسیار ارزشمند است.

رای نهایی: آیا می‌تواند کار کند؟

به طور خلاصه، بله! یک جفت درون‌گرا می‌توانند در کنار هم خوشحال باشند. آن‌ها احساس آرامش با یکدیگر خواهند داشت، ممکن است عمیق‌تر درگیر شوند و زمان کمتری را صرف توضیح خود کنند. با این حال، نیاز به تلاش دارد: درون‌گراها ممکن است به راحتی راضی شوند و ممکن است به تعارض یا بحث درباره احساسات مهروموم کنند.

برای اینکه این زوجی موفق باشد، باید تلاش کنید. این امر در هر رابطه‌ای صدق می‌کند، اما وقتی به دو درون‌گرا مربوط می‌شود، ممکن است بتوانید پیشاپیش مشکلات را تشخیص داده و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنید. دو درون‌گرا می‌توانند زمان فوق‌العاده‌ای را با هم سپری کنند و ممکن است شریک ایده‌آل یکدیگر باشند، به شرط اینکه تلاش لازم را انجام دهند.

همچنین می‌توانید درباره نحوه مدیریت روابط میان درون‌گرا و برون‌گرا مطالعه کنید.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *