اگر روزی با شخصیت خودشیفته ای رو به رو شدید که دوست دارد همه را بجز خودش تغییر دهد ، چه میکنید؟
“بازیگر کسی است که اگر درباره ی او صحبت نکنی، توجهی به گفته ی تو نمی کند.” _مارلون براندو
نارسیسیسم – اختلال شخصیت خودشیفته – خودشیفته کیست؟
تا به حال واژه ی “نارسیسیسم” که همان به معنی خودشیفته است به گوشتان خورده؟
نارسیست به فردی میگویند که خود را برتر از همه میبیند و به اصطلاح خودشیفته است. مایلید اول داستانی که این واژه از آن سرچشمه گرفته را بشنوید؟
افسانه های یونانی می گویند در زمان قدیم فردی بود به نام نارسیسوس ،او بسیار زیبا بود و کسی را لایق خود نمیدید ؛ بنابراین عاشق خودش شد! اما این عشق پایان زندگی او را رقم زد و او را نابود کرد. او یک روز در کنار برکه ی آبی ایستاده بود که چشمش به عکس خودش در آب افتاد، آنقدر مجذوب انعکاس ظاهرش در آب شد که ناگهان به درون آب افتاد و غرق شد!
از آن جایی که نارسیسوس یک افسانه قدیمی است، کسی حرفی درباره این که او در آن لحظه مواد توهم زا مصرف کرده بود یا نه نزده است!
نگاه امروزی ما به مسئله نارسیسوس این است که او قطعا دچار اختلال شخصیت خودشیفتگی بوده است. با توجه به تحقیقات کلینیک درمانی مایو، افرادی که این اختلال شخصیت را دارند مغرور، خودشیفته و خودخواه هستند.
زنان و مردان خودشیفته چه خصوصیاتی دارند – علائم خودشیفتگی
ویژگی زنان و مردان خودشیفته عبارت اند از:
- خود را بیش از اندازه مهم می دانند
- فکر می کنند باید همیشه مورد ستایش قرار بگیرند
- خود را برتر از دیگران می بینند و فقط می خواهند با افراد در سطح خودشان معاشرت کنند
- تمایل دارند در هر جمعی بعنوان برترین فرد، برگزیده شوند؛ حتی اگر این میل را نشان ندهند
- دوست دارند در جمع ها متکلم وحده باشند و افرادی را که پست تر می دانند تحقیر کنند
- دائماً دستاوردها و استعدادهای خود را بزرگنمایی می کنند
- انتظار دارند افراد دیگر در حقشان لطف کنند و بی چون و چرا از آن ها پیروی کنند
- اعتبار موفقیت دیگران را به نام خود می زنند
- دیگران را فریب می دهند تا به اهداف خود برسند
- به نیازها، احساسات و افکار دیگران اهمیت نمی دهند
- به آنچه دیگران دارند حسادت می کنند و معتقدند دیگران هم به آن ها حسادت می کنند
- بر داشتن بهترین چیزها (از نظر مادی) اصرار دارند، حتی اگر توان مالی آن را نداشته باشند
و مانند نارسیسوس، این خودشیفتگی و احساس برتری در نارسسیست ها اغلب باعث نابودی آن ها یا حداقل بروز مشکلاتی در زندگیشان می شود.
افرادی که اختلال شخصیت خودشیفتگی دارند باعث و بانی بد شانسی های زندگیشان هستند
یک مطالعه بر روی اختلال شخصیت خودشیفته ها نشان داده است که خودشیفتگیِ درمان نشده باعث بروز شکست و مشکلات در زندگی می شود.
نظر من این است که این اتفاق به خاطر تاثیری است که آن ها بر روی دیگران میگذارند.چرا؟
درواقع هرچند در ابتدا یک فرد خودشیفته جذاب به نظر برسد (به دلیل داشتن اعتماد به نفس بیش از اندازه، انرژی زیاد و زیر پا گذاشتن قوانین)، اما خودشیفتگی در نهایت موجب خراب کردن روابط بین افراد میشود.
به همین دلیل است که مشخص شده افراد با اختلال شخصیت خودشیفته بودن ، در حفظ روابط طولانی مدت مشکل دارند.
اما آیا این مشکلات تاثیری بر روی اعتماد به نفس خودشیفته ها دارد؟
در واقع این سؤال پیش می آید: وقتی خودشیفته ها اشتباه می کنند چه احساسی پیدا می کنند؟
دفاع نارسیستی
ما می دانیم که بازخورد مثبت ،مورد ستایش قرار گرفتن، موفقیت و دستاوردها تأثیر کمی بر کسانی دارد که عزت نفس پایینی دارند؛زیرا افرادی که عزت نفس پایینی دارند، تعریف و تمجید ها را به عنوان چاپلوسی در نظر میگیرند و همیشه توقع بازخورد منفی دارند.
اما افرادی که عزت نفس بیش از حد دارند چطور؟ واکنش این افراد در برابر بازخوردهای منفی چیست؟
به نظر می رسد که افراد خودشیفته به راحتی می توانند بازخوردهای ناراحت کننده را نادیده بگیرند!
آن ها تمایل دارند که شکست هایشان را توجیه کنند و معمولاً تحت تأثیر آن ها قرار نمی گیرند. آن ها خود را سرزنش نمی کنند و مسؤلیت اشتباهاتشان را نیز بر عهده نمیگیرند.
حال می خواهیم درباره دلایل این اختلال شخصیت صحبت کنیم.
درمان شخصیت زنان و مردان خودشیفته در روانشناسی
تصور می شه که خودشیفتگی در واقع شکل دیگری از اعتماد به نفس پایین است که خود را مخفی کرده است.
در دهه های 80 و 90 میلادی ، این اعتقاد وجود داشت که اعتماد به نفس پایین ، ریشه همه مشکلات است؛ از اعتیاد به مواد مخدر گرفته تا زورگویی و ارتکاب جرم و البته حتی خودشیفتگی.
طبق این دیدگاه، فردی که فخر فروشی میکند و خود را از همه بهتر میبیند در حقیقت همان کسی است که از خودش متنفر است.
در آن دوران کودکان در مدارس تشویق میشدند که خود را دوست داشته باشند و اعتقاد بر این بود که این اتفاق سبب بهبود نمرات ، افزایش شادی و دوری از مواد مخدر در آن ها میشد ولی این روش اثر نکرد؛ بلکه افسردگی به موازات میزان خودشیفتگی در جوانان آمریکایی به شدت افزایش یافت. در همین حین، حس همدلی جوانان نسبت به همنوعان خود نیز به سرعت کاهش یافت.
داشتن حس همدلی کم ،نسبت به دیگران، با خودشیفتگی رابطه ی مستقیم دارد. درواقع به نظر می رسد حس همدلی منجر به همدردی با دیگران میشود ، بنابراین منطقی است که افزایش یکی با کاهش دیگری همراه باشد.
آیا اختلال شخصیت خودشیفتگی فایده ای هم برای فرد دارد؟!
زنان و مردان خودشیفته ها معمولاً کمتر دچار اضطراب میشوند و افراد مقاوم تر و شادتری هستند. آن ها ویژگی هایی همچون خود بزرگ بینی و خودخواهی دارند که به آنان کمک می کند در زندگی کاری خود ارتقاء شغلی های فراوانی را تجربه کنند و درآمد بیشتری نیز کسب کنند ؛ هرچند که همانطور که قبلا گفتیم، خودشیفتگی در نهایت منجر به مشکلاتی در زندگی فرد می شود و حتی میتواند او را به نابودی بکشاند.
برخی از مردم هنوز هم فکر می کنند که شخص خودشیفته در درونش چیز دیگری می گذرد و با خود می گویند:
“او حتما از درون احساس بدی نسبت به خودش دارد که چنین رفتاری می کند و تا این حد فخر میفروشد!”
اگر شما هم همچین عقیده ای نسبت به انسان های فخرفروش دارید ؛ جالب است بدانید که تحقیقات نشان داده است افرادی که “شدیداً” خودشیفته هستند در واقع خود را همانطوری که هستند نشان می دهند!
درواقع ، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته گی اغلب با خوشحالی و اعتماد به نفس به شما می گویند که خودشیفته هستند. آن ها حتی ممکن است به غرور بیش از حد خود افتخار کنند.در حالی که کسانی که واقعاً اعتماد به نفس پایینی دارند تمایل دارند که بیشتر خود را تنبیه کنند و نه دیگران را. آن ها معمولا افراد نگرانی هستند و دوست ندارند جلب توجه کنند.
بنابراین اختلال شخصیت خودشیفتگی ربطی به جبران کمبودهای درونی فرد ندارد و تحقیقات ثابت کرده است فرد خودشیفته درواقع درحال پوشاندن کمبودهای درونیش نیست.
البته گاهی ممکن است غرور و خودخواهی در برخی از افراد شبیه یک پوسته شکننده به نظر برسد و دلیل آن خودخواهی کمبودهایی باشد که فرد در گذشته تجربه کرده؛ اما همیشه هم این طور نیست.
چطور به یک نارسیست کمک کنیم؟ یا طرز برخورد با زن و مرد خودشیفته چگونه است؟
همانطور که تحقیقات نشان می دهند خودشیفتگی در جهان به سرعت در حال افزایش است، پس نباید هنگام برخورد با چنین افرادی در جامعه تعجب کنید.
افراد خودشیفته به شنیدن نظرات دیگران علاقه ای ندارند.آن ها عاشق تحقیر کردن دیگران هستند و نسبت به سایر افراد مقاوم تر، کم استرس تر و شادتر هستند.
اگر تا به حال سعی کرده باشید که به طور مستقیم اختلال خودخواهی آن ها را درمان کنید، حتماً متوجه شده اید که این کار غیر ممکن است زیرا همانطور که افراد روانی تمایلی به غلبه بر بیماری خود ندارند، خودشیفته ها نیز تمایلی به ترک این اختلال ندارند. و این در اختلال آنها نهفته است و جزیی از بیماریشان است.
خودشیفتگی مدیران
همانطور که گفتیم، افراد خودشیفته میزان اضطراب، شک و یا ناراحتی کمی دارند. اما گاهی ممکن است آن ها برای ترک سیگار یا درمان برخی دیگر از اعتیادها به دنبال کمک باشند؛ شاید این موقعیت ها تنها زمان هایی باشند که آن ها حاضر شوند به نظرات کس دیگری گوش دهند.
آدم ها وقتی رنج می کشند معمولا به درجه ای میرسند که حالا شاید به حرف دیگران گوش دهند. پس هنگام درد و رنج فرصت مناسبی پیش می آید که به بهانه ی کمک کردن بتوانیم به فرد خودشیفته نزدیک شویم.
در ادامه به شما روش هایی برای رفع این اختلال در زنان و مردان خود شیفته خواهم گفت.
سایت مرکز مراقبتهای ذهنی
رضا خدامهری
هیپنوتراپیست و مشاور روانشناسی هستم و در این سفر شما را همراهی میکنم.روش اول: توجه آن ها را به منافع شخصیشان جلب کنید
منفعت طلبی ویژگی بارز افراد خودشیفته است. بنابراین به جای اینکه به آن ها بگویید “با کنترل عصبانیتت، می توانی شادتر باشی”، بهتر است بگویید “کنترل خشم، برای سلامت قلب مفید است.”
انگیزه درمانی باید بر اساس منافع شخصی آن ها ایجاد شود. به عنوان مثال، انگیزه بسیاری از افراد برای ترک سیگار این است که الگویی برای دیگران یا فرزندانشان باشند، اما اینگونه انگیزه ها بر روی افراد خودشیفته اثری ندارد.پس چه باید بکنیم؟
برای تحریک افراد خودشیفته به ترک سیگار باید این احساس را به آن ها بدهیم که سیگاری ها توسط شرکت های دخانیات “به عنوان یک احمق” شناخته می شوند؛ این شرکت ها پول و سلامتی آن ها را از آنان میگیرند و در عوض هیچ چیزی به آن ها نمیدهند.
بنابراین کشف کنید چه چیزی به آن ها انگیزه می دهد و سپس از آن استفاده کنید. اما در عین حال خودتان را خیلی مشتاق کمک به آن ها نشان ندهید.
روش دوم: به آنان اجازه دهید احساس برتری و پیروزی داشته باشند
افراد خودشیفته ممکن است ترجیح دهند که یک الگوی مخرب را در زندگی خود حفظ کنند تا این که به شما اجازه بدهند از درمان کردنشان احساس موفقیت بکنید!
در یکی از جلسات هیپنوتیزم، زنی را معالجه می کردم که به نظر می رسید تمایلی به گوش دادن به نظرات من یا اهمیت دادن به کسی جز خود ندارد.
در پایان جلسه وقتی به من گفت که دیگر سیگار نمی کشد، به او گفتم که “به نظر من از اول هم که وارد اتاق شدی سیگاری نبودی”.
درواقع من با این جمله خودم را عامل ترک سیگار او ندانستم و این فرصت را از او گرفتم که بخواهد برای لج کردن با من، سیگاری بماند.
پس همیشه سعی کنید کاری کنید افراد خودشیفته تصور کنند خودشان عامل موفقیت هایشان بوده اند.
روش سوم: کاری کنید به طور غیرمستقیم احساس کنند خاص هستند
با اینکه می توانیم به فرد خودشیفته با تمرکز بر روی منفعت شخصی انگیزه بدهیم، اما باید به یاد داشته باشیم که عزت نفس پایین آن ها را آزار نمی دهد. پس نباید تمام وقت خود را صرف تمجید از آن ها کنیم. پس سعی کنید آن ها را به چالش بکشید.چگونه؟
یک روز مراجعی داشتم که قصد داشت سیگار را ترک کند ، در جلسه اول پس از این که علائم خودشیفتگی را در او دیدم ، به او گفتم: “اکثر مردمی که برای ترک سیگار به من مراجعه میکنند چند ماه طول میکشد تا موفق به این کار شوند، فقط عده ی کم و خاصی قادرند به سرعت این کار را انجام دهند. “
در واقع من با این جمله به او نگفتم که فوق العاده، دوست داشتنی یا خاص است؛ بلکه به او فهماندم که اگر خاص است با “بسیاری از مردم” متفاوت خواهد بود و حالا او انگیزه داشت که خاص بودن خودش را به من و خودش ثابت کند.این یک تکنیک روانشناسی غیر مستقیم برای کمک به افراد خودشیفته است.
بنابراین، به طور خلاصه:
- با تمرکز بر منفعت شخصی خودشان به آن ها انگیزه دهید.
- بگذارید اعتبار موفقیت کارهای مختلف را به نام خودشان بزنند .
- از حس خاص و متفاوت بودن آن ها برای درمانشان سوءاستفاده کنید.
خودشیفتگی در زنان و مردان به وفور یافت میشود؛ فرد با اختلال شخصیت خودشیفتگی باید افکار و اعمال خود را بازنگری کند و یاد بگیرد که نیاز ها، علایق و همچنین نظرات دیگران را ببیند و به آن ها توجه کند.
چنین تحولی ممکن است خارج از اختیار درمانگر یا جلسات روانکاوی باشد!پس فرد مبتلا باید خودش هم کمی سعی کند.
اما اگر چنین تحولی در فرد اتفاق بیفتد، میتوانیم اختلال شخصیت خودشیفتگی را در او به طور کامل از بین ببریم.
بالا بردن مهارت های زبانی بسیار مهم است
انعطاف پذیری گفتاری و سایر مهارت های زبانی، کمک شایانی به بهبود ارتباطات شما با زنان و مردان خودشیفته و نارسیست خواهد کرد. من در دوره آنلاینم به شما روش های ظریف و مؤثری یاد می دهم تا هرچه برای درمان این گونه اختلالات نیاز است از بر شوید.
خیانت زنان و مردان خودشیفته و ازدواج – آیا افراد خودشیفته عاشق میشوند؟
خیانت هیچ ربطی به خودشیفتگی ندارد و همه انسانها میتواند مرتکب این اخلاق ناپسندیده شوند. خودشیفتگی در همه انسانها وجود دارد و اگر در سطح نرمال باشد میتواند تاثیر مثبت در روابط طرفین و ازدواج و عشق هم داشته باشد ولی اگر تبدیل به اختلال شود میتواند باعث نارضایتی اطرافیان و دوستان شود.
زنان و مردان خودشیفته و طلاق
اگر خودشیفتگی به یک اختلال روانی تبدیل شود بهتر است که هرچه زودتر درمان شود وگرنه میتواند به زندگی زناشویی ضربه وارد کند. خودشیفته تنها کسی است که میتواند به خودش کمک کند و با قبول خودشیفتگی خود دنبال درمان باشد و مانع طلاق شود.
من با مشاوره روانشناس متوجه شدم همسرم خودشیفته هستش. خودم 36سالمه و همسرم 40 ساله. یه پس 8ساله دارم برخلاف نظر روانشناس تصمیم به ادامه زندگی گرفتم تا اینکه متوجه شدم همسرم با یک زن مطلقه در ارتباطه و وقتی قصد جدایی داشتم با خواهش و التماس و اینکه اشتباه کرده نذاشت برم. من شاغلم و تا الان همه چیزای زندگیمون به اسم همسرم بوده. ازش خواستم یه.زمین به اسمم بزنه که گفت باید مهریتو ببخشی تا زمین بدم و گفت تو هیچ زحمتی تو زندگی نکشیدی حقت فقط یه زمینه کوچیکه.همطن موضوع باعث بحث دوباره شد و من خواستم بدون مهریه جدابشم که گفت من بدون تو میمیرم. دچار دوگانگی شدم. نمیتونم حرفاشو باور کنم. چرا این کارا میکنه
حتما نزد یک روانشناس خانم برید
من دوست دارم در کلاس برخورد با نارسیسم و خودهیپنوتیزمی شرکت کنم اما اگه قسطی بگیرید عالی میشه امکانش هست
با شماره من تماس بگیرید