تجربیات-روزمره-محل-کار-خلاقیت

تجربیاتِ روزمره در محیط کار و تأثیراتش بر خلاقیت

گروهی از پژوهشگران تو دانشگاه ویرجینیا کامن‌وِلث، پنج نوع تجربهٔ روزانه تو محیط کار رو شناسایی کردن که رو عملکردِ خلاقانهٔ کارمندها اثر میزاره. تو یه مقاله‌ای با عنوانِ “یه روز دیگه، یه فرصت دیگه: تجربه‌های روزمره تو محل کار و اثرشون رو خلاقیت” که تو مجلهٔ نوآوری محصول چاپ شده، آلکساندر اِس. مک‌کی، استادیارِ رشتهٔ مدیریت و کارآفرینی؛ مایور موهان، استادیارِ بازاریابی؛ و کریستوفر اِس. رینا، استادیارِ مدیریت و کارآفرینی، این پنج نوع تجربهٔ روزانه رو شناسایی کردن.

این محقق‌ها، بیش از یازده‌هزار نظرسنجی رو بررسی کردن که طیِ اون کارمندها تجربه‌هایِ روزانه‌شون تو محیط کار رو با بقیه به اشتراک گذاشته بودن و روزهایِ کاری‌شون رو بر اساسِ چندتا عاملِ کلیدی که خلاقیت رو تقویت یا سرکوب میکنه، ارزیابی کرده بودن. مک‌کی گفت: “ما اومدیم این قضیه رو بررسی کردیم که چطور محیط‌های کاریِ کارمندها و خلاقیت‌شون تو طول زمان تغییر میکنه و نشون میدیم که افراد می‌تونن پنج تجربهٔ روزمرهٔ متفاوت تو محیط کار رو تجربه کنن که با پتانسیلِ خلاقانه‌شون مرتبط هست.” او اضافه کرد: “تجربه‌های روزمره تو محیط کار که مثلاً به عنوانِ “هیجان‌انگیز” یا “خسته‌کننده” توصیف میشن، تأثیرِ زیادی رو عملکردِ کارمندها دارن.”

پنج نوع تجربهٔ روزمره تو محیط کار

این محقق‌ها به این نتیجه رسیدن که این ابعاد با هم ترکیب میشن تا پنج تجربهٔ روزمرهٔ منحصربه‌فرد تو محیط کار رو بسازن:

یه محیط اداری مدرن با کارمندهای متنوع که دارن رو یه میز کنفرانس با هم همکاری می‌کنن.
یه فضای خلاقانه که هم‌کاری و نوآوری رو تو محیط کار نشون میده.
  • روزهای سمی: این روزها از نظر عواملی که باعثِ تحریک میشن، مثل آزادی و حمایتِ سازمانی، سطحِ پایینی دارن و از نظر موانع، مثل فشارِ زمانی و طرزِ فکرهای محافظه‌کارانه، سطحِ بالایی دارن. این روزها پر از درگیری هستن و از اون نوعِ خوبش نیستن. خوشبختانه، این روزها کم پیش میان و تقریباً فقط هشت درصد از کلِ روزها رو تشکیل میدن.
  • روزهای بی‌خیالی: تو این روزها هم عواملِ تحریک‌کننده و هم موانع، سطحِ پایینی دارن. به زبونِ ساده، آدما تو این روزها “حضور ذهن” ندارن و این روزها حدود ده درصد از روزهایِ کاری رو شامل میشن.
  • روزهای معمولی: همون‌طور که از اسمش پیداست، روزهای معمولی یه سطحِ “متوسط” از عواملِ تحریک‌کننده و موانع رو نشون میدن. همون‌طور که انتظار میره، این نوع از روزها بیشترین فراوانی رو دارن و حدود سی‌وچهار درصد از کلِ روزهایِ کاری رو تشکیل میدن.
  • روزهای ایده‌آل: این روزها از نظرِ تمام عواملِ تحریک‌کننده سطحشون بالاست و از نظرِ موانع سطحِ پایینی دارن. (جالبه که هنوز هم یه سطحِ متوسط از فشارِ زمانی وجود داشت.) به زبونِ ساده، این روزها برعکسِ روزهای سمی هستن و حدود سی درصد از کلِ روزهایِ کاری رو شامل میشن.
  • روزهای بحرانی: این روزها به خاطرِ این‌که هم عواملِ تحریک‌کننده و هم موانع با هم بالا هستن، منحصربه‌فردن. یعنی به عبارتِ ساده، ترکیبی از روزهای سمی و ایده‌آل هستن و حدود نوزده درصد از کلِ روزها رو تشکیل میدن.

این یافته‌ها می‌تونن به مدیرها کمک کنن تا محیط‌های کاری رو طوری طراحی کنن که خلاقیتِ کارمندها به حداکثر برسه و از تجربه‌های منفی جلوگیری بشه.

تأثیر روزهای خوب بر عملکردِ خلاقانه تو محیط کار

به نظر میرسه، خوب بودنِ این روزها با مشکلاتِ اساسی تو کار در تضاد باشه که این موضوع به جرّ و بحث بینِ کارمندها منجر میشه. اما این روزها چه ربطی به عملکرد خلاقانه دارن؟ تحقیقات نشون میده که افراد تو روزهای ایده‌آل، نسبت به بقیهٔ روزها، عملکردِ خلاقانهٔ بالاتری دارن. برعکس، عملکرد خلاقانه تو روزهای سمی و روزهای بی‌خیالی خیلی تحتِ تأثیر قرار میگیره. احتمالاً این‌که محرک‌های خلاقانه وجود داره، به ایجادِ یه محیطِ مثبت کمک میکنه که آدما رو برای خلاقیت بیشتر تحریک میکنه.

یه تصویر از پنج نوع تجربه‌ی روزمره در محیط کار به شکل یه اینفوگرافیک رنگارنگ.
یه اینفوگرافیکِ جذاب که پنج نوع تجربهٔ روزمره تو محیط کار رو توضیح میده.

موهان میگه: “مهمه که این تجربه‌های روزانه تو محیط کار رو درک کنیم و مدیریت کنیم تا عملکردِ خلاقانهٔ کارمندها بهتر بشه.” او اضافه کرد: “خیلی از سازمان‌هایِ امروزی این رو تأیید می‌کنن که این حوزه برای توسعهٔ یه مزیتِ رقابتیِ متمایز تو شرکت‌ها، داره اهمیتِ بیشتری پیدا میکنه.”

جالب اینجاست که آدما تو روزهایِ بحرانی، عملکردِ خلاقانه‌شون رو بالا ارزیابی می‌کنن، حتی به اندازهٔ روزهای ایده‌آل. با این حال، عملکردِ واقعی‌شون معمولاً با این درک همخوانی نداره. به عبارتِ دیگه، روزهای بحرانی ممکنه نقشِ منحصربه‌فردی تو پیش‌بردنِ پروژه‌ها داشته باشن، اون هم وقتی که تیم‌ها با موانع روبرو میشن، ولی این یافته نشون میده که طرزِ فکری که ما در موردِ عملکردِ خلاقانه داریم، ممکنه نیاز به دقتِ بیشتری داشته باشه.

مک‌کی میگه: “روزهای بحرانی اجتناب‌ناپذیر هستن و این چیزِ بدی نیست. اما نکتهٔ اصلی اینه که مطمئن بشیم این روزها دوباره به روزهای خوب تبدیل بشن و به روزهای سمی یا بی‌خیالی نرن.”

اهمیتِ تجربه‌های روزانه تو محیط کار

چرا تجربه‌هایِ آدما تو یه روزِ خاص این‌قدر مهمه؟ محقق‌ها به این نتیجه رسیدن که آدما معمولاً از یه روز به یه روزِ دیگه تجربه‌های مشابه دارن. به عبارتِ دیگه، آدما ممکنه تو یه چرخهٔ منفی گیر کنن یا تو یه محیطِ حمایتی راحت پیش برن که این موضوع به ایده‌پردازیِ خلاقانه‌شون تو طول زمان کمک میکنه.

یه تصویرِ تقسیم‌شده که دو تا صحنهٔ متضاد رو نشون میده: یه کارمند که تحتِ فشاره تو یه فضای کارِ شلوغ و یه کارمندِ آروم تو یه دفترِ مرتب.
تأثیرِ تجربه‌های روزانه رو خلاقیتِ آدما تو محیط کار، به وضوح به تصویر کشیده شده.

رینا میگه: “با این‌که افراد می‌تونن و در واقع انواعِ مختلفی از روزها رو هم‌زمان تجربه کنن، ولی معمولاً آدما روزهای مشابهی رو پشتِ سرِ هم تجربه می‌کنن. اگه حواستون نباشه، ممکنه تو کارتتون به یه چرخهٔ منفی بیفتید.”

این مطالعه به پیچیدگی و چندبُعدی بودنِ طبیعتِ محیط کار توجه میکنه. به طورِ عملی، نویسنده‌ها پیشنهاد می‌کنن که مدیرها و کارمندها باید به این نکته توجه کنن که چطوری محیطِ کارِ تیم‌شون به تجربه‌های روزانهٔ کارمندها کمک میکنه. با توجه به این‌که این موضوع به عملکردِ خلاقانه‌شون مربوط میشه، خیلی مهمه که به این موضوع توجه کنن و راه‌هایی برای دور کردنِ تیم‌ها از روزهای سمی و بی‌خیالی پیدا کنن.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *