تبدیل دلهره به قدرت: چگونه استرس را به اشتیاق و موفقیت در کارآفرینی پیوند دهیم؟

تبدیل دلهره به یک نیروی برتر

تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که گاهی اوقات، دلهره می‌تواند به یک نقطه قوت بی‌نظیر تبدیل شود. یک پژوهش که توسط دانشگاه ایالت واشنگتن انجام شده، این‌طور نتیجه‌گیری کرده که اگر کارآفرینانی که برای ارائه درخواست‌های مالی آماده می‌شوند، استرس خود را با علاقه و اشتیاقشان به پروژه پیوند دهند، ارزیابی داوران از عملکردشان بالاتر خواهد رفت. شاید از این هم مهم‌تر، داوران تمایل بیشتری داشتند تا آن‌ها را برای دریافت بودجه توصیه کنند. این تغییر دیدگاه نسبت به احساسات، به این معنی بود که کارآفرینان می‌فهمیدند بخشی از دلهره آن‌ها به این دلیل است که این پروژه برایشان خیلی مهم است.

کارآفرینانی که به راهکارهای دیگری برای مقابله با اضطراب قبل از ارائه متوسل شده بودند، از جمله سرکوب احساسات یا پرت کردن حواس، عملکرد ضعیف‌تری داشتند. نتایج این تحقیق در نشریه‌ی مدیریت تجارت منتشر شد. لیلی ژو، نویسنده اصلی و محقق دانشگاه ایالت واشنگتن، گفت: “احساسات، دشمن شما نیستند. آن‌ها می‌توانند دوست شما باشند. من پیشنهاد می‌کنم که مردم دلیل احساسات خود را درک کنند و ببینند آیا می‌توانند از این انرژی برای دستیابی به نتایج بهتر استفاده کنند.”

ژو و همکارانش، بر اساس تحقیقات روان‌شناسی در زمینه‌ی تنظیم احساسات، یک مطالعه‌ی سه‌مرحله‌ای طراحی کردند تا بهتر درک کنند دلهره چگونه بر افرادی تأثیر می‌گذارد که برای کسب‌وکارهای نوپا درخواست بودجه می‌کنند. در مرحله‌ی اول، محققان از کارآفرینان در مورد نحوه‌ی مدیریت اضطراب قبل از ارائه سؤال کردند و دریافتند که بیشتر آن‌ها از حواس‌پرتی (49%) یا راهکارهای فیزیکی (40.8%)، مثل تنفس عمیق، استفاده می‌کنند. همچنین 14.3% تلاش می‌کردند خود را از این احساس جدا کنند. فقط 12.2% اظهار کردند که سعی کرده‌اند استرس خود را به یک روش مثبت تغییر دهند.

استراتژی‌های مدیریت استرس در مسابقات کارآفرینی

در بخش دوم این مطالعه، محققان از شرکت‌کنندگان و داوران در مسابقات کارآفرینی که در دو دانشکده‌ی بازرگانی در کالیفرنیای جنوبی برگزار شد، قبل و بعد از ارائه‌ها نظرسنجی کردند. آن‌ها دریافتند که داوران به کارآفرینان دانشجو که سعی کرده بودند دلهره‌ی خود را به عنوان یک ارتباط با علاقه‌شان به پروژه‌هایشان بازتعریف کنند، امتیازهای بهتری داده بودند.

در نهایت، پژوهشگران این استراتژی بازتعریف را در یک آزمایش با حدود ۱۰۰ دانشجوی دانشگاهی در یک کلاس ارتباطات کسب‌وکار امتحان کردند. شرکت‌کنندگان یک هدف خیریه مورد علاقه‌ی خود را انتخاب کرده و برای دریافت بودجه به داوران ارائه‌ای دادند. سپس به‌طور تصادفی به آن‌ها گفته شد که پیش از ارائه، احساسات خود را مدیریت کنند؛ یا با پرت کردن حواس از استرس خود یا با مرتبط کردن دلهره‌شان به احساسات قوی‌ای که نسبت به آن مجموعه خیریه داشتند.

داوران، میزان متقاعدکنندگی دانشجویانی را که از استراتژی بازتعریف استفاده کرده بودند، بیشتر ارزیابی کردند و احتمال بیشتری داشت که پیشنهاد کمک مالی برای مؤسسه‌ی آن‌ها بدهند. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که دلهره در تمامی ارائه ها وجود داشت و قابل توجه بود، بدون توجه به استراتژی‌ای که ارائه‌دهندگان به کار می‌بردند، اما تنها پیوند دادن اضطراب با اشتیاق آن‌ها بود که این عامل را به یک مزیت تبدیل می‌کرد.

ژو گفت: “جمع‌آوری سرمایه یکی از چالش‌های اصلی است که کارآفرینان ممکن است با آن روبه‌رو شوند.” تحقیقات دیگر نشان داده‌اند که کارآفرینان ممکن است به‌شدت به پروژه‌های خود وابسته باشند و احساس کنند که ایده‌ی آن‌ها بخشی از هویتشان است. ژو افزود: “اگرچه اضطراب می‌تواند به‌عنوان یک مانع یا چیز نامطلوب دیده شود، اما یک جنبه‌ی مثبت هم دارد: اگر شما مضطرب هستید، اغلب به این دلیل است که واقعاً برایتان مهم است.”