مراجعی داشتم که نگران عادت خودارضایی خود بود و برای رفع این مشکل نزد من آمده بود. در ابتدا از او پرسیدم: “چرا فکر می کنی این یک مشکل بزرگ است؟” (بر اساس مطالعات انجام شده، اکثر مردان و زنان خود ارضایی می کنند یا حداقل تمایل به انجام آن دارند)
به من گفت: “چون احساس می کنم به تازگی از روی عادت و اجبار اقدام به این کار میکنم. مثلا وقتی استرس دارم. من حتی اخیراً این کار را در دستشویی محل کارم هم شروع کرده ام! انگار نمی توانم یک فکر شهوانی یا حتی یک موقعیت استرس زا را بدون انجام خودارضایی، کنترل کنم!”
پس از پاسخ او، به جای اینکه سعی کنم کاری کنم که افکار شهوانی یا استرس زیادی نداشته باشد، به این فکر کردم که چگونه نگرش او را نسبت به معقوله خودارضایی تغییر دهم.
در گذشته خودارضایی یک “گناه” بود و تصور میشد که میتواند باعث نابینایی، توقف رشد، کف دست مو دار و حتی جنون شود. یا عده ای معتقد بودند این کار انرژی افراد را از بین می برد و مردم را بی احساس و تنبل بار می آورد. بنابراین انجام عمل خود ارضایی در گذشته بسیار ممنوع تر از الان بود.
در عصر ویکتوریایی در انگلستان حتی وسایلی وجود داشت که اگر فردی خودارضایی میکرد، شوک الکتریکی به آلت تناسلی اش وارد می کردند. این دستگاه زنگ خطری را به صدا در می آورد تا توجه همه را به این “عمل نفرت انگیز” جلب کند! به نظر شما کدامش بدتر بود؟شوک الکتریکی یا خجالت زده شدن؟!
امروزه خودارضایی دیگر به عنوان “اقدامی ناپاک و پلید” شناخته نمی شود. اما برخی از افراد کنترل خود را از دست میدهند و با انجام خودارضایی بیش از حد، زندگی و فعالیت های روزانه خود را مختل می کنند.
مراجعم از من میپرسید: “آیا من دیوانه ام؟بیماران روانی همیشه خوداضایی می کنند؟”
در حقیقت، تا به حال هیچگونه مشکل روحی و جسمی در ارتباط با خودارضایی مکرر کشف نشده است و تا آنجا که من می دانم، هیچ تحقیقی به طور قطعی نشان نمی دهد که خودارضایی مکرر نشانه ای از هرگونه اختلال روانی یا جسمی است (اگرچه بیماران دو قطبی ممکن است در مرحله “شیدایی”، بیشتر از حالت عادی خودارضایی کنند). در هر صورت من با توجه به شواهد به مراجعم اطمینان دادم که او دیوانه نیست. به علاوه به او گفتم که افراط در خود ارضایی ممکن است از موارد زیر سرچشمه بگیرد:
- فرار از بی حوصلگی
- فرار از استرس و اضطراب ذهنی و تنش جسمی (زیرا انسان پس از ارضا شدن احساس آرامش میکند)
- فرار از احساسات سرکوب شده (مثل نیاز جنسی نسبت به فردی دیگر)
مراجعم خیالش راحت شد چرا که فهمیده بود که بدون خودارضایی هم می تواند احساس بهتری داشته باشد و متوجه شد که چرا این عادتش از کنترل خارج شده بود.
سایت مرکز مراقبتهای ذهنی
رضا خدامهری
هیپنوتراپیست و مشاور روانشناسی هستم و در این سفر شما را همراهی میکنم.حالا میپردازیم به 5روشی که برای غلبه بر خودارضایی افراطی، موثر است:
ترک خودارضایی با خود شناسی
نیاز مداوم به خودارضایی ممکن است نشان دهنده کمبود نزدیکی جسمی با شخص دیگر یا کمبود محبت در زندگی فرد باشد. بنابراین به جای تلاش برای کاهش خودارضایی، بهتر است بر روی بخش هایی از زندگی که این کمبود ها را احساس می کنند و خودارضایی بیش از حد ممکن است از علائم آن باشد ،تمرکز کنیم. همه ما نیازهایی اساسی در زندگی خود داریم، از جمله:
- امنیت و آرامش
- توجه کردن و توجه گرفتن
- احساس تعلق داشتن به یک جامعه
- احساس داشتن مقام و موفقیت
- داشتن هدف و برنامه
- احساس نزدیکی با شخصی دیگر
- احساس به چالش کشیده شدن برای فرار از بی حوصلگی
برآورده کردن این نیازها در زندگی به شما کمک می کند تا از بی حوصلگی و احساس مفید نبودن ،جلوگیری کنید.
خودارضایی فقط یک رفع نیاز موقتی یا فراری کوتاه از مشکل است؛ پس برای اینکه بتوانید از زندگی خود راضی تر باشید، باید نیازهای واقعی خود را برطرف کنید.
نگاهی عمیق به زندگی خود بیندازید. آیا برخی از نیازهای فوق به اندازه کافی برآورده نشده است؟ آیا خودارضایی بیش از حد می تواند نیازهای برآورده نشده را پوشش دهد؟
مراجعم احساس تنهایی می کرد، کار پر استرسی داشت، معمولا حوصله اش سر می رفت و به ندرت ورزش می کرد.بنابراین ما شروع به حل این مشکلات در زندگی او کردیم و به مرور با بهبود زندگی اجتماعی اش، به معنای واقعی کلمه او زمان کمتری برای خودارضایی داشت.
برای مقابله با این عادت تلاش کنید
مردم اغلب می گویند: ” قبل از اینکه خود مشکل درمان شود ، ما باید بر ریشه مشکل غلبه کنیم.”
اما فراموش نکنید که روان یک انسان همانند یک سیستم است. و اگر یک قسمت از سیستم را تغییر دهید، قسمت های دیگر نیز ناگزیر تغییر خواهند کرد.
به عنوان مثال، اگر شخصی بیش از حد خودارضایی می کند، این بدان معناست که زمان کمتری برای اختصاص دادن به زندگی اجتماعی خود دارد. اما اگر این فرد کمتر خودارضایی کند، زمان بیشتری برای ارتباط با افراد دیگر خواهد داشت و احتمالاً اعتماد به نفس بیشتری هم پیدا میکند زیرا از تسلطی که بر روی خود دارد احساس رضایت می کند.
پس شما باید رویکردی دو جانبه داشته باشید. اولاً به نیازهای برآورده نشده در زندگی خود نگاه کنید (که با خودارضایی سعی در فرار نا مؤثر از آن ها داشته اید)، دوماً به طور مستقیم جلوی خودارضایی بیش ازحد خود را بگیرید.
حالا چه اقداماتی را باید برای شروع کاهش خودارضایی انجام دهید؟
تفکر صفر یا صدی درباره خودارضایی نداشته باشید
شما نیازی به “درمان خودارضایی” ندارید، اما اگر احساس می کنید زمان و تمرکز شما بیش از حد بر روی آن است، برای آن محدودیت تعیین کنید.
مثلا اگر در حال حاضر هر روز خودارضایی می کنید، میزان آن را به هر دو هفته یک بار کاهش دهید و خود را از خودارضایی روزانه دور کنید. به خود بگویید: ” این هفته، روز چهارشنبه را به خود استراحت میدهم” (یا هر روزی که شما انتخاب کنید) و به آن پایبند باشید. سعی کنید باقی روزهای خود را پر کنید و از وقت های خالی برای برآورده کردن نیاز اساسی خود که ممکن است نادیده گرفته شده باشد استفاده کنید ؛ مثلا با یکی ازدوستانتان تماس بگیرید و با او به تفریح بروید یا گفتگو کنید.
کارهایی که انجام میدهید را زیر نظر بگیرید تا بعد از دو هفته، یک روز مرخصی داشته باشید. این کار را ادامه دهید تا زمانی که به سطحی برسید که در آن احساس راحتی می کنید.
اگر قوانین خود را زیر پا گذاشتید یک روز جبرانی اضافه تر برای خود در نظر بگیرید. و مراقب باشید که در یک روز دوبار خودارضایی نکنید زیرا در این صورت یک روز مرخصی کمتر خواهید داشت.
خودتان را با کار های مختلف مشغول کنید؛ آدمی که دستانش آزاد باشد گول می خورد
همانطور که میدانید برای خودارضایی به فرصتی خصوصی نیاز داریم که جایی در خلوت به سراغ این کار برویم.پس وقت خود را با کارهایی پر کنید که برایتان در حد خود ارضایی جذاب باشند یا حداقل تا حدی موجب رضایت و شادی شما شوند و در عین حال در موقعیت هایی قرار بگیرید که دیگران در اطراف شما حضور داشته باشند و حتما برای دیدن دوستان و تفریحاتتان وقت بگذارید.
به بدن خود بیاموزید که اینقدر انتظار خودارضایی نداشته باشد. بدن انسان ، این پیام را دریافت می کند و زودتر از آنچه فکر می کنید به این موضوع عادت خواهد کرد.
از ذهن خود به صورت هوشمندانه استفاده کنید
عادت به رفتارهای جدید را می توان با اراده ای قوی بوجود آورد. سعی کنید “زمان های پر خطر” را تعیین کنید (زمان هایی که احتمال بیشتری وجود دارد که خودارضایی کنید). حالا چشمان خود را ببندید و خود را در حال خودارضایی تصور کنید، سپس تصمیم بگیرید که به جای آن کار دیگری انجام دهید.
با چشمان بسته تصور کنید که این بار عصر خود را متفاوت گذرانده اید و قدرت فوق العاده ای که این احساس کنترل داشتن بر روی خویشتن به شما میدهد را احساس کنید.
فراموش نکنید برخی از انواع خودارضایی می توانند سالم و بی ضرر باشند، اما همانطور که گفته شد: “لذتی بالاتر از این که انسان بتواند خودش را کنترل کند وجود ندارد.”
و اگر فکر میکنید که در این راه به کمک نیاز دارید حتما با من تماس بگیرید. من در این راه شما را یاری میکنم و مشاوره میدهم و یا اینکه در یک جلسه هیپنوتراپی با هم مشکل را از ریشه درست میکنیم.
سلام خدمت آقای دکتر عزیز و همه کسایی که پیامم رو مبینن ،من زندگیم سره خودارضایی نابود شد روح و روان و مغز و گوش و چشمم سره این کار کثیف ضربه فوق العاده خورد من سره خودارضایی چشمام بشدت ضعیف شد جلو چشمام تا شیش ماه مگس شکلی میدیدم گوشام وز وز میکرد حافظم بشدت ضعیف شده بود بطوری که کارمو سره ضعیف شدن حافظه ام از دست دادم خیلی خیلی خیلی حافظه ام ضعیف شده بود بخدا قسم هیچی یادم نمیومد اسم همکارام و همسایه هام تو ذهنم نمیموند بشدت سره این کار عصبی و پرخاشگر شدم فشار فوق العاده وحشتناکی روی مغزم احساس میکردم خیلی حالمو بد کرده بود تعادل بدنمو بهم زده بود شبها نمیتونستم بخوابم و احساس جنون و دیوانگی میکردم داشت قلبم از جاش کنده میشد روانی شده بودم احساس خستگی و کوفتگی فوق العاده ای داشتم و هی مدام گشنم میشد و هی بیخودی تشنم میشد (بخاطره تلف شدن انرژی زیاد ازم ) قدرت و توان جسمانیم شدیداً کاهش پیدا کرده بود شبها خواب نداشتم و روزا کلا خواب بودم خیلی روزا خوابم میومد خودارضایی منو تا مرزه مرگ و کشته شدن برد داغونم کرد افسرده شدم همش بی حال و کسل بودم همش ناراحت و عصبی بودم خیلی خیلی اوضاع بدی رو داشتم الان که حدود هفت ماه از ترکش میگذره تازه داره بدنم جون میگیره و درست میشه بعد از ترکش تازع داره روحیه ام بهتر میشه دارم شاد میشم خودارضایی یه مرگ تدریجی هرکس که از زندگیش سیر شده این کارو بکنه خیلی عمل ویرانگر و مهلکیه
لطفاً این پیام منو بزارید همه ببینن