توجیه: درک رفتارها و احساسات
توجیه به معنای توجیه رفتارها، افکار یا احساسات با استفاده از توضیحات منطقی است. در حالی که این توضیحات به نظر معقول میرسند، اما افکار غیرقابل قبول را پنهان کرده و بهطور دقیق احساسات و انگیزههای واقعی فرد را نشان نمیدهند.
در روانشناسی، توجیه یک مکانیزم دفاعی است که بهطور ناخودآگاه توسط افراد برای محافظت از خود در برابر اضطراب یا تهدیدات به عزت نفس استفاده میشود. این مکانیزمهای دفاعی به طرق مختلف برای کاهش ناراحتی عمل میکنند، اغلب با انکار یا تحریف واقعیت.
وقتی افراد با احساسات یا رفتارهایی مواجه میشوند که با باورهایشان در تضاد است، ممکن است به دنبال راههایی برای توضیح این افکار و کاهش احساس ناراحتی باشند. بهعنوان مثال، فردی که نمره بدی در یک امتحان میگیرد، ممکن است توجیه کند که نمره پایینش به دلیل سبک تدریس استاد بوده و نه به خاطر عادتهای مطالعه ضعیفش.
این مقاله به بررسی روانشناسی توجیه، مثالهایی از چگونگی استفاده از آن و راههای سالمتر برای مقابله با احساسات دشوار میپردازد.
روانشناسی توجیه
ایده توجیه بهعنوان نوعی مکانیزم دفاعی برای اولین بار در سال 1908 توسط ارنست جونز معرفی شد و بعدها بهعنوان بخشی از نظریههای روانتحلیلی زیگموند فروید و دخترش آنا فروید گسترش یافت. آنها معتقد بودند که مکانیزمهای دفاعی در سطح ناخودآگاه عمل میکنند تا به محافظت از ذهن در برابر احساسات اضطراب کمک کنند.
طبق نظر فروید، توجیه به افراد این امکان را میدهد که افکار یا رفتارهای خود را بدون تجربه تضاد، اضطراب یا شرم توجیه کنند، اگر با انگیزههای واقعی خود مواجه شوند.
در حالی که بسیاری از نظریههای فرویدی از محبوبیت افتادهاند، ایده توجیه همچنان پابرجا مانده است. محققان بعدی به گسترش ایدههای فروید ادامه دادند و پیشنهاد کردند که توجیه ممکن است نه تنها از خودآگاهی فرد در برابر اضطراب محافظت کند، بلکه همچنین اهداف سازگاری را نیز برآورده کند.
با کاهش احساس ناراحتی، توجیه به افراد کمک میکند تا با موقعیتهای دشواری که ممکن است تهدیدی برای رفاه آنها باشد، کنار بیایند.
نظریه دیگری پیشنهاد میکند که توجیه ممکن است هدف مهم دیگری نیز داشته باشد. طبق این توضیح، تصمیمگیری پیچیده است و بهندرت به یک فرآیند واحد وابسته است. در عوض، این فرآیند معمولاً شامل غریزه، هنجارها، عادتها، استدلال و سایر تأثیرات است. توجیه ممکن است تلاشی باشد برای نمایاندن همه این فرآیندها بهصورت یک روایت منسجم، یا آنچه محققان آن را “یک داستان مفید” نامیدهاند.
در حالی که برخی محققان ادعا میکنند که توجیه میتواند یک پاسخ منطقی باشد، دیگران معتقدند که این میتواند یک مکانیزم دفاعی مضر باشد که با توسعه عاطفی بدتر و افزایش رفتارهای ضد اجتماعی همراه است.
توجیه در مقابل دروغ
در حالی که توجیه مشابه دروغ است، تفاوتهای مهمی وجود دارد. دروغ یک تلاش آگاهانه برای فریب است، در حالی که توجیه اغلب بهطور جزئی یا عمده خارج از آگاهی آگاهانه رخ میدهد. و در حالی که هر دو انگیزههای واقعی فرد را برای منافع شخصی پنهان میکنند، توجیه از فرد در برابر آگاهی کامل از انگیزههای واقعیاش محافظت میکند.
مثالهایی از توجیه
یکی از دلایلی که توجیه بهعنوان یک مفهوم پایدار باقی مانده، این است که بسیاری از افراد میتوانند بلافاصله مثالهایی از آن را در زندگی خود شناسایی کنند. توجیه اغلب به روشهای مختلفی رخ میدهد. این ممکن است شامل:
- کاهش اهمیت وضعیت (“واقعاً آنقدرها هم بد نیست.”)
- توجیه کردن (“من به هر حال وقت کافی نداشتم.”)
- سرزنش دیگران (“این اتفاق افتاد چون آنها کارشان را بهموقع انجام ندادند.”)
- مقایسه کردن (“کاری که من کردم به اندازه کاری که دیگران کردند بد نیست.”)
- توجیه مشکل (“متاسفم که تماس شما را برنگرداندم، فقط خیلی مشغول بودم.”)
در روابط عاشقانه
در یک رابطه عاشقانه، فرد ممکن است ناامیدی خود از شریکش را با سرزنش عوامل خارجی توجیه کند بهجای اینکه به رفتارهای خود او توجه کند. بهعنوان مثال، اگر شریک شما در آخرین لحظه برنامه شام را لغو کند، ممکن است شما کارفرما یا مشتریان او را سرزنش کنید بهجای اینکه بپذیرید که شریک شما بهندرت به تعهداتش اهمیت میدهد.
دیگر مثالهای رایج در روابط شامل کاهش رفتارهای مشکلساز، یافتن راههایی برای توجیه اعمال و ساختن بهانههایی برای توضیح اینکه چرا اتفاقات میافتند، میباشد. بهعنوان مثال:
- فردی ممکن است در حین یک بحث عصبانی شده و به شریکش فریاد بزند، اما بعداً رفتار خود را کاهش دهد و بگوید که واقعاً آنقدرها هم بد نبوده است.
- فردی ممکن است به درخواست شریکش از یک رفتار دست بکشد، اما سپس آن را با یک عادت مخرب دیگر جایگزین کند. او ممکن است این رفتار جدید را توجیه کند با این استدلال که حداقل دیگر به رفتار قدیمیاش ادامه نمیدهد.
- فردی ممکن است برای عدم انجام وظایف خانگی بهانه بیاورد. بهعنوان مثال، او ممکن است بگوید که وقت کافی برای پخت و پز، تمیز کردن یا کمک به بچهها ندارد زیرا مشغول کار است.
در روابط خانوادگی
در یک رابطه خانوادگی، یک کودک ممکن است غیبت والدینش از رویدادهای بعد از مدرسه را با نسبت دادن آن به مشغله کاری توجیه کند. این میتواند از احساس نادیدهگرفته شدن کودک جلوگیری کند و او را از نیازهای عاطفیاش بیخبر نگه دارد.
توجیه میتواند به مرور زمان تأثیرات منفی بر روابط خانوادگی بگذارد. در حالی که ممکن است فردی که از این مکانیزم دفاعی استفاده میکند در کوتاهمدت احساس بهتری داشته باشد، اما میتواند اعتماد و ارتباط بین اعضای خانواده را تضعیف کند.
در محیط کار
در محیط کار، فرد ممکن است توجیه کند که چرا برای یک ترفیع مهم کنار گذاشته شده است، با این استدلال که او اصلاً نمیخواست آن شغل را. در حالی که این به حفظ عزت نفس فرد کمک میکند، اما میتواند او را از پیگیری فرصتهای شغلی آینده بازدارد.
استفاده از توجیه میتواند مشکلساز باشد زمانی که فرد از بهانههای پسینی برای توجیه رفتارهای غیراخلاقی یا غیرمجاز استفاده میکند. یک مطالعه نشان داد که افرادی که هویت اخلاقی پایینی دارند، پس از استفاده از توجیه اخلاقی برای توجیه اعمال گذشته، بیشتر به رفتارهای غیراخلاقی روی میآورند.
چرا از توجیه بهعنوان مکانیزم دفاعی استفاده میکنیم
دلایل متعددی وجود دارد که چرا افراد از توجیه برای توجیه رفتارهای خود استفاده میکنند:
برای اجتناب از عدم تقارن شناختی
روانشناسی پشت توجیه این است که بهعنوان راهی برای ارائه توجیهات منطقی برای احساسات یا رفتارهای غیرقابل قبول عمل میکند. این به نیاز افراد برای حفظ حس ثبات مربوط میشود.
افراد میخواهند باور کنند که طبق باورها و ارزشهای خود عمل میکنند. وقتی اینگونه نیست، یک حالت تنش روانی به نام عدم تقارن شناختی ایجاد میشود. با جستجوی توضیحات به ظاهر منطقی برای توجیه رفتار، افراد میتوانند حس ثبات در باورها، رفتارها و احساسات خود را حفظ کنند. در حالی که این توجیهات انگیزههای واقعی ما را تحریف میکنند، اما از ما در برابر احساسات شرم، گناه یا اضطرابی که ممکن است با اعتراف به افکار یا رفتارهای واقعیمان احساس کنیم، محافظت میکنند.
برای حفظ حس خود
افراد همچنین میخواهند خود را در نور مثبت ببینند. بخشی از این شامل این است که بتوانند فکر کنند که بهنحوی عمل میکنند که با ارزشهایشان سازگار است. توجیه اغلب بهعنوان راهی برای حفظ این دیدگاه مثبت نسبت به خود عمل میکند.
برای محافظت از عزت نفس
توجیه میتواند از عزت نفس محافظت کند، اما این کار هزینهای دارد. افراد ممکن است در لحظه بهتر بتوانند با استرس کنار بیایند، اما این همچنین میتواند به مشکلات بیشتری در آینده منجر شود. امتناع از پذیرش حقیقت وضعیت میتواند به تفکر نادرست، سوگیریهای شناختی و خودفریبی منجر شود. این مانع از آن میشود که افراد بتوانند اقدامات خود را ارزیابی کرده و تغییراتی را که میتواند در آینده به نفعشان باشد، انجام دهند.
زمانی که توجیه به یک الگو تبدیل میشود که برای توجیه رفتارهای ناسالم یا توجیه الگوهای سمی استفاده میشود، میتواند به انتخابهای ضعیف و روشهای غیرواقعی برای مقابله با مشکلات منجر شود. بهعنوان مثال، شما ممکن است رفتار شریک خود را توجیه کنید تا از بروز تنش جلوگیری کنید، اما این میتواند مشکلات در رابطهتان را عمیقتر کرده و به ارتباط ضعیفتر منجر شود.
یافتن راههای سالم برای مقابله با احساسات
اگر از توجیه برای کاهش احساسات اضطراب یا مقابله با موقعیتهای دشوار استفاده میکنید، به یاد داشته باشید که استفاده از چنین مکانیزمهای دفاعی هم رایج و هم طبیعی است. در بسیاری از موارد، استفاده از این نوع دفاعها به ما اجازه میدهد تا در لحظه استرس را کاهش دهیم تا زمانی که بهتر بتوانیم وضعیت را بهطور عاطفی پردازش کنیم.
توجیه میتواند مشکلساز شود اگر بهطور مفرط از آن برای اجتناب از مواجهه با واقعیت استفاده کنید. اگر میخواهید راههای سالمتری برای مقابله با احساسات پیدا کنید، بهبود ارتباطات و مدیریت تنش، استراتژیهای زیر میتواند مفید باشد:
- افزایش آگاهی عاطفی: آگاهتر شدن از آنچه در لحظه احساس میکنید میتواند به شما کمک کند تا از بهانهتراشی یا پنهان شدن از انگیزههای واقعیتان اجتناب کنید. ذهنآگاهی یک تمرین است که میتواند به شما کمک کند تا بدون تلاش برای اجتناب، قضاوت یا توضیح دادن افکار خود، به آنها آگاهتر شوید.
- برچسبگذاری احساسات: هنگامی که در شناسایی احساسات خود بهتر شدید، برچسبگذاری این افکار و احساسات را تمرین کنید بهجای اینکه سعی کنید آنها را توجیه کنید. تحقیقات نشان داده است که صرفاً شناسایی و برچسبگذاری احساسات میتواند به کاهش شدت آن احساسات کمک کند. این ممکن است به شما کمک کند تا آنچه را که احساس میکنید بدون اینکه تحت فشار قرار بگیرید، پردازش کنید.
- نشان دادن پذیرش و همدلی به خود: بهجای انتقاد از خود یا احساس شرم نسبت به افکار یا رفتارهای ناراحتکننده، به سمت پذیرش خود حرکت کنید. خود همدلی میتواند به شما کمک کند تا با مهربانی و درک بیشتری با خود رفتار کنید، حتی زمانی که با موقعیتهای دشوار مواجه هستید.
- یافتن حمایت: وقتی خود را در حال توجیه چیزی میبینید، به دنبال حمایت از یک دوست، عضو خانواده یا افراد تشویقکننده دیگر باشید. آنها میتوانند به شما کمک کنند تا مشکل را بررسی کنید و راههایی برای مقابله بدون تلاش برای بهانهتراشی پیدا کنید.
- تغییر نحوه تفکر: اگر متوجه شدید که در حال توجیه یک وضعیت هستید، به تغییر دیدگاه خود فکر کنید. این استراتژی شامل فکر کردن به توضیحات جایگزین و بهطور عمدی تلاش برای اتخاذ یک دیدگاه متفاوت یا حتی مثبتتر هنگام نزدیک شدن به یک مشکل است.
توجیه چیزی است که بیشتر افراد از زمان به زمان در آن درگیر میشوند. در حالی که میتواند مزایایی داشته باشد، اما همچنین میتواند منجر به مسئولیتپذیری ضعیف و تصمیمات بد شود. عدم مواجهه با انگیزههای واقعیتان نیز میتواند رشد شخصی شما را محدود کند.
زیرا توجیه اغلب بهعنوان ابزاری برای اجتناب از احساسات استفاده میشود، یافتن راههای سالمتر برای مقابله میتواند مفید باشد اگر متوجه شدید که بیش از حد از این مکانیزم دفاعی استفاده میکنید. افزایش خودآگاهی، یادگیری شناسایی احساسات و تمرین پذیرش عاطفی چند استراتژی هستند که میتوانند مفید باشند.
اگر فکر میکنید توجیه ممکن است شما را عقب نگه دارد و از پذیرش واقعیت جلوگیری کند، به صحبت با یک متخصص بهداشت روان فکر کنید. با کار کردن با یک درمانگر، شما بهتر میتوانید توجیه را شناسایی کنید و راههای بهتری برای مقابله با احساسات دشوار توسعه دهید.
بیشتر بخوانید
مدیتیشن یک روز پربرکت برای جذب عشق وامنیت و سلامتی
خود هیپنوتیزم درمان زود انزالی در مردان توسط هیپنوتراپیست رضا خدامهری
تقویت سیستم ایمنی بدن با خود هیپنوتیزم
شمس و طغری
خود هیپنوتیزم ماندن در رژیم لاغری و درمان قطعی چاقی کاملا علمی و ایمن
خود هیپنوتیزم تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس