جبران-مکانیزم-دفاعی-روانی

نگاهی به جبران

جبران یک مکانیزم دفاعی روانی است که در آن فرد سعی می‌کند برای یک نقطه ضعف ادراک‌شده در زندگی‌اش جبران کند. جبران نوعی مکانیزم دفاعی است که در آن افراد در یک زمینه از زندگی خود به شدت موفق می‌شوند تا ناکامی‌های خود را در زمینه‌ای دیگر جبران کنند. به عنوان مثال، افرادی که زندگی خانوادگی دشواری دارند ممکن است انرژی خود را به سمت موفقیت در کار هدایت کنند. به عنوان یک استراتژی روانی، افراد از جبران برای پوشاندن نواقص، ناامیدی‌ها، استرس‌ها یا تمایلات خود استفاده می‌کنند. در حالی که گاهی اوقات می‌تواند مفید باشد، جبران می‌تواند زمانی که بیش از حد استفاده شود یا به اشتباه به کار رود، مشکلاتی ایجاد کند. بیایید بررسی کنیم که افراد چگونه از جبران به عنوان یک مکانیزم دفاعی استفاده می‌کنند و به تأثیرات مثبت و منفی این استراتژی بپردازیم.

مکانیزم‌های دفاعی چیستند؟

مکانیزم‌های دفاعی پاسخ‌های ناخودآگاه هستند که افراد را از احساس اضطراب یا تهدید در حسی از خود محافظت می‌کنند. زیگموند فروید نخستین بار این دفاع‌ها را به عنوان بخشی از نظریه شخصیت خود توصیف کرد. دختر او، آنا فروید، بعداً کارهای بیشتری در زمینه مکانیزم‌های دفاعی روانی انجام داد. روانشناس آلفرد آدلر نخستین کسی بود که جبران را توصیف کرد. آدلر پیشنهاد کرد که جبران به عنوان یک مکانیزم دفاعی می‌تواند به افراد در کنار آمدن با احساسات حقارت کمک کند و تأثیرات مثبت یا منفی داشته باشد. به عنوان مثال، فردی ممکن است برای مشکلات در روابط خود با تبدیل شدن به یک کارشناس در کارش جبران کند. تأثیر منفی این استراتژی می‌تواند این باشد که آن‌ها برای جبران ناکامی‌ها در کار، به سلامت و رفاه خود آسیب بزنند.

چه چیزهایی درباره مکانیزم‌های دفاعی باید بدانید؟

جبران چیست؟

جبران به معنای برتری در یک زمینه برای جبران کمبودهای واقعی یا ادراک‌شده در زمینه‌ای دیگر است. جبران اغلب به طور هم‌معنی با “جبران بیش از حد” استفاده می‌شود، اما جبران بیش از حد نشان می‌دهد که فرد فراتر از آنچه لازم است برای جبران یک نقص عمل می‌کند. اصطلاح “جبران” به طور مکرر در زبان روزمره استفاده می‌شود. به عنوان مثال، ممکن است مردم بگویند که کسی “فقط در حال جبران بیش از حد است” تا به این نکته اشاره کنند که فرد در یک زمینه از زندگی‌اش بیش از حد کار می‌کند تا ناامنی‌های خود را در جنبه‌های دیگر پنهان کند. در برخی موارد، جبران یک انتخاب آگاهانه است. به عنوان مثال، اگر بدانید که مهارت‌های سخنرانی عمومی ضعیفی دارید، ممکن است سعی کنید با برتری در ارتباطات کتبی خود در محل کار، این ضعف‌ها را جبران کنید. زمانی که شما برای یک توانایی کمتر جبران می‌کنید، آن را با جلب توجه به مهارت‌های قوی‌تر خود به حداقل می‌رسانید. با این حال، جبران می‌تواند ناخودآگاه نیز باشد. احساسات ناکافی شما می‌تواند پنهان باشد و ممکن است شما را به تلاش برای جبران آن‌ها سوق دهد.

دو نوع جبران

  • جبران بیش از حد: زمانی که فرد در یک زمینه از زندگی خود به شدت موفق می‌شود تا کمبودها را در زمینه‌ای دیگر جبران کند. فرد می‌تواند رقابتی و غالب شود و تمایل به اغراق داشته باشد.
  • جبران کمتر: زمانی که فرد با وابستگی بیش از حد به دیگران، به کمبودهای خود پاسخ می‌دهد. فرد ممکن است همچنین در تلاش برای اجتناب از اضطراب یا فشار، جبران کمتر کند.

آلفرد آدلر و احساس حقارت

نمونه‌هایی از جبران

برای درک چگونگی تأثیر جبران بر رفتار فرد، بیایید به چند مثال بپردازیم.

ورزش

یک بازیکن بسکتبال در دبیرستان به دلیل اینکه نمی‌تواند به اندازه هم‌تیمی‌هایش امتیاز کسب کند، احساس حقارت می‌کند. به جای اینکه زمان بیشتری را برای تمرین بگذارد یا از مربی راهنمایی بخواهد، بازیکن فقط در نیمکت می‌نشیند. وقتی هم که بازی می‌کند، همیشه مطمئن می‌شود که توپ را به هم‌تیمی بهتری پاس دهد. دانش‌آموز دیگری احساس می‌کند که به دلیل اینکه هرگز برای تیم‌ها در کلاس تربیت بدنی انتخاب نمی‌شود، یک ورزشکار ماهر نیست. او برای جبران کمبودهای خود در ورزش، به شدت در سایر فعالیت‌های مدرسه، از جمله باشگاه درام و روزنامه مدرسه، مشغول می‌شود.

یک اتاق مشاوره آرام با نور نرم و یک صندلی راحت، جایی که یک زن therapist و یک مرد جوان در حال گفتگو هستند.
چگونگی استفاده افراد از مشاوره برای مدیریت جبران‌سازی و احساسات حقارت.

هوش

یک دانش‌آموز احساس می‌کند که به اندازه هم‌کلاسی‌هایش باهوش نیست زیرا در کلاس ریاضی مشکل دارد. او با انجام هر کاری که می‌تواند از فراخوانی در کلاس اجتناب می‌کند و گاهی حتی کلاس را ترک می‌کند تا با اضطرابی که به همراه دارد، روبرو نشود. یک محقق به دلیل اینکه به اندازه هم‌تیمی‌هایش مقالات منتشر نکرده، احساس ناکافی می‌کند. او به طور انحصاری بر روی حوزه تحقیقاتی خود تمرکز می‌کند و تمام منابع خود را به مطالعه آن اختصاص می‌دهد. در چند سال، او یک کشف مهم انجام می‌دهد.

کار

یک کارمند به دلیل اینکه همیشه برای ترفیع نادیده گرفته می‌شود و ایده‌هایش در جلسات شنیده نمی‌شود، احساس می‌کند که کمتر از همکارانش ارزش دارد. برای جبران ناکامی‌های ادراک‌شده در کار، او بیشتر انرژی خود را به زندگی خانگی‌اش اختصاص می‌دهد و سعی می‌کند “بهترین والد دنیا” برای فرزندانش باشد. یک مدیر احساس می‌کند که نمی‌تواند در محل کار قاطع باشد و قوانین را برای زیردستانش تعیین کند. او واقعاً نمی‌خواهد با تعارض یا مسئولیت میانجی‌گری مشکلات کارمندانش مواجه شود. به جای تلاش برای توسعه مهارت‌های رهبری‌اش، او از یک مدیر دیگر در دپارتمان می‌خواهد که تمام تنبیهات را انجام دهد تا از تعارض اجتناب کند.

مهارت‌ها

فردی به خاطر اینکه آشپز خوبی نیست، احساس شرمندگی می‌کند و با داشتن یک آشپزخانه بسیار مرتب و منظم، جبران می‌کند. در عین حال، او سعی می‌کند از دعوت مهمانان برای صرف غذا خودداری کند. فردی در مدیریت مالی خود چالش دارد و از اینکه ممکن است اشتباه بزرگی مرتکب شود، می‌ترسد. به جای استفاده از ابزارها یا یادگیری نحوه مدیریت مالی بهتر، او به شریک خود وابسته می‌شود تا تمام صورتحساب‌ها را پرداخت کند، بودجه ماهانه را تعیین کند و تمام تصمیمات خرید برای خانواده را انجام دهد.

جبران و سلامت

فردی برای عادت “بد” خود به سیگار کشیدن، با پایبندی به عادات “خوب” سلامتی مانند خوردن غذاهای مغذی و ورزش روزانه جبران می‌کند. فردی که دیابت دارد، در مدیریت قند خون خود مشکل دارد. به جای درخواست کمک و تلاش برای مستقل‌تر و قادر به مدیریت وضعیت خود، او اجازه می‌دهد که شریکش رژیم غذایی او را کنترل کند، سطح قند خونش را بررسی کند و وقت ملاقات‌های پزشکی را برای او تنظیم کند.

روابط

یک والد به دلیل “خانواده‌های کامل” که در شبکه‌های اجتماعی می‌بیند، احساس می‌کند که هرگز نمی‌تواند یک والد “کافی خوب” باشد. به جای آن، او تمام وقت خود را صرف کارش می‌کند. فردی در مقایسه با همسر سابق شریکش احساس حقارت می‌کند. به جای تمرکز بر ساختن یک زندگی با او و لذت بردن از منحصر به فرد بودن رابطه‌شان، تمام انرژی خود را صرف تبدیل شدن به “بهترین والد دنیا” برای فرزندانش می‌کند.

تصویری از دو فرد متضاد؛ یک جوان ورزشکار چشم‌انداز ناامیدی و یک دانش‌آموز با اعتماد به نفس که در حال ارائه سخنرانی است.
تضاد بین احساس حقارت و موفقیت فردی در زمینه‌های مختلف زندگی.

مزایا و معایب جبران

جبران می‌تواند تأثیر قدرتمندی بر رفتار و تصمیمات شما داشته باشد. در حالی که جبران اغلب در نور منفی به تصویر کشیده می‌شود، می‌تواند تأثیرات مثبتی نیز داشته باشد.

مزایا و معایب جبران‌سازی

مزایا:

  • تمرکز بر نقاط قوت
  • تشویق به رشد
  • تقویت عزت نفس
  • افزایش تصویر ذهنی مثبت
  • تأکید بر مزایای مواجهه با چالش‌ها

معایب:

  • منجر به ناامیدی می‌شود
  • استرس در روابط ایجاد می‌کند
  • انگیزه را کاهش می‌دهد
  • مهارت‌های مقابله‌ای غیرمفید را ترویج می‌کند
  • رشد را محدود می‌کند

مزایا

آدل پیشنهاد کرد که وقتی افراد احساس حقارت می‌کنند، به طور خودکار نیاز به جبران و تلاش برای برتری را احساس می‌کنند. در نتیجه، افراد خود را به چالش می‌کشند تا بر ضعف‌های خود غلبه کنند و به اهدافشان دست یابند. این انگیزه می‌تواند منجر به چندین اثر مثبت شود، از جمله:

  • انگیزه: افرادی که در برخی زمینه‌های زندگی خود احساس ناامنی می‌کنند، ممکن است برای موفقیت در زمینه‌های دیگر انگیزه پیدا کنند.
  • تصویر ذهنی: افرادی که توجه و تلاش خود را بر نقاط قوت خود متمرکز می‌کنند، ممکن است حس بهتری از خود داشته باشند.
  • توسعه خود: افرادی که احساس ناامنی یا حقارت می‌کنند، می‌توانند به یادگیری مهارت‌های جدید ترغیب شوند، چه در زمینه‌هایی که احساس ضعف دارند و چه در زمینه‌هایی که در آن‌ها قوی هستند.

تصور کنید که به تازگی کلاس ورزشی رقص را شروع کرده‌اید. در ابتدا، احساس می‌کنید که در جای خود نیستید و حتی کمی ترسیده‌اید زیرا دیگران به نظر می‌رسد که بسیار ماهر و با تجربه هستند. با توجه به احساسات اولیه‌تان از حقارت، ممکن است شروع به تمرین یوگا در خانه کنید تا انعطاف‌پذیری خود را بهبود ببخشید، که امیدوارید به رقص شما کمک کند. این نیاز به غلبه بر احساسات حقارت شما را به یادگیری مهارت‌های جدید و پایبندی به یک برنامه ورزشی که در نهایت از آن لذت می‌برید، سوق می‌دهد.

جبران‌سازی به عنوان یک مکانیزم دفاعی بالغ در نظر گرفته می‌شود. مکانیزم‌های دفاعی بالغ معمولاً مفیدترین هستند، اما برای اینکه مؤثر واقع شوند، باید به طور مؤثر استفاده شوند.

چگونه پروجکشن یک مکانیزم دفاعی است؟

معایب

جبران‌سازی می‌تواند مانع از تلاش افراد برای تجربه چیزهای جدید یا پرداختن به نقاط ضعفشان شود. به عنوان مثال، تصور کنید که یک دانشجوی جوان در دانشگاه به دلیل نداشتن دوستان زیاد احساس حقارت می‌کند. او می‌بیند که همکلاسی‌هایش در همه جا در دانشگاه در حال گفتگوهای پرشور هستند، که این احساس تنهایی و انزوا را تقویت می‌کند. این دانشجو برای جبران این احساس می‌گوید: “شاید دوستان نزدیک زیادی نداشته باشم، اما نمرات عالی دارم!” به جای اینکه به دنبال ارتباطات اجتماعی باشد، تمام توجه و انرژی خود را بر روی دروس متمرکز می‌کند و به ندرت در رویدادهای اجتماعی شرکت می‌کند یا تفریح می‌کند. در این مثال، جبران‌سازی مانع از غلبه دانشجو بر احساسات حقارتش شده و رشد او را محدود کرده است.

یک صحنه در یک دفتر مدرن با یک کارمند تحت فشار که در مقابل میز شلوغش نشسته و در خانه با فرزندش در حال بازی است.
تعادل چالش‌های شغلی و زندگی شخصی و اثرات جبران‌سازی در رفتار فرد.

جبران‌سازی، به ویژه اگر به شدت به شخص دیگری وابسته باشد، می‌تواند روابط را تحت فشار قرار دهد. به عنوان مثال، اگر یک شریک به طور مداوم از دیگری بخواهد که صورتحساب‌ها را پرداخت کند یا درگیری‌ها را بین بچه‌ها حل کند، رابطه ممکن است احساس عدم تعادل کند. افرادی که به نارسسیسم مبتلا هستند، اغلب زمانی که احساس کمبود عزت نفس و حسادت می‌کنند، با جستجوی قدرت و توجه، به شدت جبران می‌کنند.

استفاده از توجیه به عنوان یک مکانیزم دفاعی

چگونه از جبران‌سازی بیش از حد یا کم جلوگیری کنیم

اگر متوجه شده‌اید که در حال جبران‌سازی بیش از حد یا کم هستید، بدانید که آگاهی از این موضوع و نگاهی صادقانه به رفتار خود، اولین قدم در ایجاد تغییرات است. در اینجا چند راه وجود دارد که می‌توانید برای جلوگیری از جبران‌سازی بیش از حد یا کم تلاش کنید:

  • به طور منظم با خودتان چک کنید: نمی‌توانید رفتاری را تغییر دهید اگر از آن آگاه نباشید، بنابراین تمرین ذهن‌آگاهی در طول روز می‌تواند مفید باشد. این چک‌این‌ها با خودتان—حتی چیزی به سادگی پرسیدن “امروز چه احساسی دارم؟”—می‌تواند به شما کمک کند تا مواردی را که ممکن است در حال جبران‌سازی بیش از حد یا کم هستید، شناسایی کنید.
  • یادداشت بردارید: هنگام انجام چک‌این‌های روزانه، ممکن است مفید باشد که مشاهدات خود را در یک دفتر یادداشت کنید یا در یک برنامه یادداشت‌برداری ثبت کنید. ممکن است شروع به شناسایی الگوها یا زمینه‌های خاصی از زندگی خود کنید که در آن رفتار جبران‌سازی در حال وقوع است و ممکن است مشکلاتی ایجاد کند. همچنین باید به دنبال مواردی باشید که در آن‌ها به خودتان “تحقیر” می‌کنید یا “خود را سرزنش” می‌کنید.
  • از دیگران بخواهید با شما صادق باشند: گاهی اوقات، سخت است که با خودتان در مورد رفتار خود صادق باشید. ممکن است متوجه شوید که بازخورد از عزیزان شما دیدگاه یا “واقعیت‌سنجی” مورد نیاز را به شما می‌دهد که شما را به رفتارهای جبران‌سازی که می‌خواهید تغییر دهید، آگاه می‌کند.
  • به دنبال حمایت روانی باشید: کار با یک درمانگر می‌تواند بسیار ارزشمند باشد اگر در تلاش برای درک و در نهایت تغییر رفتارهای خود هستید. شما نیاز دارید که هوش هیجانی، خودشفقت، مهارت‌های حل مسئله و اعتماد به نفس خود را توسعه دهید و درمان می‌تواند فضایی امن برای انجام این کار مهم باشد.
  • با خود مهربان باشید: تغییر یک شبه اتفاق نمی‌افتد. احتمالاً شما یاد گرفته‌اید که رفتارهای جبران‌سازی را که سعی در تغییر آن‌ها دارید، در طول زمان انجام دهید، بنابراین همچنین زمان می‌برد تا آن‌ها را معکوس کنید یا با رفتارهای مفیدتری جایگزین کنید. در حین تلاش برای شکل‌دهی به عادات جدید، سعی کنید با خود صبور باشید. به خود یادآوری کنید که شما کامل نیستید (هیچ‌کس کامل نیست) و نیازی نیست که سعی کنید کامل باشید. افرادی را در زندگی خود پیدا کنید که می‌توانید با آن‌ها آسیب‌پذیر باشید و یاد بگیرید که نقاط ضعف خود را بپذیرید.
  • اهداف واقع‌بینانه تعیین کنید: در حین کار بر روی تغییر رفتار خود، هر بار یک قدم بردارید و حتی موفقیت‌های کوچک را در طول مسیر جشن بگیرید. پیگیری پیشرفت شما به شما کمک می‌کند تا انگیزه‌تان را حفظ کنید و تأکید کند که شما قادر به ایجاد تغییراتی هستید که می‌خواهید ایجاد کنید. در حالی که می‌خواهید به خود فرصت‌های زیادی برای چالش ایجاد کنید، مطمئن شوید که همچنان کارهایی را که از آن‌ها لذت می‌برید و در آن‌ها خوب هستید، ادامه دهید تا اعتماد به نفس شما افزایش یابد.
  • ادامه یادگیری و رشد: اگر در زمینه‌هایی از زندگی خود احساس می‌کنید که دانش یا ضعف دارید، ممکن است تصمیم بگیرید که می‌خواهید درک و مهارت‌های خود را در این زمینه‌ها بهبود ببخشید. راه‌هایی برای یادگیری بیشتر در مورد آن‌ها پیدا کنید، چه از طریق شرکت در کلاس یا مطالعه به صورت مستقل. فقط به یاد داشته باشید که نیازی نیست “بهترین” باشید تا چیزی به زندگی شما ارزش و معنا ببخشد.

سوالات متداول

آلفرد آدل درباره جبران‌سازی به عنوان یک مکانیزم دفاعی چه گفت؟ آدل پیشنهاد کرد که جبران‌سازی یک مکانیزم دفاعی سالم است که افراد برای مقابله با احساسات حقارت از آن استفاده می‌کنند. او همچنین ایده جبران‌سازی بیش از حد را معرفی کرد که شامل جبران در راه‌هایی است که بیش از حد یا نامتناسب با نقاط ضعف فرد است.

چگونه می‌توان فهمید که آیا کسی در حال جبران‌سازی بیش از حد است؟ هیچ راه قطعی برای تشخیص اینکه آیا کسی در حال جبران‌سازی است وجود ندارد، اما ممکن است نشانه‌هایی وجود داشته باشد که نشان‌دهنده احساس ناامنی در مورد چیزی است. به عنوان مثال، تلاش برای پنهان کردن نقاط ضعف، تمرکز بیش از حد بر دستاوردهای جزئی، صحبت منفی درباره توانایی‌های دیگران و همیشه فرض‌های منفی درباره دیگران، چند نشانه ممکن هستند.

آیا کسی که در شبکه‌های اجتماعی بیش از حد به اشتراک می‌گذارد، در حال جبران‌سازی است؟ مردم اغلب بر این باورند که پست‌های مثبت در شبکه‌های اجتماعی راهی برای جبران ناامنی‌های واقعی در زندگی هستند. به عنوان مثال، زوج‌ها ممکن است سعی کنند رابطه خود را کامل و شاد نشان دهند در حالی که در واقعیت، این‌گونه نیست. جالب است که در حالی که این پست‌های شاد اغلب به طور منفی توسط دیگران دیده می‌شوند، تحقیقات نشان می‌دهد که زوج‌هایی که درباره رابطه خود پست می‌گذارند و در شبکه‌های اجتماعی تعامل دارند، معمولاً روابط شادتری دارند.

چگونه از حالت تدافعی خارج شویم؟

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *