افزایش-دانش-نفرین-دانش

آیا افزایش آگاهی، همیشه به نفع جمع است؟

یه تحقیق جدید نشون می‌ده که زیاد شدن اطلاعات ممکنه وقتی آدما فقط به فکر منافع شخصی خودشونن، به ضرر جامعه تموم شه. پروفسور کوشیک باسو، استاد اقتصاد دانشگاه کرنل، و یورگن ویبولِ بازنشسته، از دانشکده اقتصاد استکهلم، با هم یه مقاله نوشتن به اسم ” نفرین دانش: چطور دانش می‌تونه رفاه آدمیزادو کم کنه” که هفتم آگوست تو مجلهٔ Royal Society Open Science چاپ شده.

این دو محقق معتقدن حتی برای اونایی که عقلشون کار می‌کنه، بازم زیاد شدن اطلاعات می‌تونه نتیجه عکس بده. اونا به این اشاره کردن که دونستن بیشتر دربارهٔ واقعیت‌ها، مثل فایده و ضرر استفاده از ماسک برای جلوگیری از پخش بیماری، می‌تونه همکاری بین آدمایی که فقط به فکر خودشون هستن رو خراب کنه. باسو گفت: “ما فکر می‌کنیم یه پیشرفت علمی که فهممون رو از دنیا بیشتر می‌کنه، فقط می‌تونه خوب باشه. اما مقاله‌مون نشون می‌ده که تو دنیای واقعی، جایی که خیلی از آدما، یا خودشون به تنهایی، یا تو گروه‌های کوچیک، دارن تلاش می‌کنن که به نفعشون باشه، این حرف شاید درست نباشه. علم، اون داروی معجزه‌آسایی که فکر می‌کنیم، نیست.”

کلاسی از دانش‌آموزان و معلمی که در مورد مفهوم دانش بحث می‌کنند و جو حمایتی را به تصویر می‌کشند.
بحث و گفتگو دربارهٔ مفهوم دانش توی کلاس درس، نشون می‌ده که چقدر آموزش مهمه.

باسو و ویبول، با استفاده از یه مدل‌سازی تو یه بازی فکری دو نفره به اسم “بازی پایه”، می‌گن که “نفرین دانش” ممکنه وقتی پیش بیاد که اولش، فقط چند نفر از این اطلاعات بیشتر داشته باشن. تو بازی پایه، هر بازیکن دو تا انتخاب داره. چهار تا ترکیب از عمل‌ها هست که هر کدومشون، سود مورد انتظارِ خودشونو دارن برای هر دو بازیکن. هر بازیکن انتخاب می‌کنه که سود خودش رو به حداکثر برسونه.

مشکلات جدید در تصمیم‌گیری و علوم

حالا، اگه انتخاب‌های دیگه‌ای اضافه بشن که احتمال اینکه بازیکنِ دیگه هیچ چیزی به دست نیاره رو مطرح کنه، به همراه یه انتخاب که یه پاداش خیلی کوچیک برای هر دو داره، پاداش کم متقابل جذاب‌تر می‌شه. این یه جورایی مثل معضل زندانی هست، که توش دو تا “زندانی” می‌تونن یا برای نفع مشترک همکاری کنن یا اینکه، شریکشونو گول بزنن تا خودشون سود ببرن. به عبارت دیگه، دانش بیشتر می‌تونه به نتیجه‌های کلی بدتری منجر بشه.

📢 اگر عاشق علم هستید و نمی‌خواهید هیچ مقاله‌ای را از دست بدهید…

به کانال تلگرام ما بپیوندید! تمامی مقالات جدید روزانه در آنجا منتشر می‌شوند.

📲 عضویت در کانال تلگرام
پاپ‌آپ اطلاعیه با اسکرول
تصویری از نظریه بازی با دو بازیکن که در حال بررسی گزینه‌های بازی هستند و به تصمیم‌گیری‌های استراتژیک فکر می‌کنند.
نشون دادن نظریه بازی و تصمیم‌گیری که توش، بازیکنا دارن به انتخاب‌های استراتژیکشون فکر می‌کنن.

این مقاله یه قدم جلوتر می‌ره و نشون می‌ده که یه پیشرفت علمی که هیچ انتخاب جدیدی اضافه نمی‌کنه، و فقط فهم بازیکنا رو از سود و ضررها بیشتر می‌کنه، می‌تونه وضع بازیکنا رو بدتر کنه. نویسنده‌ها، حساب‌ کتاب‌های نظریِ خودشون رو به معضلات واقعی هم می‌رسونن، مثل وقتی که آدم بخواد یه قانونی رو بنویسه، بدون اینکه همهٔ ابعاد یه مشکل رو بدونه. مثلاً، وقتی یه کشوری می‌خواد قانون اساسی بنویسه، باید مشکلاتی رو پیش‌بینی کنه و حل کنه که ممکنه تو آینده و با یه سری شرایط ناشناخته پیش بیاد.

نویسنده‌ها نوشتن: “اینجور قانون‌های پیشگیرانه، فایده‌های بزرگی برای بشریت داشته.” باسو گفت: “با توجه به این نتیجهٔ پارادوکسیکال، این مقاله از سیاست‌مدارا و حتی آدمای معمولی می‌خواد که راجع به کارهای پیشگیرانه، توافق‌ها و تعهدات اخلاقی که ما به عنوان انسان باید انجام بدیم، فکر کنن، تا از فاجعه‌هایی که پیشرفت‌های علمی آینده ممکنه به وجود بیاره، جلوگیری کنیم.”

تصویری نمادین از پیشرفت علمی و چالش‌های اجتماعی، با یک دانشمند که داده‌ها را تجزیه و تحلیل می‌کند و چالش‌های بالقوه را در پس‌زمینه نشان می‌دهد.
پیشرفت‌های علمی و چالشایی که به وجود میاد، نیاز داره که با دقت بررسی بشه.

او ادامه داد: “علم می‌تونه خیلی سودمند باشه، اما ما به اقدامات حفاظتی نیاز داریم.” بعد هم اضافه کرد: “ما نمی‌دونیم اون اقدامات چی هستن، اما این مقاله ما رو تشویق می‌کنه که به این موضوع توجه کنیم.”

این تحقیق با کمک‌های مالی بنیاد جان والندر و همچنین تام هدیلیوس انجام شده.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *