درمان-تحریک-مغزی

کاوش‌های دانشگاه مینه سوتا در باب درمان اختلالات روانی با بهره‌گیری از تحریک مغزی

گروهی از پژوهشگران دانشکده پزشکی دانشگاه مینه سوتا، به یافته‌های مهمی دست یافتند که می‌تواند در پیشبرد روش‌های درمانی اختلالات روانی با استفاده از درمان‌های تحریک مغزی گره‌گشا باشد. این شیوه درمانی بر پایه استفاده از سیگنال‌های الکتریکی جهت فعال‌سازی نواحی مشخصی از مغز بنا شده است. نتایج این تحقیقات که در مجله Science Translational Medicine منتشر شده، نشان می‌دهد که تیم پژوهشی، مدلی پیش‌بالینی از درمان تحریک مغزی در انسان را توسعه داده‌اند که با افزایش توانایی مغز در پردازش اطلاعات متناقض، عمل می‌کند. این مسئله به نوبه‌ی خود، منجر به تقویت توانایی‌های شناختی و افزایش انعطاف‌پذیری در تصمیم‌گیری‌ها می‌شود.

تصویری پویا از یک آزمایشگاه که محققان در آن مشغول استفاده از تجهیزات تحریک مغزی هستند.
تحقیقات نوین در دانشگاه مینه سوتا و به‌کارگیری تحریک مغزی برای بهبود اختلالات روانی.

کاهش انعطاف‌پذیری، یکی از عوامل کلیدی در بروز بسیاری از اختلالات روانی است. از جمله افسردگی، اختلال نقص توجه/بیش‌فعالی (ADHD) و اعتیاد. دستیابی به درمان‌هایی که بتوانند این انعطاف‌پذیری را تقویت کنند، به طور سنتی دشوار بوده است، زیرا مدل‌های پیش‌بالینی کافی وجود نداشته است. این مدل جدید، مستقیماً از مطالعات قبلی این تیم الهام گرفته که اثربخشی این روش را بر روی انسان‌ها به اثبات رسانده بود و اکنون به آن‌ها کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از چگونگی و چرایی عملکرد تحریک مغزی پیدا کنند.

در جستجوی راه‌حل‌های درمانی مؤثرتر

هدف این تحقیقات، به‌کارگیری این یافته‌ها در جهت توسعه درمان‌هایی است که بتوانند با اطمینان بیشتری عمل کنند و به شمار بیشتری از بیماران یاری برسانند. دکتر الیک ویدج، استاد دانشگاه مینه سوتا و روان‌پزشک در تیم M Physicians، می‌گوید: “این یک نمونه واقعی از تبدیل یافته‌های علمی به کاربردهای عملی است. ما یک تأثیر را در انسان‌ها مشاهده کردیم، مدلی پیش‌بالینی را توسعه دادیم و سپس نشان دادیم که آموخته‌های به‌دست‌آمده از این مدل، واقعاً به ما می‌گوید که چگونه یک مداخله بالینی انسانی عمل می‌کند.”

فردی در یک محیط آرام در حال تفکر است، که نمادی از چالش‌های سلامت روان است.
چالش‌های سلامت روان و اهمیت انعطاف‌پذیری در فرآیند تصمیم‌گیری.

وی در ادامه افزود: “در حال حاضر، ما در حال کار بر روی طراحی یک آزمایش بالینی بر این مبنا هستیم که انعطاف‌پذیری در تصمیم‌گیری‌ها را افزایش دهیم. اگر ادعای ما درست باشد، این می‌تواند برای گستره وسیعی از اختلالات، از افسردگی گرفته تا اعتیاد، PTSD و حتی شاید اوتیسم، انقلابی در درمان ایجاد کند.”

تصویری از یک پزشک که با یک بیمار در یک دفتر دنج مشغول گفت‌وگو است.
تعاملات انسانی و نقش حیاتی پزشکان در ارائه درمان‌های مؤثر.

تیم تحقیقاتی امیدوار است که این پروژه را طی دو سال آینده به مرحله آزمایش‌های بالینی برساند. تأمین مالی این پروژه بر عهده مؤسسه وان مایند، تیم کشف پزشکی دانشگاه مینه سوتا در زمینه اعتیاد، ابتکار شرایط مغزی MnDRIVE، انجمن توره و مؤسسات ملی بهداشت (کمک‌های مالی R01NS120851 و R01MH124687) بوده است.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *