انتخاب-دست-تحریک-حسی

انتخاب دست: تأثیر تحریک حسی بر تصمیمات حرکتی

انتخاب دست یک تصمیم ناخودآگاه است که مکرراً در زندگی روزمره انجام می‌شود، چه در هنگام برداشتن شیئی مانند فنجان و چه در انجام کارهای دیگر. این تصمیم تحت تأثیر اطلاعات مرتبط با هدف، مانند مکان، شکل و جهت شیء قرار دارد. با این حال، احتمال انتخاب هر دست زمانی به تعادل می‌رسد که عوامل مرتبط با هدف برای دست چپ و راست مشابه باشند. یافته‌های اخیر نشان می‌دهند که انتخاب دست در چنین موقعیت‌های مبهمی تحت تأثیر اطلاعات پیشین قبل از ارائه هدف قرار می‌گیرد. یکی از این عوامل، تحریک حسی قبلی در یکی از مچ‌ها است که احتمالاً بر فعالیت مغز تأثیر می‌گذارد و احتمال انتخاب دست تحریک‌شده را افزایش می‌دهد.

این پدیده ارتباط جالبی بین ورودی حسی و تصمیمات حرکتی ایجاد می‌کند. یک تیم تحقیقاتی به رهبری دکتر کنتو هیریاما از دانشگاه واسدا و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، به همراه دکتر ریئکو اوسو و دکتر تورو تاکاهاشی از دانشگاه واسدا و مؤسسه لوریه برای تحقیقات مغز، بر تأثیر تحریک حسی بر مچ دست و تصمیم‌گیری انتخاب دست متمرکز شده‌اند.

تصویر نزدیکی از شخصی که در حال تصمیم‌گیری برای استفاده از دست چپ یا راست خود برای برداشتن فنجان قهوه است.
انتخاب دست در فرآیند تصمیم‌گیری روزمره، مانند برداشتن فنجان قهوه.

این مطالعه نشان می‌دهد که اعمال محرک‌های حسی به عصب‌های میانه و اولنار مچ می‌تواند تصمیمات حرکتی بعدی را تحت تأثیر قرار دهد و احتمال استفاده از دست تحریک‌شده را در کارهایی که نیاز به انتخاب سریع یک دست برای رسیدن به هدف دارند، افزایش دهد. به نظر می‌رسد حس تحریک بر سیستم تصمیم‌گیری حرکتی مغز تأثیر می‌گذارد و به‌طور ظریف افراد را به سمت انتخاب دست تحریک‌شده هدایت می‌کند.

این مطالعه در تاریخ 30 سپتامبر 2024 در نشریه Scientific Reports منتشر شد. تیم تحقیقاتی مجموعه‌ای از آزمایش‌ها را انجام دادند که در آن از شرکت‌کنندگان سالم خواسته شد تا در حین دریافت تحریک حسی یک‌طرفه در مچ، در زمان‌های 0، 300 یا 600 میلی‌ثانیه قبل از ارائه هدف، وظایف انتخاب دست را انجام دهند.

📢 اگر عاشق علم هستید و نمی‌خواهید هیچ مقاله‌ای را از دست بدهید…

به کانال تلگرام ما بپیوندید! تمامی مقالات جدید روزانه در آنجا منتشر می‌شوند.

📲 عضویت در کانال تلگرام
پاپ‌آپ اطلاعیه با اسکرول

نتایج تحقیق و تأثیر تحریک حسی بر انتخاب دست

نتایج این تحقیق الگوی روشنی را نشان داد که در آن شرکت‌کنندگان به‌طور قابل توجهی بیشتر از دست تحریک‌شده برای هدف‌هایی در ناحیه مرکزی استفاده کردند، جایی که انتخاب بر اساس اطلاعات هدف دشوار بود. در ناحیه پیرامونی، که اطلاعات هدف مؤثر بود، دست هم‌سمت با هدف به‌طور کلی انتخاب می‌شد، صرف‌نظر از تحریک. این یافته‌ها نشان می‌دهد که ورودی حسی پیرامونی می‌تواند تصمیمات حرکتی را به‌ویژه در شرایط مبهم انتخاب دست تحت تأثیر قرار دهد و نقش کمتر شناخته‌شده‌ای از حس لامسه در هدایت انتخاب دست را نمایان کند.

تصویری از یک آزمایشگاه تحقیقاتی با دانشمندان که در حال انجام یک آزمایش بر روی تحریک حسی در مچ دست یک شرکت‌کننده هستند.
تیم تحقیقاتی در حال انجام آزمایش بر روی تأثیر تحریک حسی بر تصمیمات حرکتی.

علاوه بر این، تحریک الکتریکی مچ یک‌طرفه منجر به زمان واکنش سریع‌تری نسبت به تحریک مچ دوطرفه و شرایط بدون تحریک شد که نشان می‌دهد ورودی‌های حسی هدفمند می‌توانند فرآیند تصمیم‌گیری را تسهیل کنند. هیرایاما می‌گوید: «این تحقیق می‌تواند به‌طور بالقوه راه‌های درمانی جدیدی را برای تسهیل استفاده از دست فلج‌شده باز کند و عملکرد افراد دارای ناتوانی حرکتی، مانند بازماندگان سکته مغزی، را بهبود بخشد.» او ادامه می‌دهد: «با اعمال تحریک حسی کنترل‌شده، ممکن است بتوان تصمیمات حرکتی را به‌نحوی تحت تأثیر قرار داد که استفاده مؤثرتر از دست آسیب‌دیده را تشویق کند، که می‌تواند از بهبودی و توانبخشی حمایت کند.»

نماد گرافیکی از نتایج مطالعه با دو نمودار مقایسه‌ای از زمان‌های واکنش دست تحریک‌شده و غیرتحریک‌شده.
نمودارهای نتایج تحقیق نشان‌دهنده تأثیر تحریک حسی بر زمان تصمیم‌گیری.

علاوه بر پیامدهای بالینی، این مطالعه به درک ما از فرآیندهای بنیادی در تصمیم‌گیری حرکتی نیز کمک می‌کند. با نشان دادن اینکه مغز ورودی‌های حسی از بدن را برای هدایت عمل ادغام می‌کند، این تحقیق لایه جدیدی به دانش ما درباره چگونگی کنترل حرکت و پاسخ مغز به نشانه‌های محیطی اضافه می‌کند. با ادامه پیشرفت در زمینه نوروتوانبخشی، درک اینکه چگونه سیگنال‌های حسی پیرامونی می‌توانند بر انتخاب‌های حرکتی تأثیر بگذارند، می‌تواند به درمان‌های مؤثرتر و فردی‌تر برای بیماران دارای ناتوانی‌های حرکتی منجر شود.

«به‌طور کلی، مطالعه ما پایه‌گذاری برای توسعه یک دستگاه توانبخشی جمع‌وجور، سبک، مقرون‌به‌صرفه و به‌راحتی قابل دسترس است که می‌تواند با روش‌های توانبخشی متداول ترکیب شود تا بهبود عملکرد حرکتی را تسهیل کند.» هیرایاما نتیجه‌گیری می‌کند.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *