خداحافظی با پانیک و حمله وحشت زدگی با بهترین داروی تضمینی آن

افکار شما چگونه میتوانند سبب ایجاد حملات عصبی (وحشت زدگی) در شما شوند؟

اگر از حملات عصبی (وحشت زدگی) رنج می برید، ممکن است متوجه شده باشید که طرز فکر شما هنگام این حملات نسبت به زمان های دیگر متفاوت است.دلیل این اتفاق چیست؟

هنگامی که این حملات به شما دست میدهند،احساسات فراوانی به روح و روان شما هجوم می آورند و سبب میشوند مغز شما نسبت به وقت های دیگر متفاوت عمل کند و درست فکر کردن برایتان دشوار شود.

در طول این جملات ، به احتمال زیاد شما تفکر “صفر یا صدی” پیدا می کنید؛ و این به این دلیل است که مغز شما فکر می کند در وضعیتی هستید که نیاز به بقا دارید. در چنین زمانی مجبورید تصمیمات سریع و قطعی بگیرید و نمی توانید زیاد به مسائل فکر کنید.

خوشبختانه، همین مسئله، یک راه برای مقابله با حملات عصبی، پیش روی ما قرار می دهد. درواقع اگر سعی کنید خود را آرام کنید و تمرین کنید که به صورت تحلیلی فکر کنید، بخش دیگری از مغز شما درگیر می شود و حالتان بهتر میشود. در ادامه ی این مقاله با من همراه باشید تا به صورت شفاف تری به این مسئله بپردازیم.

در زمان حمله پانیک چه کنیم

سعی کنید به خودتان، داشتن آرامش فکری را بیاموزید

همان طور که گفتم، تلاش و تمرین برای این که بتوانید هنگام حمله عصبی، خودتان را آرام کنید و به صورت تحلیلی به مسائل فکر کنید، بسیار اهمیت دارد . این کار به شما کمک می کند تعادل احساسی خود را بهبود ببخشید. مثال های زیر ممکن است برایتان مفید باشد.

افکاری که هنگام حملات عصبی وجود دارند	افکار جایگزین
“ای وای، می توانم شدت ضربان قلبم را حس کنم. الان است که حمله عصبی به من دست دهید.”	“شاید این حالتم به خاطر بالا رفتن از پله یا به خاطر فکر کردن به کار هایم باشد. اگر به کاری که الان انجام می دهم فکر کنم همه چیز درست می شود.”
“دوستم به من بد نگاه کرد؛ حتما از من متنفر است.”	“شاید او به من بد نگاه کرد ولی شاید هم داشت به یک چیزی که ناراحتش می کند فکر می کرد.”
“در امتحانم مردود شدم. به زودی فقیر و کارتن خواب می شوم.”	“این امتحان را افتادم ولی بقیه را قبول شدم. همه چیز که مهارت های دانشگاهی نیست. می توانم دوباره تلاش کنم و یا تمرکزم را بر روی چیز دیگری بگذارم.”
“معده ام درد می کند. حتما سرطان دارم.”	“معده ام درد می کند. شاید سوءهاضمه و یا باد معده باشد. شاید هم چیز جدی تری باشد. تا فردا صبر می کنم. اگر درست نشد به مطب دکتر می روم.”
“هر دفعه که او را می بینم، حمله عصبی به من دست می دهد.”	“هر دفعه می بینمش حالم بد می شود. کنجکاوم بدانم چرا؟ فکر کنم همه آدم ها پیش بعضی افراد حس خوب و پیش بعضی دیگر احساس بدی دارند. آیا ممکن همانطور که پیش خواهرم راحت هستم پیش او هم راحت باشم؟”

حتما متوجه شدید که جملات موجود در ستون سمت راست معمولا باعث ایجاد واکنش های احساسی می شوند. پس اگر می خواهید بر وضعیت عاطفی خود کنترل داشته باشید، باید از این امر آگاه باشید و هر زمان که متوجه شدید دارید به چنین چیزهایی فکر میکنید ، سعی کنید افکارتان را به نوع موجود در ستون سمت چپ تغییر دهید.

شما حتی مجبور نیستید جملات جایگزین را باور کنید، مهم این است که خودتان را مجبور کنید که به آن ها فکر کنید. به یاد داشته باشید برای بوجود آمدن احساسات بد، کافی است به شیوه “صفر یا صدی” فکر کنید و به سرعت تصمیمات صد در صدی بگیرید . اما اگر بر عکس این کار را انجام دهید و به مسائل فکر کنید و سعی در تحلیل آن ها داشته باشید، سطح احساسات بد در شما کاهش می یابد و چه عصبانی و چه مضطرب و چه هیجان زده، با حفظ آرامش و فکر کردن به احتمالات مثبت میتوانید حال خودتان را بهتر کنید.

پشتکار داشتن خیلی مهم است

فراموش نکنید برای این که خودتان را تغییر دهید باید پشتکار داشته باشید و این تمرینات را رها نکنید. منظور من تغییرات دائمی است، نه فقط تا زمانی که حملات عصبی شما فروکش کند. بنابراین پشتکار چیزی است که همیشه به آن نیاز دارید؛ پس حتی اگر فکر می کنید پیشرفتی داشته اید، تمرین را ادامه دهید.

از بین بردن عادت های همیشگی نیز خیلی مهم است

ممکن است برایتان پیش آمده باشد که در بعضی شرایط خاص، سطح اضطراب شما به سرعت بالا می رود و افکارتان اصلا تاثیری در این پدیده ندارند. این اتفاق ممکن است به این دلیل باشد که شما شرطی شده اید که در موقعیت های خاص،مضطرب شوید. درواقع ذهنتان عادت کرده که به بعضی شرایط خاص اینگونه پاسخ دهد. یعنی همانطور که هنگام دیدن غذایی خوش مزه دهانتان ناخودآگاه آب می افتد، در هنگام قرار گرفتن در آن موقعیت خاص هم به صورت ناخودآگاه دچار تنش میشوید. پس باید این عادت ها را شناسایی کرده و از بین ببرید.