یادگیری-کلاسیک-یادگیری-عملی

مقایسه یادگیری کلاسیک و یادگیری عملی

یادگیری کلاسیک و یادگیری عملی دو مفهوم مهم در روانشناسی رفتاری هستند. این دو نوع یادگیری شباهت‌هایی دارند، چرا که هر دو به یادگیری منجر می‌شوند و نشان می‌دهند که یک فرد می‌تواند به محیط خود سازگار شود. با این حال، فرآیندهای آن‌ها تفاوت‌های قابل توجهی نیز دارند. تفاوت‌های اصلی بین یادگیری عملی و یادگیری کلاسیک چیست؟ برای درک چگونگی استفاده از هر یک از این تکنیک‌های تغییر رفتار، ضروری است که تفاوت‌های بین یادگیری کلاسیک و یادگیری عملی را درک کنیم.

یادگیری کلاسیک

یادگیری کلاسیک برای اولین بار توسط ایوان پاولف، فیزیولوژیست روسی، توصیف شد. این نوع یادگیری بر روی رفتارهای غیرارادی و خودکار تمرکز دارد و شامل قرار دادن یک سیگنال خنثی قبل از یک واکنش است.

یادگیری عملی

یادگیری عملی برای اولین بار توسط بی. اف. اسکینر، روانشناس آمریکایی، توصیف شد. این نوع یادگیری شامل اعمال تقویت یا تنبیه پس از یک رفتار است و بر روی تقویت یا تضعیف رفتارهای ارادی تمرکز دارد.

یادگیری کلاسیک

حتی اگر شما دانشجوی روانشناسی نباشید، احتمالاً درباره سگ‌های پاولف چیزی شنیده‌اید. در آزمایش معروفش، ایوان پاولف متوجه شد که سگ‌ها پس از اینکه صدای زنگ به طور مکرر با ارائه غذا همراه شده، شروع به ترشح بزاق می‌کنند. پاولف به سرعت فهمید که این یک واکنش آموخته شده است و به بررسی بیشتر فرآیند شرطی‌سازی پرداخت.

تصویری از شرطی‌سازی کلاسیک با یک سگ که در انتظار زنگ و غذا نشسته است.
تصویر نشان‌دهنده یادگیری از طریق شرطی‌سازی کلاسیک و ارتباط بین زنگ و غذا است.

یادگیری کلاسیک فرآیندی است که شامل ایجاد یک ارتباط بین یک محرک طبیعی و یک محرک خنثی قبلی است. ممکن است این موضوع گیج‌کننده به نظر برسد، اما بیایید آن را ساده کنیم: فرآیند یادگیری کلاسیک شامل جفت کردن یک محرک خنثی (مانند صدای زنگ) با یک محرک غیرشرطی (طعم غذا) است. این محرک غیرشرطی به طور طبیعی و خودکار ترشح بزاق را به عنوان واکنشی به غذا تحریک می‌کند که به آن واکنش غیرشرطی گفته می‌شود.

پس از ایجاد ارتباط بین محرک خنثی و محرک غیرشرطی، صدای زنگ به تنهایی شروع به تحریک ترشح بزاق به عنوان واکنشی خواهد کرد. صدای زنگ اکنون به عنوان محرک شرطی شناخته می‌شود و ترشح بزاق در پاسخ به زنگ به عنوان واکنش شرطی شناخته می‌شود. یک سگ نیازی به آموزش برای ترشح بزاق هنگام دیدن غذا ندارد؛ این واکنش به طور طبیعی اتفاق می‌افتد. غذا محرک طبیعی است.

اگر هر بار که به سگ غذا می‌دهید، زنگی بزنید، ارتباطی بین غذا و زنگ ایجاد می‌شود. در نهایت، زنگ به تنهایی، که به آن محرک شرطی می‌گویند، می‌تواند واکنش ترشح بزاق را تحریک کند. یادگیری کلاسیک فراتر از یک اصطلاح ساده برای توصیف یک روش یادگیری است؛ این می‌تواند توضیح دهد که چگونه بسیاری از رفتارها شکل می‌گیرند و می‌توانند بر سلامت شما تأثیر بگذارند. به این فکر کنید که چگونه یک عادت بد ممکن است شکل بگیرد. حتی اگر شما به طور منظم ورزش کنید و غذای سالم بخورید، پرخوری در شب ممکن است تلاش‌های شما برای رژیم غذایی را مختل کند. به لطف یادگیری کلاسیک، ممکن است عادت کرده باشید که هر بار که تبلیغی در تلویزیون پخش می‌شود، به سمت آشپزخانه بروید تا یک میان‌وعده بخورید. در حالی که وقفه‌های تبلیغاتی زمانی محرک خنثی بودند، جفت شدن مکرر آن‌ها با یک محرک غیرشرطی (داشتن یک میان‌وعده خوشمزه) باعث شده است که تبلیغات به یک محرک شرطی تبدیل شوند. اکنون هر بار که تبلیغی می‌بینید، به یک خوراکی شیرین تمایل پیدا می‌کنید.

یادگیری عملی

یادگیری عملی (یا شرطی‌سازی ابزاری) بر استفاده از تقویت یا تنبیه برای افزایش یا کاهش یک رفتار تمرکز دارد. از طریق این فرآیند، ارتباطی بین رفتار و پیامدهای آن شکل می‌گیرد. تصور کنید که یک مربی در تلاش است تا به یک سگ یاد بدهد که توپ را بیاورد.

تصویری از شرطی‌سازی عملی با یک سگ که توپ را به سمت صاحبش می‌آورد و او او را تشویق می‌کند.
تشویق سگ به خاطر بازگرداندن توپ، نمونه‌ای از یادگیری عملی را نشان می‌دهد.

تفاوت‌های شرطی‌سازی کلاسیک و عملی

زمانی که یک سگ با موفقیت توپ را دنبال کرده و آن را برمی‌دارد، مورد تحسین قرار می‌گیرد و این تحسین به عنوان پاداشی برای او محسوب می‌شود. اما وقتی که حیوان در بازگرداندن توپ ناکام می‌ماند، مربی از تحسین او خودداری می‌کند. در نهایت، سگ ارتباطی بین رفتار بازگرداندن توپ و دریافت پاداش مورد نظر ایجاد می‌کند. به عنوان مثال دیگر، تصور کنید که یک معلم به خاطر صحبت کردن دانش‌آموز در زمان نامناسب، او را مجازات می‌کند و اجازه نمی‌دهد که به حیاط برود. در این حالت، دانش‌آموز ارتباطی بین رفتار (صحبت کردن در زمان نامناسب) و پیامد (عدم توانایی در رفتن به حیاط) برقرار می‌کند. به دنبال این موضوع، این رفتار مشکل‌ساز کاهش می‌یابد.

عوامل متعددی می‌توانند بر سرعت یادگیری یک پاسخ و قدرت آن تأثیر بگذارند. چگونگی تقویت پاسخ، که به آن «برنامه تقویت» گفته می‌شود، نقش مهمی در سرعت یادگیری رفتار و قدرت پاسخ دارد. نوع تقویت‌کننده‌ای که استفاده می‌شود نیز می‌تواند بر پاسخ تأثیر بگذارد. به عنوان مثال، در حالی که یک برنامه نسبت متغیر منجر به نرخ بالای پاسخ می‌شود، یک برنامه فاصله متغیر منجر به نرخ پاسخ کند و پایدار می‌شود. علاوه بر استفاده از شرطی‌سازی عملی برای آموزش افراد و حیوانات به انجام رفتارهای جدید، این روش می‌تواند به افراد کمک کند تا رفتارهای ناخواسته را از بین ببرند. با استفاده از سیستم پاداش و مجازات، افراد می‌توانند عادت‌های بدی که ممکن است بر سلامت آن‌ها تأثیر منفی بگذارد، مانند سیگار کشیدن یا پرخوری، را کنار بگذارند.

شرطی‌سازی عملی در مقابل شرطی‌سازی کلاسیک

یکی از ساده‌ترین راه‌ها برای به خاطر سپردن تفاوت‌های بین شرطی‌سازی کلاسیک و عملی، تمرکز بر این است که آیا رفتار غیرارادی است یا ارادی. تفاوت اصلی بین شرطی‌سازی کلاسیک و عملی این است که شرطی‌سازی کلاسیک شامل ارتباط یک پاسخ غیرارادی و یک محرک است، در حالی که شرطی‌سازی عملی به ارتباط یک رفتار ارادی و یک پیامد مربوط می‌شود. در شرطی‌سازی عملی، یادگیرنده همچنین با مشوق‌ها پاداش می‌گیرد، در حالی که شرطی‌سازی کلاسیک شامل چنین مشوق‌هایی نیست. همچنین به یاد داشته باشید که شرطی‌سازی کلاسیک برای یادگیرنده غیرفعال است، در حالی که شرطی‌سازی عملی نیاز به مشارکت فعال یادگیرنده و انجام نوعی عمل برای دریافت پاداش یا مجازات دارد. برای اینکه شرطی‌سازی عملی مؤثر باشد، موضوع ابتدا باید رفتاری را نشان دهد که سپس می‌تواند پاداش یا مجازات بگیرد. از طرف دیگر، شرطی‌سازی کلاسیک شامل ایجاد ارتباط با نوعی رویداد طبیعی است که قبلاً وجود داشته است.

مثال‌هایی از شرطی‌سازی کلاسیک و عملی

امروزه، هم شرطی‌سازی کلاسیک و هم شرطی‌سازی عملی برای اهداف مختلفی توسط معلمان، والدین، روانشناسان، مربیان حیوانات و بسیاری دیگر استفاده می‌شود.

تصویری مقایسه‌ای از شرطی‌سازی کلاسیک و عملی با نشان دادن تفاوت‌ها در یادگیری.
مقایسه بین شرطی‌سازی کلاسیک و عملی، نشان‌دهنده نکات تفاوت‌گذار این دو روش یادگیری است.
  • مثال شرطی‌سازی کلاسیک: در آموزش حیوانات، مربی ممکن است از شرطی‌سازی کلاسیک با تکرار صدا کردن یک کلیکر به همراه طعم غذا استفاده کند. در نهایت، صدای کلیکر به تنهایی شروع به ایجاد همان پاسخ می‌کند که طعم غذا ایجاد می‌کند.
  • مثال شرطی‌سازی عملی: در یک محیط کلاس، معلم ممکن است از شرطی‌سازی عملی با ارائه توکن‌ها به عنوان پاداش برای رفتار خوب استفاده کند. دانش‌آموزان می‌توانند این توکن‌ها را برای دریافت نوعی پاداش، مانند خوراکی یا زمان بازی اضافی، تحویل دهند.

در هر یک از این موارد، هدف از شرطی‌سازی ایجاد نوعی تغییر در رفتار است.

نکات کلیدی

شرطی‌سازی کلاسیک و شرطی‌سازی عملی هر دو مفاهیم مهم یادگیری هستند که در روانشناسی رفتاری به وجود آمده‌اند. در حالی که این دو نوع شرطی‌سازی شباهت‌هایی دارند، درک تفاوت‌های کلیدی بین شرطی‌سازی عملی و کلاسیک برای تعیین بهترین رویکرد در شرایط یادگیری خاص بسیار مهم است.

رفتارگرایی چیست؟

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *