رفتارهای خارج از کنترل و تأثیر آن بر قدرت

رفتارهای خارج از کنترل مدیران عامل و افراد قدرتمند همواره در صدر اخبار قرار دارد. به‌گونه‌ای که برخی ممکن است به این نتیجه برسند که رفتارهای ناگهانی و بی‌فکری می‌تواند به قدرت منجر شود. اما تحقیقات جدیدی از مدرسه مدیریت رادی دانشگاه کالیفرنیا، سن دیگو و دانشگاه تگزاس A&M نشان می‌دهد که داشتن خودکنترلی بیشتر، معمولاً عامل اصلی دستیابی به قدرت است.

نتایج تحقیق

در مقاله‌ای که در مجله شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده، محققان دریافتند که نشان دادن خودکنترلی تأثیر زیادی بر نحوه درک قدرت یک فرد توسط همتایانش دارد و همچنین بر میزان قدرتی که از سوی آن‌ها به فرد داده می‌شود. در یک سری از هفت آزمایش که حدود ۳۵۰۰ شرکت‌کننده، شامل دانشجویان و بزرگسالان شاغل، در آن شرکت کردند، افراد درباره یا با افرادی با سطوح مختلف خودکنترلی تعامل داشتند. محققان خودکنترلی را به‌عنوان میزان رفتار افراد در راستای اهدافشان تعریف می‌کنند.

گروهی از مدیران در یک اتاق کنفرانس مدرن در حال بحث و گفتگو درباره قدرت و خودکنترلی هستند.
مدیران در حال بررسی تأثیر خودکنترلی بر قدرت هستند.

در تمامی آزمایش‌ها، افرادی که خودکنترلی بالاتری داشتند، به‌عنوان افرادی با قدرت بیشتر و مناسب‌تر برای نقش‌های قدرتمند شناخته شدند، در مقایسه با افرادی که خودکنترلی کمتری داشتند. در یکی از آزمایش‌ها، بزرگسالان شاغل به سناریویی فکر کردند که در آن یک همکار یا یک دسر بزرگ می‌خورد یا به‌طور کامل از خوردن دسر خودداری می‌کند. محققان دریافتند که همکار زمانی که از indulging یا لذت‌جویی خودداری می‌کند، به‌عنوان فردی مناسب‌تر برای نقش‌های با قدرت بالا دیده می‌شود، که این نشان‌دهنده خودکنترلی اوست.

نتیجه‌گیری

این تحقیقات نشان می‌دهد که خودکنترلی نه تنها بر درک قدرت تأثیرگذار است، بلکه می‌تواند به افراد کمک کند تا در موقعیت‌های قدرتمندتری قرار بگیرند. بنابراین، به‌جای رفتارهای ناگهانی، تمرکز بر خودکنترلی می‌تواند راهی مؤثر برای دستیابی به قدرت باشد.

📢 اگر عاشق علم هستید و نمی‌خواهید هیچ مقاله‌ای را از دست بدهید…

به کانال تلگرام ما بپیوندید! تمامی مقالات جدید روزانه در آنجا منتشر می‌شوند.

📲 عضویت در کانال تلگرام
پاپ‌آپ اطلاعیه با اسکرول
دو همکار در یک محیط اداری، یکی در حال لذت بردن از دسر و دیگری در حال خودداری از آن هستند.
مقابله بین لذت‌جویی و خودکنترلی در محیط کار نشاندهنده قدرت فردی است.

تأثیر اهداف بر ارزیابی قدرت در محیط کار

پاملا اسمیت، استاد یار مدیریت در مدرسه مدیریت رادی و یکی از نویسندگان این مطالعه، گفت: “مهم نیست که آیا همکار قبل از عمل کردن فکر می‌کند یا بدون تفکر عمل می‌کند. آنچه برای قضاوت‌های شرکت‌کنندگان اهمیت دارد، این است که آیا همکار با اهداف آن‌ها هم‌راستا عمل کرده است یا خیر. این الگو در آزمایش‌های ما در مورد اهداف مختلفی از جمله صرفه‌جویی در هزینه، حفظ سلامتی و مطالعه کتاب‌ها برقرار بود.”

محققان همچنین دریافتند که هنگامی که افراد نتوانند به اهداف بلندپروازانه خود برسند، به عنوان افرادی با قدرت کمتر و نامناسب برای نقش‌های قدرتمند شناخته می‌شوند، حتی اگر عملکردشان با همتایان خود یکسان باشد. در یک آزمایش که بررسی می‌کرد چگونه خودکنترلی معمولاً به قدرت منجر می‌شود، گروهی از دانشجویان کارشناسی با افرادی که اهداف مختلفی برای خواندن تعیین کرده بودند، تعامل کردند. برخی هدف بلندپروازانه‌ای برای خواندن ۲۰۰ صفحه در هر هفته تعیین کردند، در حالی که دیگران هدفی معتدل‌تر برای خواندن ۵۰ صفحه در هفته داشتند. همه این افراد به یک میزان – ۱۰۰ صفحه – خواندند، اما کسانی که نتوانستند به هدف خود برسند، توسط شرکت‌کنندگان در مطالعه به عنوان افرادی با قدرت کمتر دیده شدند.

یک جلسه هدف‌گذاری در دفتر کار که به اهداف بلندپروازانه کارکنان اشاره دارد.
هدف‌گذاری مؤثر برای دستیابی به قدرت و موفقیت در محیط کار.

علاوه بر این، شرکت‌کنندگان در مطالعه تمایل کمتری به انتخاب کسانی که نتوانسته بودند به هدف خود برسند به عنوان رهبر گروه در وظایف بعدی داشتند. شوانگ وو، دانشجوی دکتری مدرسه رادی و نویسنده اول این مقاله، گفت: “برای انگیزه دادن به کارمندان، سازمان‌ها معمولاً می‌خواهند که کارمندان اهداف چالش‌برانگیز و سختی تعیین کنند. با این حال، ما دریافتیم که تعیین یک هدف چالش‌برانگیز و عدم دستیابی به آن، فرد را کمتر قدرتمند نشان می‌دهد نسبت به تعیین یک هدف آسان و فراتر رفتن از آن.”

این مقاله با عنوان “نشانه‌های خودکنترلی و قدرت” همچنین با همکاری ریشل اسمولمن، استاد یار دانشگاه تگزاس A&M نوشته شده است.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *