چگونه می توان بدون استفاده از دارو درد را از درمان کرد و حتی هنگام نیاز به بیهوشی (در پزشکی) از آن استفاده کرد شد؟
“ما انسان ها از نداشته های خود بسیار رنج می بریم و از داشته های خود لذت کمی می بریم.”
ویلیام شکسپیر
ما آدم ها هیچوقت قدر سلامتی و درد نداشتن را نمی دانیم در حالی که نباید فراموش کنیم در حال حاضر میلیون ها نفر وجود دارند که حاضرند همه چیزشان را بدهند تا درد خود را درمان کنند.
زمانی که ما دردی شدید و طاقت فرسا را تحمل می کنیم، این درد به اندازه کل جهان برای ما بزرگ می شود؛ یا به قول معروف ، زندگی بر ما جهنم می شود.
بنابراین باید قدر درد نداشتن را دانست.
خوشبختانه در روانشناسی روش هایی وجود دارد که می تواند به ما در کنترل و یا درمان درد کمک کند.
هیپنوتیزم برای تسکین یا درمان درد
از هیپنوتیزم قرن هاست که برای کنترل و درمان درد استفاده می شود؛ درواقع از آن برای رهایی از درد و همچنین بیهوشی (عدم وجود هرگونه احساس) در قطع عضو های اساسی و ترمیم مجدد اندام های شکسته استفاده شده است.
در اواخر قرن 20، جک گیبسون، جراح و استاد هیپنوتیزم، بیش از 2000 عمل را با استفاده از هیپنوتیزم در بخش اورژانس در ایرلند جنوبی انجام داد. امروزه، متخصصان هیپنوتیزم درمانی در سراسر دنیا از قدرت هیپنوتیزم برای کاهش سطح دردهای مزمن در افراد استفاده می کنند.
البته منظور ما این نیست که “تمام درد ها از تلقین ناشی می شوند!” بلکه درد کاملا واقعی است. اما نمی توان از این واقعیت چشم پوشی کرد که درد از طریق مغز احساس می شود.
نکته بسیار مهم دیگر این است که به هیچ وجه نباید درد را نادیده بگیریم. چرا که ممکن است درد نشانه ای از یک خطر فوری باشد.
برای مثال خود من یک بار به یکی از دوستانم كه از من خواسته بود كمک کردم تا از شر درد شدید آبسه دندانش تا حدی خلاص شود ؛ این کار من فقط باعث شد مقداری احساس آرامش کند اما دندان دردش به طور کامل متوقف نشد. چرا؟ به خاطر این که دندان درد او زنگ خطری بود تا او را مجبور کند برای درمان پوسیدگی دندانش به اورژانس دندانپزشکی مراجعه کند.
درد میخواهد به ما بگوید که برو و پیگیری کن. در هیپنوتراپی بدون هماهنگی با دکتر متخصص هیچوقت ما دردی را از بین نمیبریم.
بنابراین درد یک نشانه است و پیش از از بین بردن یا درمان درد باید با پزشک متخصص مشورت کرد. اما پس از مشاوره با دکتر متخصص وقتی که به این نتیجه می رسیم که بدنمان دیگر یا موقتا نیاز به آن درد ندارد، آن وقت می توانیم درد اضافه را تا آنجا که به ما کمک می کند کاهش دهیم یا از میان ببریم.
پس تا اینجا متوجه شدیم که ما باید به درد به عنوان یک نشانه توجه کنیم و به دنبال دلیلش باشیم.
چه دلیلی برای درد وجود دارد؟
دیدگاه ما نسبت به درد می تواند بر درک ما از آن تأثیر بگذارد.
هنگام غلبه بر درد، باید از حاد یا مزمن بودن آن را مطلع شویم؛ درد حاد به این معناست که درد به صورت موقت ولی شدید بروز کند(مثل: درد شدید انگشت شست پا که می دانید این درد دائمی نخواهد بود) و درد مزمن یعنی دردی که فرد انتظار دارد همیشه آن را بصورت خفیف به همراه داشته باشد.
بنابراین اولین چیزی که باید بررسی کرد درک ما از درد است. آیا احساس می کنیم موقت است؟ آیا باعث ترس یا خشم در ما می شود؟ البته درک هر کس از درد با درک فرد دیگر متفاوت است. برای مثال ممکن است تحمل درد دوره نقاهت بعد از جراحی برای یک فرد سخت تر از تحمل درد لگد خوردن باشد و برای شخص دیگر برعکس. همینطور، برای کسی که دردش نشانه کاهش سلامتی است،این درد ممکن است ترسناک باشد.
یکی از راه های کاهش و مقابله با درد این است که به شکل دیگری به آن نگاه کنیم. ولی قبل از انجام این کار باید درد را بیشتر بشناسیم.
زیبایی شاعرانه درد!!!
درد در عین حال که آزار دهنده است میتواند حس عجیب و جالبی باشد!
یادم می آید وقتی که در مالزی دانشجو بودم دچار بیماری شدم که برای یک هفته تب داشتم. در روزهای اول نوعی آن را تحمل میکردم ولی سعی کردم نوع نگاهم را به آن تغییر دهم و اینطور نگاه کنم که چه بدن پیچیده و ماهری دارم. برای اینکه با ویروس مقابله کند تب را به بوجود آورده است. بعد از یک مقدار تحقیق در مورد تب کلا نظرم بهش تغییر کرد تا جاییکه از داشتن آن اعتماد به نفس من بیشتر میشد چون میفهمیدم که بدنم کاملا سلامت است و دارد به نحو احسن با بیماری مقابله میکند.
درد دقیقاً مانند یک هیپنوتیزم گر ماهر، توجه ما را به خود جلب می کند.
سایت مرکز مراقبتهای ذهنی
رضا خدامهری
هیپنوتراپیست و مشاور روانشناسی هستم و در این سفر شما را همراهی میکنم.برای مثال دندان درد باعث جمع شدن حواس شما به درد می شود و باعث می شود که برایتان مهم نباشد که چه قدر برنامه های تلویزیون یا صحبت های دوستتان جالب و جذاب است. با این حساب، چگونه می توانیم تجربه درد را تغییر دهیم؟چگونه میتوانیم دیدگاهمان را نسبت به درد عوض کنیم تا از این طریق درد کمتری را احساس کنیم؟
اولین قدم برای تغییر دیدگاه ما نسبت به درد این است که بفهمیم از چه اصطلاحاتی برای اشاره به آن استفاده می کنیم. من دائماً از نحوه صحبت مردم درباره درد متعجب می شوم. آن ها از کلماتی مانند سوزناک، وحشتناک، حوصله سر بر،کشنده، دیوانه کننده، سنگین و غیر قابل تحمل استفاده می کنند!
شماچطور؟
به نظر می رسد که درد از همه ما شاعر می سازد! چگونه درد خود را توصیف کنیم؟ اول باید بفهمیم که در حالت عادی چطور آن را توصیف می کنیم آن وقت می توانیم در مورد تغییر دیدگاهمان نسبت به آن فکر کنیم.
روش اول: تغییر دیدگاهمان نسبت به درد
ما اغلب فکر می کنیم که تغییر دادن دیدگاه ها نیازمند یک روش روانشناختی است. اما جالب است بدانید انجام این کار با استفاده از هیپنوتیزم یا خود هیپنوتیزم می تواند به کنترل یا درمان درد جسمی کمک کند.
درد شدید را می توان “آرام” کرد (و در نهایت به طور کلی متوقف کرد).
هنگام خواندن جمله ی بالا چه حسی به شما دست داد؟
هنگامی که از این نوع اصطلاحات استفاده می کنیم، می توانیم با درد خود کنار بیاییم و با آرامش بیشتری با آن برخورد کنیم.
مردی در اثر تصادف با موتور به شدت زخمی شده و یکی از اعصاب نخاعی اش تقریباً قطع شده بود و درد زیادی در کمر و کف پای خود داشت. به دیدنش رفتم و از او خواستم دردش را توصیف کند. گفت که “سوزناک” است. وقتی پرسیدم که چقدر سوزناک است، جواب داد “در حد مرگ!”
سپس روش خود هیپنوتیزم گری را به این صورت که تصور کند سوزشی که از آن حرف میزند فقط گرمایی خفیف است ،برای کاهش دردش به او یاد دادم، از آن پس هر زمان که دردش بیش از حد زیاد می شد، از روش تغییر دیدگاه استفاده می کرد.
همچنین می توانیم از خود بخواهیم که درد را در مقیاس 0 (بدون درد) تا 10 درجه بندی کنیم (بدترین دردی که می توان تصور کرد). می توانیم تصور کنیم که درد درجه 7 چه فرقی با درجه 9 دارد و تفاوت این دو چیست.
می توانیم از خود بپرسیم که درد ممکن است چه رنگ و چه شکلی باشد، سپس با هیپنوتیزم یا خود هیپنوتیزم گری شاهد تغییر رنگ، تغییر شکل، کوچک شدن اندازه و حتی کاهش درجه درد باشیم.
در نگاه اول، این روش ممکن است به نظر ابلهانه و بی تأثیر باشد. اما از شما می خواهم که با من همراه باشید!
روش دوم: حواستان را از درد پرت کنید
حواس پرتی صلاح بسیار قدرتمندی است. سربازانی که از فشار جنگ حواسشان پرت می شود ممکن است متوجه زخمی شدن خود نشوند یا این که دیرتر به شدت آسیب دیدگی خود پی ببرند. آن ها از فشار روانی ای که جنگ دارد چنان حواسشان پرت می شود که بر روی بدن خود هیچ تمرکزی ندارند. یا یک بوکسور ممکن است تا انتهای مسابقه متوجه شکسته شدن فک خود نشود.
یادم می آید در زمان قدیم اگر جایی از شما درد میکرد یکی از راهکارهای قدیم که توصیه نمیشود ولی برای بحث ما جالب است این بود که آن نقطه دردناک را محکم میفشردند تا درد بیشتری بگیرد با حس درد بیشتر وقتی آن را رها میکردند دیگر درد با درجه کمتر برای شخص تحمل کردنش راحت تر میشد.
دلیل این اتفاقات چیست؟ میزان توجه انسان محدود است و نمی تواند همه چیز را دربر بگیرد.
برای مثال در نظر بگیرید که به بازوی راست خود آسیب زده اید. اگر بازوی چپ خود را فشار دهید، مثداری از توجه مغز شما به سمت دست راست می رود و شما درد کمتری را در دست آسیب شده احساس می کنید. یا مثلا اگر انگشت شصتتان را به جایی بکوبید و سر پا بایستید و تمام توجهتان را به انگشتتان جلب کنید،قطعا درد بیشتری احساس خواهید کرد. اما احتمالا در عوض فریادمیزنید، بالا و پایین میپرید و شاید حتی بدو بیراه هم بگویید.
یک مطالعه در دانشگاه Keele نشان داد که کسانی که در واکنش به یک واقعه دردناک ناسزا میگویند، درد را تقریبا 50٪ بهتر از بقیه تحمل می کنند! پیشنهادم این نیست که خدای نکرده از کسانی که درد دارند بخواهید فحش بدهند! اما این مسئله نشان دهنده این است که چقدر حواس پرتی می تواند به کاهش درد کمک کند.
حالا چطور می شود از حواس پرتی به روش هیپنوتیزم برای کنترل درد استفاده کرد؟
می توانیم بر روی مناطق غیر آسیب دیده بدن تمرکز کنیم یا در رابطه با زندگی خود می توانیم روی بخش های خوب زندگی تمرکز کنیم. برای مثال، می توانیم به زمانی که درد نداشتیم و سلامتمان کامل بود فکر کنیم. این روش تقریبا همان گسستگی یا جدایی ذهنی است که در ادامه توضیح خواهم داد.
ما می توانیم با ایده ها، تصاویر، انتظارات و لمس بدن از طریق راه هایی مثل ماساژ که می توانند درد را کاهش دهند، حواس مغز را از درد پرت کنیم.
شاید مدیتیشن جذب عشق که من آنرا طراحی کردم هم میتواند حواس مغز خود را پرت کنید. صدای من در این مدیتیشن و تصاویری که برای شما تولید میکنم به راحتی میتواند درد شما را کاهش دهد.
مردم بعضی اوقات در مورد “فرار” از درد خود صحبت می کنند و ما می توانیم با این روش هیپنوتیزمی به آن ها کمک کنیم.
روش سوم: جدا سازی و تفکیک درد
ما هیپنوتراپ ها می توانیم وقتی کسی به اصطلاح وارد حالت خلسه یا از خود بیخودشدن می شود، توجه اش را به مناطق دیگر بدنش یا زمان و مکان دیگری که در آن ناراحتی نداشته جلب کنیم. این کار روشی برای حواس پرتی است، اما درواقع با این کار در حال استفاده از ظرفیت طبیعی ذهنمان برای جدا کردن و جابه جا کردن توجه خود از یک چیز به چیز دیگر هستیم.
حالا به این مثال توجه کنید: همه ما هنگام خواب عمیقاً از خود جدا می شویم. از نظر جسمی ما در رختخواب هستیم. از نظر روانشناسی خواب، ممکن است در حال شتر سواری یا در حال گشت زدن در مناطق ناشناخته باشیم یا حتی در حال پرواز در آسمان! در حقیقت ما بدن دراز کشیده خود را فراموش کرده ایم و در عوض با ساخته های تصورات خود یکی شده ایم.
بنابراین ذات هیپنوتیزم ، جداسازی است. خواب یا هر چیز دیگری که در تخیل است هم این ویژگی را دارد.
پیشنهادهایی که در هنگام هیپنوتیزم ارائه می دهیم می تواند برای تسکین درد به مشتریان ما کمک کند.
برای مثال، من با دختری 15 ساله کار کردم که به بیهوشی شیمیایی حساسیت زیادی داشت اما برای ترمیم کام شکافته به یک سری جراحی های صورت بسیار پیچیده نیاز داشت. این دختر اسب سواری را دوست داشت و از این لحاظ یک سوژه خوب برای هیپنوتیزم بود.
به او گفتم که می تواند “در حین عمل کاملاً در جای دیگری باشد”؛ مثلا می تواند بالاتر از سالن عمل بلند شود و آن را از بالا ببیند، سپس تا پایان جراحی اسب سواری کند. این کار بسیار تاثیر گذار بود و جراح کاملا شگفت زده شده بود.
روانپزشک معروف دکتر میلتون اریکسون در بین یکی از مراجعانش زنی مبتلا به سرطان وخیم داشت که با هیپنوتیزم به او کمک کرد خود را در حال رفتن به اتاق دیگری برای تماشای تلویزیون تصور کند. این تجربه “خارج از بدن” هیپنوتیزمی به او کمک کرد که از درد شدید و غیر قابل تحمل فرار کند.
حتی زبان ما نیز می تواند جدا کننده باشد. خود من گاهی اوقات به جای گفتن “درد شما” از اصطلاح “آن درد” استفاده می کنم و از این طریق به بیمار تلقین میکنم که از دردش جداست!
پس می توان برای کاهش درد از تکنیک جداسازی کمک گرفت. نتایج می توانند شگفت انگیز باشند.
روش چهارم: استفاده از هیپنوتیزم برای کاهش یا از بین بردن کامل درد
نکته مهم این است که چه هینوتراپیست بخواهد و چه نخواهد، بی حسی اندام ها(که اصطلاحا به آن بی حسی جمودی میگویند)بخشی طبیعی از هیپنوتیزم در بسیاری از افراد است و این به این دلیل است که حالت خلسه هیپنوتیزم شبیه حالت حرکت سریع چشم (REM) در خواب است که همه ما هنگام خواب وارد آن می شویم. در طی این حالت طبیعی هیپنوتیزم، شما از نظر روانی از بدن دراز کشیده روی تخت خود جدا می شوید و از آنجا که طبیعت نمی خواهد شما واقعاً رویاهایتان را عملی کنید، به طور موقت فلج می شوید و توانایی حس کردن اندام هایتان را از دست می دهید. بنابراین به سادگی با ایجاد روش خلسه هیپنوتیزم می توانید درد را تا حد قابل قبولی کاهش دهید.
البته ما پیشنهادات بیشتری هم برای بی حسی داریم.
برانگیختن و احیای مجدد
من اغلب از زبان بر انگیزاننده استفاده می کنم یعنی برای مثال با مراجعین در مورد تجربه برف بازی آن ها در کودکی و اینکه چگونه فراموش کردند دستکش های خود را بردارند صحبت می کنم. ما می توانیم به سادگی این تجربه را با فکر کردن به این که “دست هایمان” از سرما سر شده است توصیف کنیم.
ممکن است از کسی بخواهم تصور کند که سعی در بستن بندهای کفش با دست های بی حسش دارد یا حتی فقط برداشتن یک کلید با همان دست ها. ممکن است زمان هایی را به یادش بیاورم که مدتی طولانی نشسته بود و پاهایش بی حس شده بود و یا بار هایی که روی بازوی خود خوابیده بود و با دست های به خواب رفته اش از خواب بیدار شده بود. هنگامی که احساس کردم مراجع در حال برقراری ارتباط است، می توانم پیشنهاد کنم که این بی حسی را به مناطق درگیر درد ارسال کند.
بنابراین از هیپنوتیزم می توان برای آرام کردن افراد قبل از جراحی و همچنین کمک به آن ها بعد از جراحی استفاده کرد.
اگر بعد از جراحی درد حاد دارید که البته بخشی از روند بهبودی است، می توانید از پیشنهادات هیپنوتیزمی برای راحتی بیشتر و بهبود سریعتر پس از جراحی استفاده کنید. برای مثال جراحی دست بسیار دردناک است، با این حال در مطالعه ای، هیپنوتیزم توانست درد پس از جراحی را کاهش دهد و به طور کلی با عوارض کمتری را برای بیمار به همراه داشت.
تاریخچه ی علمی بی حسی هیپنوتیزمی (کاهش درد بدون بیهوشی واقعی) بسیار پر بار است. هیپنوتیزم حتی می تواند یک داروی کمکی مؤثر در درمان درد سرطان و حالت تهوع ناشی از شیمی درمانی باشد. با این حال، تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم است.
از زایمان گرفته تا آسیب و بیماری، ما متخصصان هیپنوتیزم، توانایی (شاید حتی مسئولیت) این را داریم که به افراد کمک کنیم تا از درد خود رها شوند.
همانطور که چارلز دیکنز می گوید:
“در این دنیا کسی که بار زندگی دیگران را سبک تر می کند بی فایده نیست.”
درمان درد با هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم یکی از هدیه های طبیعت است که به ما از دوران کودکی داده شده بود ولی چون از آن استفاده نکردیم یا اینکه کسی آن را به ما آموزش نداده بود از یادمان رفت. با هیپنوتیزم و خود هیپنوتیزم میتوانیم این قابلین از دست رفته را دوباره برای شما احیا کنیم که کمتر یا هرگز درد نکشید.
سلام من مشکل زود انزالی دارم به من کمک کنید
با من تماس بگیرید