خودشناسی: کلید به دست آوردن خودآگاهی و اعتماد به نفس

دوران بیست و سی سالگی: زمان خودشناسی و یافتن هویت

برای بسیاری از افراد، دوران بیست و سی سالگی فرصتی برای بررسی و کشف خود است. ما درباره صرف زمان برای شناخت بیشتر خود صحبت می‌کنیم و در این مسیر کوشش می‌کنیم تا خودآگاهی بیشتری پیدا کنیم. اما در واقعیت، تحقیقات نشان می‌دهد که تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد افراد واقعاً خودآگاهی حقیقی دارند.

«خودآگاهی توانایی ما برای درک احساسات، افکار و باورهایمان و تأثیر آن‌ها بر رفتارهای ما است. فردی که خودآگاه است، نقاط قوت، ضعف و حوزه‌هایی از زندگی‌اش که نیاز به بهبود جدی دارد را می‌شناسد. او از دلایل پشت تصمیمات خود آگاه است و می‌تواند به طور عینی خودش را ارزیابی کند»، راشل گلدبرگ، مشاور ازدواج و خانواده و بنیان‌گذار درمانی راشل گلدبرگ می‌گوید.

خودآگاهی یک ویژگی مهم است که بر تمام جنبه‌های زندگی ما تأثیر می‌گذارد. درک عمیق احساسات و افکار خود و تأثیر آن‌ها بر دیگران می‌تواند بی‌نظیر باشد. در اینجا به سوالاتی که می‌توانید برای افزایش خودآگاهی خود بپرسید، می‌پردازیم.

اهمیت خوداندیشی: چگونه نگریستن به درون می‌تواند به بهبود سلامت روانی شما کمک کند

چرا خودآگاهی مهم است؟

زمانی که نمی‌دانید چه چیزی می‌خواهید یا به چه چیزی نیاز دارید، بیان خواسته‌ها و نیازهایتان به دیگران دشوار می‌شود. همچنین نمی‌دانید چگونه به دیگران ارائه می‌شوید. صرف زمان برای شناخت بهتر خود بر روی جنبه‌های جسمی، ذهنی و احساسی شما تأثیر می‌گذارد.

وقتی خودآگاه‌تر هستید، بهتر می‌توانید احساسات خود را تنظیم کنید و آن‌ها را به دیگران منتقل کنید. «این می‌تواند توانایی ما برای مدیریت واکنش‌هایمان به موقعیت‌های مختلف را افزایش دهد»، گلدبرگ می‌گوید.

خودآگاهی به شما حسی بهتر از خودتان می‌دهد. «خودآگاهی به توسعه حس خود کمک می‌کند. ارزش‌ها و باورها بدون یک حس منسجم از خود روشن نیستند»، نیکول عیسی، دکترای روانشناسی بالینی و بنیان‌گذار مرکز درمان دینامیک و رفتاری می‌گوید.

زمانی که خودتان را می‌شناسید و از ویژگی‌های خود قدردانی می‌کنید، که شامل نقاط قوت، ضعف و ویژگی‌های منحصر به فردتان است، حس اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید. «این موضوع می‌تواند عزت نفس و اعتماد به نفس ما را با کمک به درک ارزش‌ها و خواسته‌هایمان بهبود بخشد و موجب تغییر رفتار برای هماهنگی با آن‌ها شود»، گلدبرگ خاطرنشان می‌کند.

خودشناسی از طریق خودآگاهی همچنین به شما در تجربه رشد شخصی کمک می‌کند. شما زمان صرف کرده‌اید تا حوزه‌هایی که نیاز به بهبود دارند را بشناسید و حتی درک کنید که چه چیزهایی ممکن است برای این رشد مؤثر باشند یا نباشند.

شما یاد می‌گیرید چگونه استرس را مدیریت کنید، با اضطراب روبه‌رو شوید و مرزها را رعایت کنید. «بدون خودآگاهی، انگیزه برای مراقبت از خود وجود ندارد و از این رو، داشتن این توانایی به بهبود کلی سلامت و تناسب اندام منجر می‌شود»، دکتر عیسی می‌گوید.

سوالاتی برای افزایش خودآگاهی

چگونه در حال حاضر احساس می‌کنم؟ پرسیدن این سوال «به افزایش خودآگاهی کمک می‌کند زیرا تمرکز شما به سمت خود را تغییر می‌دهد و بر روی آنچه در یک لحظه خاص ممکن است اتفاق بیفتد منعکس می‌کند»، دکتر عیسی توضیح می‌دهد.

چه چیزی باعث شده که اینگونه احساس کنم؟ صرف زمان برای نگاه به فراتر از احساساتتان و کندوکاو در دلایل آن‌ها می‌تواند به شما در ارتباط بهتر با احساسات و واکنش‌هایتان کمک کند.

دیگران چه چیزهایی درباره من دوست دارند؟ پرسیدن این سوال می‌تواند شما را کمک کند که بر روی بهترین خصوصیات خود تمرکز کنید و به حوزه‌هایی که بیشترین تأثیر مثبت را دارید، آگاه شوید.

نقاط قوت من چیست؟ نقاط ضعف من چیست؟ «تفکر درباره نقاط قوت و محدودیت‌ها، دیدگاهی متوازن از خودتان می‌دهد تا بتوانید هر دو را ارج نهید و به توسعه ادامه دهید»، سابا هارونی لوری، LMFT، مالک و بنیان‌گذار تجربه ریشه می‌گوید.

چه چیزهایی مرا خسته می‌کند؟ چه چیزهایی مرا شاداب می‌کند؟ «به موقعیت‌هایی فکر کنید که موجب تغییر سطح انرژی شما می‌شوند. این یک شکل مستقیم از خودآگاهی است و به شما کمک می‌کند از سوختگی خود جلوگیری کنید و برای آینده به طور مؤثری برنامه‌ریزی کنید»، دکتر عیسی می‌گوید.

چه چیزی در حال حاضر به آن نیاز دارم؟ آیا تا به حال در شرایطی گنگ و ناراحت بوده‌اید اما بعد متوجه شده‌اید که تمام روز بدون غذا بوده‌اید؟ یا هنگام کار بر روی یک پروژه، احساس خستگی کرده‌اید؟ در آن لحظه چه نیازی دارید؟

«یک چیز در گذشته‌ام که می‌خواهم درمان کنم چیست؟» از کمپبل می‌پرسد. این سوال «مستقیماً به نقطه می‌رسد و به سوی تعهد برای ایجاد تغییر حرکت می‌کند.» این همچنین ممکن است به شما کمک کند نقاط دیگر زندگی‌تان را که نیاز به درمان دارند بشناسید.

آیا این چیزی است که می‌خواهم انجام دهم؟ چرا یا چرا نه؟ گاهی ما کارهایی را از روی عادت یا انتظار انجام می‌دهیم. اما آیا واقعاً می‌خواهید آن را انجام دهید؟

چگونه با دیگرانی که نمی‌توانند چیزی برای من انجام دهند، رفتار می‌کنم؟ این سوال نگاهی عمیق به شخصیت شما می‌دهد.

«آیا رفتارهایی دارم که با ارزش‌ها و باورهای فعلی من همخوانی ندارند؟» گلدبرگ می‌پرسد. این سوال بسیار خوبی است که به شما اجازه می‌دهد واقعاً فکر کنید چرا به روش‌های خاصی عمل می‌کنید، به ویژه اگر با کسی که می‌خواهید باشید، همخوانی ندارد.

آیا رفتارهای من خودمخرب است؟ آیا کارهایی انجام می‌دهید که مانع دستیابی شما به خوشبختی می‌شود؟ آیا چیزی در گذشته‌تان وجود دارد که باعث می‌شود به این شکل عمل کنید؟

چگونه احساساتم را ابراز می‌کنم؟ آیا آن‌ها را درون خود نگه می‌دارم؟ آیا به تندی واکنش نشان می‌دهم؟ فکر کردن به این سوال به شما کمک می‌کند تا از اعمال، دلیل آن‌ها و تأثیرشان بر روی دیگران آگاه‌تر شوید.

«چه چیزی مانع من از دستیابی به موفقیت می‌شود؟ یکی از جنبه‌های خودآگاهی درک تأثیر خود بر خودتان است. اگر در مدیریت زمان در کار یا تفکر شفاف مشکل دارید، خودآگاهی را پرورش می‌دهید و می‌توانید مراحل لازم برای بهبود این حوزه‌ها را بردارید، مثلاً یادگیری مهارت‌های مقابله و بهبود مراقبت از خود»، دکتر عیسی توصیه می‌کند.

آیا روابط من سالم هستند؟ آیا در این رابطه احساس قدردانی می‌کنم؟ آیا به شخص مقابل احترام می‌گذارم و او را ارزشمند می‌دانم؟ پاسخ به این سوالات می‌تواند بینشی درباره حوزه‌هایی که نیاز به توسعه و رشد دارند و بهبودهایی که می‌خواهید ببینید، به شما بدهد.

از چه چیزی می‌ترسم و چگونه این ترس بر من تأثیر می‌گذارد؟ ترس‌ها می‌توانند مانع ما از استفاده از فرصت‌ها یا اتخاذ تصمیمات بر اساس احساسات و نه حقایق شوند. اگر متوجه شوید که این کار را می‌کنید، می‌توانید اقدامات فعالی برای ایجاد تغییر انجام دهید.

«چه ویژگی‌هایی در خودم وجود دارند که نمی‌خواهم در یک شریک داشته باشم و چرا؟» گلدبرگ می‌پرسد. «این به ما اجازه می‌دهد یک دید کلی از چگونگی رفتار ما در روابط داشته باشیم و آیا چیزی است که واقعاً در شخص دیگری بخواهیم.»

چه چیزی مرا تحریک می‌کند؟ پرسیدن این سوال می‌تواند نشان‌دهنده زیادی باشد. پول بیشتر ممکن است کسی را ترغیب کند که شغف کند؛ اما برای شما، انعطاف‌پذیری بیشتر ممکن است مهم‌تر باشد.

دیگران چگونه توصیفم می‌کنند؟ آیا توصیف‌های آن‌ها دقیق است؟ بسته به احساس شما درباره آنچه دیگران می‌گویند، می‌تواند شما را به عمیق‌تر فکر کردن درباره چگونگی تأثیر کلمات و اعمال‌تان بر دیگران وادارد.

چگونه در زمانی که به دفاع می‌روم رفتار می‌کنم؟ این سوال آگاهی شما را از مکانیسم‌های مقابله‌یتان افزایش می‌دهد و به شما این امکان را می‌دهد که بفهمید آیا آن‌ها سالم هستند یا نه.

کی احساس پایین بودن یا بی‌ارزشی می‌کنم؟ با پرسیدن این سوال می‌توانید متوجه حوزه‌ای شوید که به توسعه و رشد بیشتری نیاز دارید.

به خاطر بسپارید

درگیری‌های مکرر در روابط، دشواری در کنترل احساسات، ناتوانی در عذرخواهی هنگامی که اشتباهی انجام داده‌اید و مهارت‌های تصمیم‌گیری ضعیف می‌توانند نشانه‌هایی باشند که به شما بفهمانند نیاز به خوداندیشی دارید. زمانی که از پاداش‌های آن در زندگی خود آگاه می‌شوید، کار روی خودآگاهی بیشتر برایتان راحت‌تر می‌شود.

«خودآگاهی یک دستاورد یک‌باره نیست؛ بلکه یک فرآیند مداوم است. این شامل تفکر مداوم درباره خود و درک این است که گاهی اوقات شناسایی انگیزه‌ها یا احساسات‌تان می‌تواند دشوار باشد. اما با کنجکاوی مستمر و تلاش، درک عمیق‌تری از ارزش‌ها، چگونگی ارائه خود و چگونگی رشد پیدا می‌شود که آسان‌تر و قابل تحمل‌تر می‌گردد و به زندگی‌ای هدفمندتر منجر می‌شود»، گلدبرگ نتیجه‌گیری می‌کند.

یک یادآوری دوستانه: ابراز احساسات نشانه ضعف نیست

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *