تئوری-شبکه‌های-باورها

تئوری شبکه‌های باورها: درک تعاملات بین باورهای فردی و اجتماعی

باورهایی که داریم، نتیجه یک رقص پیچیده بین زندگی داخلی و خارجی ما هستند. فرآیندهای شناختی در سطح فردی و روابط ما با دیگران به طور هماهنگ بر دیدگاه‌های ما نسبت به جهان تأثیر می‌گذارند و تعیین می‌کنند که چقدر احتمال دارد این دیدگاه‌ها را هنگام مواجهه با اطلاعات جدید به‌روزرسانی کنیم. در گذشته، این دو سطح از باورها عمدتاً به‌صورت جداگانه مورد مطالعه قرار گرفته‌اند: روان‌شناسان فرآیندهای شناختی در سطح فردی را مدل‌سازی کرده‌اند، در حالی که محققان در زمینه‌های مختلفی از علوم اجتماعی محاسباتی تا فیزیک آماری، بینش‌هایی درباره چگونگی گسترش و تغییر باورها در جامعه ارائه داده‌اند. یوناس دالیج، پژوهشگر سابق SFI و هم‌اکنون پژوهشگر ماری کوری در دانشگاه آمستردام، می‌گوید: “این عدم ارتباط، زمانی که رشته‌های مختلف به‌طور موازی کار می‌کنند، پیشرفت را محدود می‌کند.”

در مطالعه‌ای که در تاریخ ۱۹ سپتامبر در Psychological Review منتشر شد، دالیج و همکارانش تئوری شبکه‌های باورها را ارائه می‌دهند که تعاملات دینامیک‌های باور فردی و اجتماعی را ادغام می‌کند و همچنین باورهای اجتماعی را شامل می‌شود: اینکه افراد چگونه باورهای اطرافیان خود را درک می‌کنند. دالیج می‌گوید: “نکته‌ای کلیدی درباره مدل ما این است که مربوط به درک‌هاست. شما هرگز واقعاً نمی‌دانید که یک نفر چه فکری می‌کند. به عنوان مثال، اگر به شدت خود را دموکرات بشناسید، ممکن است فرض کنید که دوستانتان نیز همین‌طور هستند. تغییر این درک‌ها می‌تواند بسیار دشوار باشد.”

نویسندگان می‌نویسند: “تئوری شبکه‌های باورها اولین تئوری است که به‌طور صریح بین ناهماهنگی‌های شخصی، اجتماعی و خارجی تمایز قائل می‌شود. برای درک کامل اینکه چه زمانی و چرا افراد باورهای خود را تغییر می‌دهند، باید بفهمیم که چگونه این ناهماهنگی‌ها به‌طور مشترک منجر به پدیده‌های اجتماعی مختلف می‌شوند.”

تئوری شبکه‌های باورها بر اساس سه اصل اصلی بنا شده است. اصل اول این است که باورها می‌توانند به‌عنوان دو کلاس شبکه‌ای در حال تعامل نمایان شوند: داخلی و خارجی. شبکه داخلی شامل باورهای مختلف مرتبط است؛ به عنوان مثال، باورهای یک فرد درباره واکسن‌ها ممکن است با باورهای او درباره علم، اقتصاد و دین مرتبط باشد و همچنین شامل باورهای اجتماعی نیز می‌شود. شبکه خارجی توصیف می‌کند که چگونه باورهای اجتماعی یک فرد به باورهای واقعی دیگری مرتبط می‌شود و برعکس.

📢 اگر عاشق علم هستید و نمی‌خواهید هیچ مقاله‌ای را از دست بدهید…

به کانال تلگرام ما بپیوندید! تمامی مقالات جدید روزانه در آنجا منتشر می‌شوند.

📲 عضویت در کانال تلگرام
پاپ‌آپ اطلاعیه با اسکرول
تصویری از شبکه‌های باور مرتبط با هم، با نودهای رنگی و نمادهایی از تأثیرات اجتماعی حول افراد.
نمایی از تعاملات بین باورهای فردی و اجتماعی در جامعه.

اصل دوم این است که افراد می‌خواهند ناهماهنگی‌های موجود در باورهای خود را در سطوح شخصی، اجتماعی و خارجی کاهش دهند.

تعارضات اعتقادی: درک و مدل‌سازی

افراد ممکن است زمانی که دو باور متضاد دارند، احساس تعارض شخصی کنند؛ به عنوان مثال، ممکن است باور داشته باشند که واکسن‌ها مؤثر هستند، اما در عین حال احساس کنند که ناامن هستند. تعارض اجتماعی زمانی به وجود می‌آید که باورهای یک فرد با آنچه که فکر می‌کند دیگران به آن باور دارند، در تضاد باشد. تعارض خارجی زمانی رخ می‌دهد که باورهای اجتماعی فرد، یعنی درک او از دیگران، با باورهای واقعی آنها همخوانی ندارد.

مفروضه سوم این است که میزان تعارضی که یک فرد احساس می‌کند، به میزان توجهی که به ناهماهنگی‌های باورهایش می‌دهد بستگی دارد. این موضوع می‌تواند بسته به ترجیحات شخصی، فرهنگی و همچنین موضوع مورد بحث، به شدت متفاوت باشد.

تصویری که تعارضات بین دو باور متضاد را نشان می‌دهد، با فردی در حال کشمکش بین آن دو.
تصویری از کشمکش‌های شخصی و اجتماعی که فرد با آن‌ها روبرو است.

مدل‌سازی نظریه شبکه‌های باور

نویسندگان سپس با استفاده از یک تشبیه از فیزیک آماری، یک مدل کمی از نظریه جدید خود را ایجاد کردند. هنریک اولسون، استاد خارجی SFI و یکی از نویسندگان این مقاله، می‌گوید: “ما مفاهیم روان‌شناختی را به مفاهیم فیزیک آماری نگاشت می‌کنیم. ما تعارض بالقوه را به عنوان انرژی و توجه را به عنوان دما نشان می‌دهیم. این به ما این امکان را می‌دهد که از فرمالیسم‌های شناخته‌شده در فیزیک آماری برای مدل‌سازی دینامیک‌های پیچیده شبکه‌های باور استفاده کنیم.”

نظریه شبکه‌های باور به محققان این امکان را می‌دهد که تعاملات بین افراد و اطرافیانشان، باورهای درک‌شده و واقعی، و سطوح مختلف توجه را مدل‌سازی کنند. همچنین، این نظریه توضیح می‌دهد که چگونه باورها زمانی که به بخش‌های مختلف سیستم باور خود توجه می‌کنیم، تغییر می‌کنند.

توجه به تعارضات شخصی و اجتماعی

میرتا گالسیچ، استاد SFI و یکی دیگر از نویسندگان این مقاله، می‌گوید: “گاهی اوقات ما بیشتر به تعارضات شخصی خود توجه می‌کنیم و می‌خواهیم مطمئن شویم که باورهایمان با ارزش‌های خود هماهنگ است.” او ادامه می‌دهد: “گاهی اوقات، اگر در یک موقعیت اجتماعی حساس باشیم، ممکن است بیشتر به تعارض بین باورهای خود و دیگران توجه کنیم. در چنین شرایطی، ممکن است باورهای خود را تغییر دهیم تا با فشار اجتماعی درک‌شده هماهنگ شویم.”

تصویری انتزاعی از دینامیک‌های تغییر باور، با فردی در حال حرکت در میان یک شبکه پیچیده از باورها.
شکلی از تغییرات باورها و دینامیک‌های پیچیده بین آن‌ها.

کاربرد مدل در مسائل واقعی

مدلی که نویسندگان در دو نظرسنجی بزرگ اعتبارسنجی کردند، می‌تواند به مسائل واقعی متنوعی اعمال شود. به عنوان مثال، این مدل می‌تواند ابزارهای جدیدی برای مقابله با افزایش قطب‌بندی در سطح جهانی ارائه دهد. دالیج می‌گوید: “برای درک و توانایی انجام کاری در مورد قطب‌بندی، باید فراتر از پاسخ‌های فردی یا اجتماعی نگاه کنیم. پاسخ‌های جزئی می‌توانند به سیاست‌های خطرناک منجر شوند. ممکن است اثرات معکوس آنچه را که به دنبالش هستید، مشاهده کنید.”

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *