سندرم-فریبکار

آیا شما هم احساس می‌کنید که نمی‌توانید به موفقیت‌های خود اعتقاد داشته باشید؟

آیا تا به حال احساس کرده‌اید که شایستگی موفقیت‌های خود را ندارید و فکر می‌کنید که دیگران به زودی متوجه می‌شوند که شما به اندازه‌ای که آنها فکر می‌کنند، توانمند نیستید؟ آیا به دستاوردهای خود به عنوان تصادف نگاه می‌کنید؟ آیا صدایی درون شما به شما می‌گوید که یک فریبکار هستید؟ اگر پاسختان مثبت است، ممکن است دچار سندرم فریبکار شده باشید.

کریستینا کایانان، درمانگر و مدیر اجرایی AMFM Healthcare، می‌گوید: “سندرم فریبکار یک باور پایدار است که موفقیت شما شایسته نیست و شما دستاوردهای خود را به شانس نسبت می‌دهید نه به توانایی یا تلاش سخت. با وجود مدارکی مبنی بر صلاحیت شما، ممکن است احساس ترس مزمن از برملا شدن به عنوان یک ‘فریبکار’ را تجربه کنید.”

سندرم فریبکار ممکن است به گونه‌ای حس شود که شما در یک اتاق شلوغ یک کت invisibility پوشیده‌اید، جایی که همه‌ی دیگران با اعتماد به نفس درخشش دارند.

آزمون سندرم فریبکار

اگر این موضوع برایتان آشناست، آزمون زیر را برای تعیین اینکه آیا ممکن است دچار سندرم فریبکار باشید، انجام دهید.

این آزمون طراحی شده‌است تا به شما کمک کند تشخیص دهید آیا احساسات مربوط به سندرم فریبکار در ذهنتان وجود دارد و باعث تردید شما نسبت به موفقیت‌هایتان شده است. به سؤالات پاسخ صادقانه بدهید و گزینه‌ای را که بهترین بازتاب تجربیات شماست انتخاب کنید.

این آزمون به عنوان یک ابزار تشخیصی نیست و نمی‌تواند جایگزین حمایت یک متخصص سلامت روان معتبر، مانند درمانگر شود. اگر به کمکی نیاز دارید که این آزمون قادر به ارائه آن نیست، لطفاً با یک ارائه‌دهنده مراقبت‌های روانی تماس بگیرید.

این آزمون برای چه کسانی مناسب است؟

این آزمون برای هر کسی که به خود شک دارد و می‌اندیشد که شاید به دلیل سندرم فریبکار باشد، طراحی شده است. این آزمون یک ابزار تشخیصی نیست، اما بر اساس تعریف و توصیف پدیده فریبکار که توسط انجمن روان‌شناسی آمریکا مطرح شده است، شکل گرفته است. این ممکن است به شما کمک کند بفهمید احساس سندرم فریبکار چگونه است و الگوهای تفکر ناشی از آن چیست.

درک سندرم فریبکار

سندرم فریبکار یک الگوی روان‌شناختی است که در آن شما نسبت به مهارت‌ها، استعدادها و دستاوردهای خود تردید دارید و غالباً موفقیت خود را به شانس یا عوامل خارجی نسبت می‌دهید.

کایانان می‌گوید: “سندرم فریبکار می‌تواند تجربه‌ای پارادوکسیکال باشد؛ زیرا از یک طرف شما به دستاوردها، موفقیت و شناختی که برای دستاوردهای خود کسب کرده‌اید، دست می‌یابید. از طرف دیگر، یک روایت درونی شما را آزار می‌دهد که این دستاوردها را به شانس، زمان مناسب یا فریب دادن دیگران برای اینکه فکر کنند از آنچه هستید، تواناتر هستید، نسبت می‌دهد.”

کایانان ادامه می‌دهد: “این تردیدهای مزمن در خود و ترس از اینکه ‘برملا’ شوید به عنوان یک فریبکار، می‌تواند به تنش‌های احساسی قابل توجهی، از جمله اضطراب و افسردگی و فشار غیرقابل تحمل برای عملکرد منجر شود که به طرز پارادوکسیکالی ممکن است عملکرد شما را مختل کند.”

چرا ما با سندرم فریبکار مشکل داریم؟

برخی از عوامل احتمالی سندرم فریبکار، به گفته کارشناس، عبارتند از:

  • ویژگی‌های شخصیتی: ویژگی‌های مانند کمال‌گرایی و نوروتیسیزم، شما را به سندرم فریبکار بیشتر مستعد می‌کند. کمال‌گرایان ممکن است هرگز احساس نکنند که به اندازه کافی خوب عمل کرده‌اند و افرادی که با نوروتیسیزم زندگی می‌کنند، بیشتر در معرض اضطراب و تردید در خود هستند.
  • احساس ارزش پایین: داشتن احساس خودارزشی پایین می‌تواند دیدن موفقیت‌هایتان به حقیقت را دشوار کند. شما ممکن است همیشه موفقیت خود را به عوامل خارجی نسبت دهید، مانند شانس یا کمک دیگران، به جای اینکه استعداد و تلاش خود را شناسایی کنید.
  • دیالکتیک خانواده: دینامیک‌های خانوادگی که در آن ستایش بستگی زیادی به دستاوردها دارد یا به طور متضاد، جایی که دستاوردها هرگز به اندازه کافی جشن گرفته نمی‌شوند، می‌تواند در آینده به سندرم فریبکار منجر شود.
  • عوامل فرهنگی و اجتماعی: فشارهای اجتماعی، به خصوص در محیط‌هایی که رقابت را برجسته می‌کنند، احساس تردید در خود را تشدید می‌کند. افرادی که به گروه‌های نماینده کمتر تعلق دارند، ممکن است این احساسات را با شدت بیشتری تجربه کنند و با کلیشه‌ها و کمبود الگوهای شخصیتی مواجه باشند.
  • رسانه‌های اجتماعی: کمال‌گرایی که غالباً در رسانه‌های اجتماعی به تصویر کشیده می‌شود، می‌تواند به احساس ناتوانی منجر شود و باعث شود که احساس کنید دیگران همه چیز را به خوبی انجام می‌دهند جز شما.
  • تغییرات بزرگ زندگی: شروع یک شغل جدید، ورود به دانشگاه یا قرار گرفتن در هر وضعیت دیگری که تجربه چندانی ندارید، می‌تواند موجب آغاز سندرم فریبکار شود.
  • محیط کار: محیط‌های کاری سمی، جایی که بازخورد چیزی جز منفی نیست یا جایی که دستاوردهایتان شناسایی نمی‌شود، می‌تواند احساسات سندرم فریبکار را تقویت کند.

کایانان می‌گوید که سندرم فریبکار دلیل واحدی ندارد و ریشه‌های آن به اندازه افرادی که تحت تأثیر آن هستند، متنوع است.

راهبردهای مقابله با سندرم فریبکار

در اینجا چند راهبرد وجود دارد که می‌تواند به شما در مقابله با سندرم فریبکار کمک کند:

  • چالش افکار خود: وقتی احساس می‌کنید که یک فریبکار هستید، به افکار منفی خود شک کنید. آیا این افکار بر اساس واقعیت هستند یا فقط ناشی از انتقاد درونی شماست؟ به ویژگی‌ها و دستاوردهای مثبت خود یادآوری کنید.
  • جمع‌آوری شواهد مثبت: یکی از راهبردها این است که جمع‌آورنده باشید، نه از هنر یا کارت‌های بیس‌بال، بلکه از بازخورد مثبت و دستاوردها. آن را ملموس کنید — در یک دفتر یادداشت واقعیت، مطالبی را بنویسید که به عنوان شواهدی علیه منتقد درونیتان عمل می‌کند.
  • تمرکز بر رشد: به‌جای اینکه به کمال فکر کنید، بر یادگیری و رشد تمرکز کنید. همه اشتباه می‌کنند و این اشتباهات می‌توانند تجربیات یادگیری ارزشمندی باشند.
  • جشن موفقیت‌ها: موفقیت‌هایی که کسب کرده‌اید را نادیده نگیرید! به خودتان وقت بدهید تا دستاوردهای خود را چه بزرگ و چه کوچک جشن بگیرید. این کار به تقویت اعتماد به نفس شما کمک کرده و شما را کمتر در معرض احساسات فریبکارانه قرار می‌دهد.
  • تمرین خوددلسوزی: با خود مهربان باشید و با همدردی و همدلی که به یک دوست در شرایط مشابه ارائه می‌دهید، با خود رفتار کنید.
  • احساسات خود را به اشتراک بگذارید: درباره احساسات خود مربوط به سندرم فریبکار با دوستان، مربیان یا همکاران قابل اعتماد صحبت کنید. اگر آنها هم تجربیات مشابهی داشته‌اند، می‌توانند بینش‌های ارزشمندی ارائه دهند.
  • یافتن تیم تشویق‌کننده: کایانان توصیه می‌کند که تیمی از افراد صادق تشکیل دهید که به شما تشویق کنند و در زمانی که به خودتان بد می‌گویید، به شما یادآوری کنند که این درست نیست.
  • جستجوی حمایت حرفه‌ای: اگر با احساسات خود دست و پنجه نرم می‌کنید، ممکن است مفید باشد که از لحاظ حرفه‌ای از یک متخصص خدمات روانی کمک بگیرید. “از دید بالینی، راهبردهای درمان شناختی-رفتاری (CBT) می‌توانند به طور خاص مؤثر باشند در تغییر تصورات شناختی که اساس سندرم فریبکار را تشکیل می‌دهند.”

نتیجه‌گیری

سندرم فریبکار تجربه‌ای شایع است که بسیاری از افراد بدون اینکه حتی متوجه شوند، با آن روبه‌رو می‌شوند. با شناسایی نشانه‌ها و درک ریشه‌های آن، می‌توانید این افکار منفی را به چالش بکشید و دیدگاه واقعی‌تری نسبت به مهارت‌ها و دستاوردهایتان توسعه دهید. وقت آن است که به خودتان ایمان بیاورید!

“من در هیچ چیز خوب نیستم:” چگونه با پایین بودن خودارزشی مقابله کنیم.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *