ترس از مرگ

چگونه ترس از مرگ را درمان کنیم؟

“من از مرگ نمی ترسم، فقط نمی خواهم هنگام اتفاق افتادنش آنجا باشم.” _وودی اَلن

گاهی اوقات ترس از مرگ را به کلی فراموش می کنیم؛ اما همیشه این طور نیست مثلا ممکن است در یک مهمانی باشیم یا در حال شام خوردن با دوستانمان باشیم و ناگهان این موضوع یادمان بیافتد و با خود بگوییم : “من هم می میرم! نمی دانم چه زمانی، اما می دانم یک روز اتفاق می افتد. یک روز من دیگر اینجا نخواهم بود.” سپس احساس ترس و ناراحتی به ما دست می دهد. حتی ممکن است به این نتیجه برسیم که زندگی کردن و تلاش چه فایده ای دارد وقتی که به هر حال یک روز خواهیم مرد!

ترس از مرگ دارم

اگر شما هم چنین نگرانی هایی دارید و فکر به مرگ زندگیتان را مختل کرده ؛ در ادامه ی این مقاله با من همراه باشید تا یاد بگیرید چگونه از این ترس رهایی یابید و از زندگی خود لذت ببرید.

یکی از مراجعانم همیشه به مرگ فکر میکرد و ترس از مردن، شب و روز او را به هم ریخته بود.او به حدی درگیر این اضطراب بود که حتی شب ها نمیتوانست بخوابد. درواقع او دچار اختلالی به نام “ترس از مرگ”  که به آن نِکروفوبیا نیز گفته می شود شده بود ؛ در نتیجه من سریعاً درمان را برای او شروع کردم.

سایت مرکز مراقبتهای ذهنی

رضا خدامهری

هیپنوتراپیست و مشاور روانشناسی هستم و در این سفر شما را همراهی میکنم.
تماس با منتعیین وقت در برلین

آیا ترس از مرگ به ما انگیزه می دهد؟

برخی معتقدند که بسیاری از رفتارها و فعالیت های انسان، مثل تماشای تلویزیون، کتاب خواندن،آشپزی، کوه نوردی ،ساختن امپراطوری ها و کشور ها و هرکاری که به ذهنتان برسد؛ فقط فعالیت هایی هستند که حواس ما را از مرگ ، این رویداد اجتناب ناپذیر ، پرت می کنند.

در واقع، مردم یا واقعاً نمی دانند که قرار است بمیرند و یا حداقل از فکر کردن به آن فرار می کنند. به هر حال، مرگ می تواند تا وقتی به ما نزدیک نیست غیر واقعی به نظر برسد.

اما تا به حال به این اندیشیده اید که فکر کردن در مورد مرگ چه فایده ای دارد؟چرا باید روز و شب خود را سیاه کنیم وقتی هیچ کاری از دستمان بر نمی آید؟

درک میکنم که این سوالات روی کسی که واقعا درگیر این مشکل است تاثیری ندارد ، بنابراین توجه شما عزیزان را به روش های زیر که به مراجعم کمک کرد آرام تر شود و دوباره از زندگی لذت برد جلب میکنم.

  1. با آگاهی از این حقیقت که مرگ وجود دارد، خودتان را برای زندگی بهتر، تحریک کنید!

روزی روزگاری، مردی به سفری دریایی رفت. وضعیت دریا آن قدر طوفانی شد که ممکن بود کشتی غرق شود. همه سرنشینان وحشت زده بودند، به جز آن مرد که به آرامی در گوشه ای نشسته بود. سرانجام، هنگامی که مشخص شد طوفان در حال آرام شدن است و خطر رفع شده، گروهی به مرد نزدیک شدند و از او پرسیدند: “چگونه توانستی آنقدر آرام باشی، در حالی که فقط یک ثانیه با مرگ احتمالی فاصله داشتیم؟”

مرد به آن ها نگاه کرد و گفت: “مگر زندگی همیشه این شکلی نیست؟”

بله، زندگی یک روز به پایان میرسد. البته که یک روز همه ما به زندگی ابدی خواهیم پیوست و هر کس ممکن است گاهی اوقات با این واقعیت که زندگی اش محدود است روبه رو شود. اما حواستان باشد که ترس از مرگ، زندگی ما را زود تر از موعد متوقف می کند. به قول معروف : “وقت برای مردن زیاد است، ولی برای زندگی وقت کم است!”

بنابراین با آگاهی از مرگ و ترس ناشی از مرگ می توان عملکرد مثبتی در زندگی ایجاد کرد و خود را تحریک کرد که گاهی اوقات با قاطعیت بیشتری رفتار کنیم و در این زمان محدود به جای ترس و وحشت بی فایده، بکوشیم تا به اهداف خود برسیم و از این زندگی کوتاه نهایت استفاده را ببریم.

امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که مرگ را پنهان می کند و زندگی را ابدی نشان می دهد. به خصوص در فرهنگ غربی مرگ به چیزی تبدیل شده است که واقعاً نباید اتفاق بیفتد.

قطعا در میان اخبار علمی به این جملات برخورد کرده اید که مرگ برای نسل ما نیست! یا ما با گذشتگان فرق داریم و راهی برای جاودانگی و فرار از مرگ خواهیم یافت!

اما اگر عاقلانه به این قضیه فکر کنید به این نتیجه میرسید که مرگ و ترس از مرگ رویدادی اجتناب ناپذیر است و نمیشود از آن فرار کرد اما میشود در این مدت کوتاه که از موهبت زندگی برخورداریم از آن نهایت استفاده و لذت را ببریم.

ترس از مرگ

  1. به دنبال مسائلی بگردید که ترس از مرگ را در شما تشدید میکند

وقتی با مراجعم صحبت می کردم، فهمیدم که عواملی وجود دارند که او را تحریک میکنند تا به مرگ فکر کند؛ زمان هایی که ترس از مرگ در او زیاد می شد، از خود بیخود می شد و استرس می گرفت.

به آرامی از او پرسیدم: “چند وقت هست که اینطور هستی؟”

پاسخ داد: “وقتی مادربزرگم مرد بدتر شدم!”

معمولا ترس از مرگ، با از دست دادن یکی از نزدیکان یا با مشاهده مرگ از نزدیک، اتفاق می افتد. به خصوص اگر این اتفاق ناگهانی و غیر منتظره باشد.

حتی یک بار مراجع کوچکی داشتم ، یك پسر بچه یازده ساله كه ترس وحشتناكی از مرگ داشت. پس از پیگیری متوجه شدم این ترس او پس از مرگ گربه اش آغاز شده است!

شاید شما هنوز هم از آنچه در ابتدا جرقه ای شد تا به فکر مرگ بیفتید و وحشت کنید رنج میبرید. هرچه احساسات مخرب آرام تر شوند، ترس از مرگ نیز کمتر خواهد شد. اگر شک دارید که هنوز از اثرات مرگ یکی از نزدیکانتان یا صحنه ی مرگی که از نزدیک دیده اید رنج می برید، از یک متخصص حرفه ای کمک بگیرید، کسی که می داند چگونه راحت و سریع به شما کمک کند تا با آسیب های روانی کنار بیایید.

در هیپنوتراپی به راحتی میتوانیم به شخص خود هیپنوتیزم یاد بدهیم که با آن بتواند خود را آرام کنید و در هر موقع که خواست توسط کلید شرط خود هیپنوتیزم خود را به خلسه آرامش هیپنوتیزم برساند.

خلاصه اینکه مراجعم متوجه شد که وحشت از مرگ در او بعد از تنش بروز می کرد.بنابراین به او کمک کردم تا بهتر با استرس های زندگی اش کنار بیاید و تأثیرش این بود که او اکنون کمتر در مورد مرگ فکر میکند و واقعاً شروع به لذت بردن از زندگی اش کرده است.

  1. به جای این که از فکر کردن به مرگ فرار کنید ، با آن کنار بیایید.

تا به حال متوجه شده اید که هر چقدر بیشتر سعی می کنید به چیزی فکر نکنید، بیشتر به ذهنتان می آید؟ من هرگز به مردم توصیه نمی كنم سعی كنند در مورد چیزی فكر نكنند ، خصوصاً وقتی كه صحبت از ترس از مرگ باشد.

من همیشه این را به مراجعینم میگویم:

اگر میخواهید فکری را در ذهنتان به باور تبدیل کنید هیچوقت با آن تلقین در ذهنتان کلنجار نروید و سعی نکنید که قدرت آن را با سعی کردن در تکرار آن و فکر کردن در مورد آن بیشتر کنید. ذهن اینجوری کار نمیکند. با اینکار دارید به ذهن خود میگویید که نمیتوانید آن کار را انجام دهید و برای همین دارید محکم کاری میکنید و ذهن ناخود آگاه را برای باخت برنامه ریزی میکنید.

 فقط کافی است یکبار به خودتان بگویید و در ذهنتان نجوا کنید و تمام.

نجوا کنید با من:

زندگی را جستجو میکنم.

 

داشتن احساس متفاوت ، هنگام فکر کردن به مرگ، به شما کمک می کند تا در آینده احساس متفاوتی نسبت به آن داشته باشید. این اتفاق زمانی می افتد که هر کس وقت بگذارد تا در مورد آنچه که از آن می ترسد، با احساسی متفاوت فکر کند. انجام این کار ترس را کمتر می کند و در دراز مدت حتی ممکن است به طور کلی آن را متوقف کند.

بنابراین این بار هنگام گوش دادن به فایل آموزشی خودهیپنوتیزمی یا هنگام تمرینات مدیتیشن ، به این فکر کنید که همه ما یک روز می میریم اما این زندگی فرصتی است که باید سعی کنیم از آن لذت ببریم. به طرز جالبی، متوجه خواهید شد که حتی در مورد مرگ احساس بهتری خواهید داشت!

  1. مرگ و ترس از مرگ را به عنوان بخشی از چرخه طبیعی زندگی ببینید

من شخصی را می شناسم که مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. او به من گفت، درلحظه ی برخورد گلوله هیچ دردی را احساس نکرد! یا بارها افراد دیگری را دیده ام که از تصادف و جراحت جان سالم به در برده اند و همان حرف را به من زدند.

تجربه ثابت کرده در مواقع اضطراری و خطرناک زندگی، طبیعت به شما کمک می کند درد کمتری حس کنید. در این مواقع واقعیت به شکل یک رویای آهسته در می آید و مانند یک محافظ روانشناختی به شما کمک می کند آن اتفاق بد را مدیریت کنیم.

من به واسطه ی شغلم، افراد زیادی که تجربه ی نزدیک به مرگ داشته اند را میشناسم و همه ی آن ها میگویند در لحظه ای که مرگ را با تمام وجود احساس میکردند خوشحال بودند و احساس وحشت نمیکردند. اگر نود سال زندگی کنید یا یک بیماری طولانی مدت داشته باشید،دیگر از مرگ نخواهید ترسید و آن را اتفاقی میبینید که در این شرایط برای شما مناسب است. این را به خاطر بسپارید که طبیعت روش خاص خود را دارد که به ما کمک می کند در صورت بروز مشکلات، آن ها را مدیریت کنیم.

  1. به آنچه که بودیم، باز خواهیم گشت

آیا میلیارد ها سال قبل از تولد خود را به یاد می آورید؟ آیا درخت از تبدیل شدن به چوب می ترسد؟ آیا کرم درون پیله از پروانه رنگی می ترسد؟ آیا قبل از این که اینجا باشید، از آمدن به این دنیا می ترسیدید؟

موجوداتی که پس از دایناسورها روی زمین به وجود آمدند چیزی از وجود دایناسورها پیش از خود میدانستند؟

این سوالات را از خود بپرسید. بگذارید این افکار در درون شما رشد کنند و به شما کمک کنند تا آنجا که می توانید در لحظه زندگی کنید.

به شعر مولانا فکر کنید که میگوید:

ما ز بالاییم و بالا می رویم

ما ز دریاییم و دریا می رویم

ما از آن جا و از این جا نیستیم

ما ز بی‌جاییم و بی‌جا می رویم

مراجع من  جوان، پرانرژی، بامزه و مهربان بود. در انتهای دوره ی درمان، او دیگر به مرگ اجتناب ناپذیر ی که در انتظارش بود فکر نمی کرد؛ یا اگر هم فکر میکرد فقط در زمانی بود که قصد داشت به اهمیت زندگی فکر کند.

زندگی را دوست دارم

ترس از مرگ عادی و نرمال است و بهتر است با آن کنار بیاییم و در آخر اینکه باید قدر لحظه لحظه زندگی خود را بدانید چون وقت برای مردن بسیار است ولی برای زندگی خیر.

 

علت ترس از مرگ چیست؟

ترس از مرگ در همه موجودات زنده وجود دارد. حتی پشه ها و مگس ها هم از مرگ میترسند. ولی در مواردی این ترس میتواند تبدیل به یک وسواس فکری و فشار های عصبی شود که میتواند منبع روانشناختی داشته باشد. خوشبختانه اینگونه وسواسهای فکری به راحتی میتواند توسط یک هیپنوتراپیست ماهر درمان شود.

در ادامه از شما دعوت میکنم که این ویدئو را که در مورد تولید خوشبختب درست کردم را تماشا کنید. با انجام دادن تمرینات این ویدئو راهنما میتوانید حس خوب را تولید و ترس را کاهش دهید.

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تعداد پیغام ها 16

  1. متین امیدی گفت:

    بسیار مزخرف توصیح داده شده بود ، من از مرگ نمی ترسم ،هرگز ، ولی راههایی که عنوان شده ،به هیچ وجه به کسی که ازمرگ می ترسد کمک نخواهد کرد ،

    1. ترس از مرگ در بین جانداران کاملا طبیعی می باشد و گاها بیان کردن اینکه من از مرگ نمیترسم نوعی پارادوکس ذهنی است که می تواند ریشه روانشناختی داشته باشد. ضمنا اینکه اگر شما از مرگ نمیترسیدید چرا این مقاله را خواندید؟

  2. علی اصغر فقیه اعظمی گفت:

    عالی بود استاد خیلی ممنون لذت بردیم واقعا

  3. جواد پورمحمدی گفت:

    سلام و عرض ادب خدمت شما ، ویدیو بسیار عالی و مفید بود ، همه این مطالب بصورت پراکنده در ذهن افرادی نظیر بنده که سن پنجاه سالگی رو رد کردن وجود دارد ولی جمع بندی آنها به این شکل بسیار شگفت انگیز بود . معلومه که حاصل ساعتهای زیادی مطالعه و تفکر بوده ، لطفا ادامه بدهید و بازهم از این مطالب آموزشی در سایت قرار دهید که نیاز واقعی جامعه رو هدف قرار داده اید . موفق و سلامت باشید .

      1. شبنم کیاء گفت:

        ویدئو بسیار عالی بود. راهکارها اصلا کلیشه ای نبود ، کاملااا قابل اجرا بود.
        ممنون از شما

  4. سلام
    بنده مرگ رو بارها و بارها با حملات پانیک احساس کردم در بیداری میشه این حملات رو کنترل کرد چون خود شخص متوجه این حملات میشه ولی در حالت خواب هیچ کاری نمیشه کرد احساس فشار روی قفسه سینه تغیر مزه اب دهان احاساس افتادن فشار شل شدن عظلات التماس کردن از خداوند برای دادن عمر دوباره دراین حالت
    ولی دوستان با همه این حرفها مرگ روزی میرسه بیام درست زندگی کنیم و با وجود همه مشکلات سعی کنیم چند وقتی رو که زنده هستیم از زندگی خودمون لذت ببریم خداون رو یاد کنیم شاید با یاد خدا بتوانیم از پوچی و این فکر برای ساعاتی خودمون رد خلاص کنیم
    به امید سلامتی برای همه شما عزیزان

  5. فرمانروای خوبی ها گفت:

    ما نمیمیریم فقط تقسیم میشویم و باید به زندگی هم کمک کنیم تا به رشد زندگی عالی و تحقق اهداف علمی پیشرفت دنیا و ساخت زندگی و فرهنگ و اتحاد در نهایت جاودانگی اره برادر همینه

  6. ممنون بابت مطالب ارزنده و مفید تون

  7. سلام خدمت شما
    من از وقتی برادرمو فوت شده همش دوست دارم بمیرم گاهی هم پیش اومده اینقدر منتظرشدم قلبم احساس سنگینی شدید کرده بدنم سرشده خسته شدم همش به مرگ فکر کردم ولی هیچ اتفاقی نیفتاده ممنون میشم راهنمایی کنید

  8. مهدی محمدی گفت:

    سلام استاد من از موقع کرونا دچار وحشت وترس از مرگ داشتم وهنوزم بعضی مواقع اذیت میشم ممنون از راهنمایی شما

    1. حتما باید بری پیش هیپنوتراپیست و مشکل ما حاد نیست و قابل درمانه