تقویت منفی: چگونه کار می‌کند؟

تقویت منفی، پاسخ یا رفتار را با متوقف کردن، حذف یا اجتناب از یک نتیجه منفی یا محرک ناخوشایند تقویت می‌کند. این مفهوم نخستین بار توسط B. F. Skinner در نظریه شرطی‌سازی عملی خود توصیف شد. به جای ارائه یک محرک ناخوشایند (مجازات) یا یک پاداش (تقویت مثبت)، تقویت منفی با حذف چیزی که فرد آن را ناخوشایند می‌داند، عمل می‌کند. این حذف، رفتار قبلی را تقویت می‌کند و احتمال وقوع مجدد آن پاسخ در آینده را افزایش می‌دهد. این مقاله به بررسی نحوه عملکرد تقویت منفی، مقایسه آن با سایر روش‌های یادگیری رفتاری و تأثیر آن در فرآیند یادگیری می‌پردازد.

تقویت منفی چگونه کار می‌کند؟

تقویت منفی برای تقویت برخی رفتارها با حذف نوعی نتیجه ناخوشایند عمل می‌کند. به عنوان یک نوع تقویت، این روش رفتار قبلی را تقویت می‌کند. در مورد تقویت منفی، عمل حذف نتیجه یا محرک ناخوشایند به عنوان پاداش برای انجام رفتار عمل می‌کند. محرک‌های ناخوشایند معمولاً شامل نوعی ناراحتی، چه جسمی و چه روانی هستند. رفتارها زمانی تقویت منفی می‌شوند که به شما اجازه دهند از محرک‌های ناخوشایند که قبلاً وجود دارند فرار کنید یا به طور کامل از این محرک‌ها قبل از وقوع آن‌ها اجتناب کنید. به عنوان مثال، تصمیم به مصرف داروی ضد اسید قبل از خوردن یک وعده غذایی تند، نمونه‌ای از تقویت منفی است. شما برای اجتناب از یک نتیجه منفی، عملی انجام می‌دهید.

یکی از بهترین روش‌ها برای به خاطر سپردن تقویت منفی این است که آن را به عنوان چیزی که از وضعیت کم می‌شود تصور کنید. دو نوع مختلف از تقویت منفی وجود دارد: یادگیری فرار و یادگیری اجتناب. یادگیری فرار شامل توانایی فرار از یک محرک ناخوشایند است، در حالی که یادگیری اجتناب شامل توانایی جلوگیری از تجربه محرک ناخوشایند به طور کلی است.

نمونه‌هایی از تقویت منفی

نگاه کردن به برخی از نمونه‌های واقعی می‌تواند راهی عالی برای درک بهتر تقویت منفی و نحوه عملکرد آن باشد. به موارد زیر توجه کنید:

تصویری از یک کلاس درس که معلم مفهوم تقویت منفی را به دانش‌آموزان آموزش می‌دهد.
تصویری از کلاس درس که در آن مفهوم تقویت منفی به دانش‌آموزان آموزش داده می‌شود.
  • قبل از رفتن به ساحل، شما کرم ضد آفتاب می‌زنید (عمل) تا از آفتاب سوختگی اجتناب کنید (حذف محرک ناخوشایند).
  • شما تصمیم می‌گیرید که آشپزخانه را تمیز کنید (عمل) تا از دعوا با هم‌اتاقی‌تان اجتناب کنید (حذف محرک ناخوشایند).
  • صبح روز دوشنبه، شما زودتر از خانه خارج می‌شوید (عمل) تا از گرفتار شدن در ترافیک و دیر رسیدن به محل کار اجتناب کنید (حذف محرک ناخوشایند).
  • در زمان شام، یک کودک با ناز و نازک کردن صورتش از خوردن سبزیجات خودداری می‌کند. والدینش به سرعت سبزیجات را از او دور می‌کنند. از آنجا که رفتار (ناز کردن) منجر به حذف محرک ناخوشایند (سبزیجات) شد، این یک نمونه از تقویت منفی است.

آیا می‌توانید تقویت‌کننده منفی را در هر یک از این مثال‌ها شناسایی کنید؟ آفتاب سوختگی، دعوا با هم‌اتاقی، دیر رسیدن به محل کار و مجبور شدن به خوردن سبزیجات، همگی نتایج منفی هستند که با انجام یک رفتار خاص اجتناب شده‌اند. با حذف این نتایج ناخوشایند، رفتارهای پیشگیرانه احتمال بیشتری برای تکرار در آینده خواهند داشت.

تقویت منفی در مقابل تقویت مثبت

تقویت مثبت نوعی تقویت است که شامل ارائه پاداش مورد نظر به کسی در پاسخ به یک رفتار است. این ممکن است شامل ارائه تحسین، پول یا سایر مشوق‌ها باشد. هم تقویت مثبت و هم تقویت منفی برای افزایش احتمال وقوع مجدد یک رفتار در آینده عمل می‌کنند. شما می‌توانید بین این دو تمایز قائل شوید با توجه به اینکه آیا چیزی از وضعیت کم می‌شود یا به آن اضافه می‌شود. اگر چیزی مطلوب اضافه شود، آنگاه تقویت مثبت است. اگر چیزی ناخوشایند حذف شود، آنگاه تقویت منفی است.

تقویت منفی در مقابل مجازات

یکی از اشتباهاتی که مردم اغلب مرتکب می‌شوند، اشتباه گرفتن تقویت منفی با مجازات است. به یاد داشته باشید که تقویت منفی شامل حذف یک وضعیت منفی برای تقویت یک رفتار است. در حالی که مجازات شامل ارائه یا حذف یک محرک برای تضعیف یک رفتار است. به مثال زیر توجه کنید و تعیین کنید که آیا فکر می‌کنید این مثال تقویت منفی است یا مجازات:

لوک قرار است هر شنبه صبح اتاقش را تمیز کند. آخر هفته گذشته، او بدون تمیز کردن اتاقش به بازی با دوستش رفت.

تصویری از والدینی که به فرزندشان کمک می‌کنند تا به تمیز کردن اتاق خود بپردازد.
تصویری از رابطه مثبت والدین و فرزندان در حین تمیز کردن اتاق.

تأثیرات منفی تقویت

در نتیجه، پدرش او را مجبور کرد تا بقیه آخر هفته را به انجام کارهای دیگری مانند تمیز کردن گاراژ، چمن‌زنی و علف‌زنی در باغ بپردازد، علاوه بر تمیز کردن اتاقش. اگر بگویید که این یک مثال از تنبیه است، درست می‌گویید. زیرا لوک اتاقش را تمیز نکرد، پدرش او را تنبیه کرد و او را مجبور به انجام کارهای اضافی نمود. اگر سعی دارید بین تقویت منفی و تنبیه تمایز قائل شوید، به این فکر کنید که آیا چیزی به وضعیت اضافه می‌شود یا از آن کاسته می‌شود. اگر یک نتیجه ناخواسته به عنوان پیامد یک رفتار اضافه یا اعمال شود، این یک مثال از تنبیه است. اما اگر چیزی برای جلوگیری یا تسکین یک نتیجه ناخواسته حذف شود، این یک مثال از تقویت منفی است.

کاربردهای تقویت منفی

تقویت منفی می‌تواند به طرق مختلف در زمینه‌های گوناگون مورد استفاده قرار گیرد. چند مثال شامل:

  • والدین: والدین می‌توانند از تقویت منفی برای تشویق رفتارهای مثبت به روش‌های مختلف استفاده کنند. به عنوان مثال، یک والد ممکن است یک کار را که فرزندش باید انجام دهد، حذف کند اگر او تمام کارهای دیگرش را به اتمام برساند. مثال دیگر این است که اگر بچه‌ها تمام تکالیفشان را اول انجام دهند، زمان بیشتری برای بازی با تبلت‌های خود داشته باشند.
  • آموزش: یکی از مثال‌های تقویت منفی در کلاس درس، لغو یک کار که دانش‌آموزان از آن خوششان نمی‌آید (مانند آزمون ناگهانی) است، اگر آنها تمام کارهای محوله را به موقع انجام دهند.
  • روان‌درمانی: تقویت منفی معمولاً به عنوان بخشی از درمان اعتیاد و درمان‌های رفتاری استفاده می‌شود. افرادی که به جرم‌های مرتبط با مواد مخدر محکوم شده‌اند، ممکن است بتوانند مجازات‌های خود را کاهش دهند اگر در درمان مواد مخدر و الکل شرکت کنند. در درمان‌های رفتاری، تقویت منفی می‌تواند به تقویت رفتارهای مثبت کمک کند. با توسعه مهارت‌ها، افراد ممکن است متوجه شوند که تمرین مهارت‌های جدید مقابله‌ای می‌تواند نتایج ناخوشایند را از بین ببرد و به تقویت بیشتر رفتارهای جدید کمک کند.

اثربخشی

تقویت منفی می‌تواند راهی مؤثر برای تقویت رفتارهای مطلوب باشد. با این حال، زمانی که تقویت‌کننده‌ها بلافاصله پس از یک رفتار ارائه شوند، مؤثرتر است. وقتی که زمان طولانی بین رفتار و تقویت‌کننده سپری شود، پاسخ احتمالاً ضعیف‌تر خواهد بود. در برخی موارد، رفتارهایی که در این فاصله میان عملی که انجام شده و تقویت‌کننده رخ می‌دهند، ممکن است به طور ناخواسته تقویت شوند. برخی از کارشناسان معتقدند که باید از تقویت منفی به طور محدود در محیط‌های آموزشی استفاده شود، در حالی که تقویت مثبت باید مورد تأکید قرار گیرد. در حالی که تقویت منفی می‌تواند نتایج فوری به همراه داشته باشد، ممکن است بهترین گزینه برای استفاده کوتاه‌مدت باشد.

تصویری متضاد از یک کودک که به خاطر تمیز نکردن اتاقش تنبیه می‌شود و همان کودک که با خوشحالی کارهای منزل را انجام می‌دهد.
تصویری که تفاوت بین تنبیه و تقویت منفی را نشان می‌دهد.

مزایای تقویت منفی

در حالی که نام این نوع تقویت معمولاً باعث می‌شود که مردم فکر کنند این یک نوع “منفی” از تقویت است، تقویت منفی می‌تواند مزایای زیادی داشته باشد که آن را به ابزاری ارزشمند در فرآیند یادگیری تبدیل می‌کند. مزایای بالقوه شامل:

  • می‌تواند رفتارهای مطلوب را افزایش دهد: زیرا شامل حذف یک محرک ناخواسته است، می‌تواند به تقویت رفتارهای مثبت کمک کند.
  • می‌تواند به تغییرات پایدار منجر شود: وقتی به درستی اعمال شود، تقویت منفی می‌تواند به تغییرات بلندمدت در رفتار کمک کند.
  • می‌تواند سریع عمل کند: حذف یک محرک ناخوشایند می‌تواند به تغییر رفتار نسبتاً سریع منجر شود.

چالش‌های احتمالی تقویت منفی

در حالی که تقویت منفی می‌تواند ابزاری مفید در یادگیری باشد، ممکن است برخی معایب بالقوه نیز وجود داشته باشد.

  • می‌تواند نادرست تفسیر شود: وقتی یک محرک منفی حذف می‌شود، معمولاً بدون توضیح، ممکن است گاهی اوقات به مشکلات ارتباطی منجر شود. این می‌تواند باعث سوءتفاهم در روابط شود که در آن افراد نیت یکدیگر را نادرست می‌فهمند.
  • زمان‌بندی نامناسب می‌تواند آن را بی‌اثر کند: اگر تحویل تقویت منفی به درستی زمان‌بندی نشود، می‌تواند کمتر مؤثر باشد. فاصله زیاد بین رفتار و حذف یک محرک ناخوشایند به این معنی است که افراد کمتر احتمال دارد ارتباطی بین عمل و پیامدهای آن برقرار کنند.

کلام آخر

تقویت منفی می‌تواند تأثیر قدرتمندی بر رفتار داشته باشد، اما معمولاً زمانی که به عنوان یک راه‌حل کوتاه‌مدت استفاده شود، مفیدتر است. نوع تقویت استفاده شده مهم است، اما سرعت و فراوانی تحویل تقویت نیز نقش عمده‌ای در قوت پاسخ دارد. برنامه تقویت مورد استفاده می‌تواند تأثیر مهمی نه تنها بر سرعت یادگیری رفتار، بلکه بر قدرت پاسخ نیز داشته باشد.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *