در این مقاله قصد داریم یک ارزیابی سریع برای پیدا کردن دلیل این که چرا گاهی روابط عاطفی از هم می پاشند و شکست عشقی بوجود می آید، داشته باشیم.

زمانی که روابط عاطفی ما با مشکل رو به رو می شوند، همه چیز بر ما فشار وارد می کند.

“ما از خیانت، دزدی، بدقولی، دروغ، فریبکاری، زورگویی و راه های زشت دیگر برای قرار دادن طرف مقابلمان در شرایطی بد و بهرانی استفاده می کنیم.”

_ اِی. اِی. میلن

این جمله ی یکی از انیمیشن ساز های معروف دنیاست که البته درباره دنیای سیاست است نه روابط عاطفی و ازدواج. اما همگی خوب میدانیم که حقیقت ، حقیقت است و مهم نیست درباره چه موضوعی استفاده می شود.

اتفاقاتی که در روابط عادی رخ میدهند آنقدری که در جملات بالا گفته شد زشت و بزرگ نیستند، اما ما قصد داریم به شما کمک کنیم که با کمی فکر کردن بیشتر ، ببینید که چه نوع رفتارها یا نگرش هایی ممکن است باعث به وجود آمدن احساس نا رضایتی  و یا شکست عشقی در روابط عاطفی تان شود.

در اینجا می خواهم مجموعه ای از سؤالات را از شما بپرسم که بهتر است قبل از اینکه درمورد مشکلات روابطتان قضاوت کنید نگاهی به آن ها بیندازید.

زندگی سالم

شکست عشقی و افسردگی

داشتن یک رابطه ی عاطفی موفق، آن قدر مفید است که میتواند عمر ما را طولانی کند. داشتن رابطه ای سالم،قابل اعتماد، سرشار از عشق و شادی میتواند زندگی شما را پربار تر کند و انرژی شما را افزایش دهد. همه ما تمایل داریم که شادتر باشیم و کسی را در زندگی خود داشته باشیم که دوستش داریم و احساس میکنیم که او هم عمیقاً ما را دوست دارد.

بنابراین وقتی مشکلی در این گونه رابطه ها پیش می آید، ما آسیب می بینیم.

این 12 سؤال می تواند هنگامی که سعی دارید بفهمید چه مشکلی در رابطه عاطفی شما پیش آمده به شما  کمک کند.

باید بگویم که هیچ یک از شما نباید بنشیند و این سوالات را دقیقاً همانطور که در اینجا نوشته شده بخواند زیرا هدف اصلی ما پاسخ به این سؤالات نیست بلکه این ها صرفاً به عنوان راهنمایی برای تشخیص انواع موضوعاتی هستند که در مراحل مختلف رابطه باید در نظر داشته باشید. معمولا افراد پس از خواندن این سوالات و جواب دادن به خودشان می توانند خود و  مشکل در رابطه شان را  بهتر درک کنند.

بررسی دلایل شکست عشقی و بیرون آمدن از رابطه

بنابراین اگر شما در رابطه عاطفی فعلی خود با مشکلاتی روبه رو هستید یا معمولا به مشکلات مشابه در روابط بر می خورید، جواب دادن به این سؤالات برای خودتان میتواند یک راهنمای مهم برای شماست.

  1. آیا احساس میکنید دارای اختلال عاطفی و یا روانی هستید که به روابط عاطفی شما آسیب می زند؟

اگر درگیر افسردگی، وسواس فکری، اضطراب و یا سایر مشکلات روحی و روانی دیگر مثل دوست نداشتن خودتان هستید، باید توجه داشته باشید که این شرایط می تواند به روابط کوتاه مدت یا بلند مدت شما آسیب برساند. چرا که، اگر شما افسردگی مزمن، اضطراب و یا وسواس دارید، ظرفیت روانی کافی برای توجه به نیاز های شریک زندگی خود را نخواهید داشت. اگر از این موضوع آگاهی دارید، ممکن است مقداری احساس گناه و عذاب وجدان در شما ایجاد کند. و این عذاب وجدان میتواند کار را بدتر هم کند.

یادتان باشد که با کمی آگاهی و درمان وسواس های فکری یا اضطراب های درونی به راحتی میتوانید کنترل زندگی خود را دوباره در دست بگیرید و روابط عاطفی خود را با شریک زندگی تان یا خانواده و دوستانتان دوباره بازسازی کنید. در این مسیر هیپنوتراپی و روانشناسی و حتی فایل های خود هیپنوتیزمی میتواند به شما کمک فراوان کند که شما دوباره اعتماد به نفس تان را احیا کنید.

حتی ممکن است از آن دسته ای باشید که مشکلات شریک زندگیشان آن ها را هم درگیر میکند و در نتیجه برایشان مشکلاتی ایجاد میکند. در این شکل باید همکاری کنید که مشکل شریک زندگی تان برطرف شود و نه اینکه بیشتر مشکلات بوجود بیاورید.

فراموش نکنید که وقتی در زندگی به سمت شادی و سلامت روانی پیش می روید، روابط شما نیز به عنوان یک بخش جدایی ناپذیر از زندگیتان بهبود پیدا می کند.

اعتماد، عشق ، صمیمیت و احساس یکی شدن با فردی که دوستش دارید، یک امر اساسی در روابط است.

سایت مرکز مراقبتهای ذهنی

رضا خدامهری

هیپنوتراپیست و مشاور روانشناسی هستم و در این سفر شما را همراهی میکنم.
تماس با منتعیین وقت در برلین
  1. آیا با شریک عاطفی خود احساس نزدیکی می کنید؟

اگر نگران رابطه خود هستید، باید از میزان نزدیکی به شریک خود اطمینان حاصل کنید. آیا واقعا یکدیگر را دوست دارید؟ برای اطمینان از این که به اندازه کافی به شریک عاطفی خود نزدیک هستید به موارد زیر پاسخ دهید:

  • آیا احساس می کنید می توانید بدون ترس و یا نگرانی مسائل را با شریک خود در میان بگذارید؟
  • آیا احساس می کنید که شریک زندگیتان به شما علاقه مند است ؟
  • آیا در روابط خود احساس تنهایی می کنید؟
  • آیا نسبت به شریک زندگی خود احساس نزدیکی، دوست داشتن و محبت می کنید؟
  • آیا می توانید در کنار شریک زندگی خود آرام باشید و احساس امنیت و آرامش کنید؟
  • آیا میزان قابل قبولی از محبت و لمس غیرجنسی مانند در آغوش گرفتن در رابطه شما جریان دارد؟و همچنین آیا از رابطه جنسی خود رضایت دارید؟
  • آیا با شریک زندگی خود می خندید؟! تحقیقات نشان داده است که میزان خنده مشترک یکی از قوی ترین پیش بینی کننده های طول عمر رابطه است.

توجه داشته باشید که شدت مشکلی که شما در رابطه ی خود دارید،همینطور نوع مشکل و راه حل مشکل هم بسیار مهم اند؛ پس در ادامه ی این مطلب با من همراه باشید.

  1. دعوا و بحث چطور؟ آیا گاهی با شریک عاطفی خود بحث میکنید؟

هرگز بحث نکردن ممکن است نشان دهنده این باشد که زن و شوهر از یکدیگر دور افتاده اند. اگر افراد به یکدیگر “گوش” ندهند و دیگر علاقه ای به دیدگاه های یکدیگر نداشته باشند، بحث های پرشور ممکن است کاملاً متوقف شود. فقط به این دلیل که ارتباطات متوقف شده است. و همان طور که میدانید، بی حوصلگی و سکوت نیز می تواند روابط را از بین ببرد.

اما برخی از زوج ها بیشتر از دیگران با هم بحث می کنند، البته این کار همیشه چیز بدی نیست و به ماهیت بحث بستگی دارد. بحث می تواند ترسناک و شرورانه باشند و یا می تواند آرام و منطقی باشد. به هر حال اگر درست انجام شود، اغلب می تواند به ارتباط سالم شما کمک کند.

بنابراین وجود بحث لزوماً نشان دهنده خراب شدن یک رابطه نیست و از طرفی هم اصلا بحث نکردن نشانه ی خوبی نیست. سوالاتی که باید در نظر گرفت این است:

آیا اخیراً بر شدت و تعداد بحث های شما افزوده شده؟

آیا شما فردی شرور و بد اخلاق هستید؟ معمولا به سختی قانع می شوید؟

زوج هایی که می توانند با هم صادقانه صحبت کنند،شانس بیشتری برای در کنار هم باقی ماندن دارند. اگر یکی از زوجین یا هر دو صادق نباشند، رابطه آن ها از بین می رود.

به عنوان مثال، یک نظرسنجی نشان داد افرادی که ازدواج کرده اند، دو برابر بیشتر از مجردها قادر به عذرخواهی از شریک زندگیشان هستند.

سؤالات مهمی که برای پیدا کردن مشکلات روابطتان باید از خود بپرسید عبارتند از:

  • شما و همسرتان در مورد چه چیزی بیشتر بحث می کنید؟ به هرحال شما باید بدانید که چه چیزهایی برای خودتان و همینطور شریک زندگیتان مهم است. آیا معمولا دعوا بر سر پول است یا سو تفاهم یا حتی بی احترامی؟ آیا برخی از روابط گذشته شما منجر به نارضایتی همسرتان شده؟ چه چیزی این نا رضایتی را تشدید میکند؟
  • اصلاً شما و شریک زندگیتان چگونه آشتی می کنید؟ از طریق شوخ طبعی، سازش یا با آرام شدن؟
  • احساس شما در مورد این بحث ها چیست؟ آیا از آن ها متنفرید و باعث خشم و ناراحتیتان میشوند یا به آن ها بعنوان فرصتی برای شناخت بهتر یکدیگر و ارتقای رابطه تان نگاه میکنید؟

در مورد این سوالات میتوانید با دوستانتان صحبت کنید و جوابهایتان را با هم به اشتراک بگذارید. با مقایسه جوابها و بحث کردن در این موارد بیشتر میفهمید که باید چه کنید.

انتقاد زن و شوهر ها

 

  1. آیا در رابطه احساس انتقاد شدید و سرکوب شدن می کنید؟ یا اینکه خودتان سرکوب گر هستید؟!

“احساس می کنم او از من نا امید شده است!”

این جمله ای بود که یکی از مراجعانم به من گفت. از او پرسیدم که آیا به یاد دارد شوهرش چیز مثبتی خطاب به او گفته باشد؟

جواب داد: “فکر نمی کنم چیز خوبی برای گفتن به من وجود داشته باشد!”

تحقیقات نشان داده است که انتقاد مداوم و تحقیر کردن، یکی از دلایل عمده طلاق است. انتقاد سرکوب کننده یک مسئله کلی است و محدود به زمان نیست. این نوع انتقاد یک نوع حمله به شخص مورد نظر است. به عنوان مثال،  “خیلی احمقی”!

جملات زشت و زننده میتواند احترام خانواده ها را از بین ببرد و به امری عادی تبدیل شود و همه ما میدانیم که چه انرژی بدی پشت این کلمات وجود دارد که میتواند ویرانگر باشد.

در ضمن اینکه دعواهای خانوادگی همیشه پشت سر هم اتفاق می افتد و یک حلقه شیطانی بوجود می آورد و اگر با گذشت یکی از طرفین ختم نشود میتواند ویرانگر باشد.

در آخر اینکه اگر از طرفین سوال کنیم چرا میخواهید جدا شوید هیچ دلیل قانع کننده ای ندارند.

برگردیم به بحث انتقاد.

انتقاد سازنده، محدود به زمان و موضوع خاصی است. این کار به رفتار شخص مربوط می شود نه هویت اصلی او . به عنوان مثال، “از این که چیزی که از تو خواسته بودم نخریدی ناراحتم!”

اگر در بسیاری از اوقات بی دلیل مورد انتقاد همسرتان قرار می گیرید یا اگر شخصی هستید که مرتباً با انتقادهای بیجا همسرتان را سرکوب میکنید ، روش هایی وجود دارد که می تواند به شما کمک کند.

  1. آیا قانون ” نسبت  5به1  ” را رعایت میکنید؟

طبق تحقیقات انجام شده، برای پایدار و موفقیت آمیز بودن یک رابطه ، باید به ازای هر تعامل بد بین زوجین، پنج تعامل خوب وجود داشته باشد. خندیدن، گفتگوی دلپذیر، پیاده روی لذت بخش در طبیعت، رابطه جنسی عالی و غیره.

  1. آیا شما و شریک زندگیتان موفقیت های یکدیگر را جشن می گیرید؟

شریک زندگی فقط یک عاشق نیست بلکه یک دوست است.

مشخص شده است همسرانی که شریک زندگی خود را بهترین دوست خود می دانند از رابطه خود دو برابر خوشحال تر از افراد عادی هستند.

یک دوست خوب و واقعی وقتی اوضاع برای شما بد پیش میرود واقعاً ناراحت می شود و وقتی همه چیز بر وفق مراد است همراه با شما شاد می شود و موفقیت های شما را جشن میگیرد.

وقتی در غم و شادی در کنار همسرتان حضور دارید این نشانه سلامت رابطه شماست. بی تفاوت بودن و یا بدتر از آن، حسادت داشتن وقتی شریک زندگیتان چیزی به دست می آورد، نشانه فرسودگی رابطه شماست.

یکی از مراجعانم برایم تعریف میکرد که چگونه همسرش هنگام ارتقای شغلی او را مسخره می کرد و به او می گفت که دلیلش این است که کارفرمایانش او را به درستی نمی شناسند! او برای حل مشکل اعتماد به نفسش نزد من آمده بود و من می توانستم به طور واضح ببینم که همسرش یکی از دلایل اصلی مشکل عدم اعتماد به نفس اوست.

  1. آیا احساس نا امنی عاطفی به روابط ما آسیب می زنند؟

آیا  شما یا شریک زندگیتان در رابطه خود به شدت احساس نا امنی می کنید؟

مطمئناً نا امنی عاطفی می تواند صمیمیت را از هر رابطه ای دور کند زیرا یکی از طرفین احساس بی اعتمادی یا کنترل شدن بیش از حد می کند. احساس نزدیکی با شخصی که احساس می کنیم نسبت به ما بی اعتماد است یا به ما حسادت میکند یا کوچکترین کارهای ما را کنترل میکند، کار دشواریست.

  1. آیا شما و همسرتان در روابط خود ، فضا و حریم خصوصی یکدیگر را رعایت میکنید؟

بعضی اوقات روابط به دلیل عدم رعایت حریم شخصی طرفین، ضعیف می شود. یکی از زوجینی که من می شناختم (که سرانجام از هم جدا شدند) احساس میکردند در رابطه آن ها هرگز حتی فرصتی برای نفس کشیدن وجود ندارد! والدین هر دو نفرشان با آن ها زندگی می کردند و مادر یکی از آن ها بیش از اندازه در کارشان دخالت میکرد و به آن ها مهلت تنها وقت گذراندن با یکدیگر را نمی داد. علاوه بر این، هر دو شاغل بودند و اغلب اوقات وقتی یکی در خانه بود، دیگری کار می کرد و بالعکس.

آیا شما و همسرتان به طور منظم با هم وقت می گذرانید؟ آیا از آن اوقات لذت می برید؟ آیا به یکدیگر آزادی و فضای کافی می دهید؟

اگر پاسختان منفیست بهتر است سعی کنید از این پس ضمن در نظر گرفتن زمان هایی برای وقت گذراندن دونفره؛ به حریم خصوصی همسرتان نیز احترام بگذارید و فراموش نکنید رعایت فضا و حریم شخصی طرف مقابل، باعث میشود او حس بهتری نسب به رابطه اش با شما داشته باشد.

رابطه عاطفی سمی

  1. آیا احساس میکنید در یک رابطه ی اشتباه هستید؟

من هرگز به مراجعانم پیشنهاد جدا شدن از شریک زندگیشان را نمی دهم. زیرا در وهله ی اول، وظیفه ی من کمک به بهبود روابط و سبک زندگی شماست . اما بعضی اوقات مراجعانم به این نتیجه می رسند که اشتراکات کمی با شریک زندگی خود دارند.

صدالبته که همه ما علایق خاص خود را داریم و لزومی ندارد زوج ها در همه موارد با هم موافق باشند یا همه کارها را دونفره انجام دهند. اما اگر دو نفر، تفاوت نظرهای اساسی راجع به مسائل مهم نسبت به یکدیگر داشته باشند، ممکن است در یک رابطه اشتباه باشند.

  1. آیا شما و همسرتان از زندگی چیزهای متفاوتی می خواهید؟

یکی از مراجعانم می خواست بچه دار شود، در خارج از شهر زندگی کند و یک مغازه کوچک راه بیاندازد. اما همسرش می خواست 10سال بعد بچه دار شود(تا آن موقع مراجعم 50 ساله می شد) و از زندگی در حومه شهر متنفر بود و دوست داشت شغل عادی خود را ادامه دهد. هیچ یک از این آرزوها مشکلی ندارند، اما اصلا وجه اشتراکی هم با هم با هم ندارند! به خصوص که این دو نفر حاضر به کوتاه آمدن از خواسته ای که داشتند هم نبودند. به نظر شما این دو نفر میتوانند در مسیر زندگی با هم حرکت کنند؟ آیا با یکدیگر همسو هستند؟

11. آیا با یک فرد مضر یا به اصطلاح “سمی” در رابطه هستید؟

برخی از مراجعانم رفتارهایی را در شریک زندگی خود توصیف میکنند که نشان از سوءاستفاده گری آن ها دارد. از فریب کاری گرفته تا رساندن آسیب فیزیکی و روانی.

آیا شما با یک فرد خودشیفته زندگی می کنید؟ یا شک دارید که خودشیفتگی خود شما ممکن است در روابطتان مشکل ایجاد کند؟

اگر عادت دارید که مدام خود را سرزنش کنید ، شاید به این دلیل است که شریک عاطفیتان مدت ها شما را تحقیر کرده و اعتماد بنفستان را از شما گرفته. هنگامی که این اتفاق می افتد، اغلب افراد به جای خروج از رابطه ی سمی ای که گرفتار آن شده اند خود را سرزنش میکنند. هنگامی که توسط یک فرد سمی آلوده می شویم، عادت می کنیم مانند آن ها با خودمان رفتار بدی داشته باشیم.

اگر توسط همسرتان گناهکار شمرده شده اید، ممکن است احساس کنید که مشکل خود شما هستید، در حالی که ممکن است اینگونه نباشد.

بنابراین از اینکه آیا در یک رابطه مورد سوءاستفاده قرار می گیرید یا خیر، اطمینان حاصل کنید. اگر در معرض خطر جسمی هستید، سریع تر از یک فرد مطمئن کمک بگیرید و اگر روح و روان شما در عذاب است بهتر است با یک متخصص گفتگو کنید.

12. شما و شریکتان تا چه حدی به نیاز های خود اهمیت میدهید؟

همه ما مجموعه ای از نیازهای جسمی و عاطفی داریم که برای زنده ماندن و رشد فکری به ما کمک می کنند. نکته ی مهم این است که ما علاوه بر وظیفه ای که نسبت به خویشتن داریم و باید به خود عشق بورزیم و نیاز های خود را برآورده کنیم، نباید از یاد ببریم که لازمه ی یک رابطه ی سالم این است که باید متقابلاً نیاز های شریکمان را هم برآورده کنیم.

شما کدام یک از نیاز های شریک عاطفیتان را برآورده میکنید؟

روابط عاطفی

درک متقابل بسیار مهم است اما کافی نیست

درک متقابل از لازمه های یک رابطه ی پایدار است ولی فقط “درک کردن” معمولا کافی نیست، چرا که درک و “توجه کردن” در کنار هم ، به بهبود یک رابطه کمک می کنند.

یک رابطه عالی رابطه ای است که در آن زوجین می توانند خود واقعیشان باشند و در کنار هم پیشرفت کنند و چیز جدیدی به وجود آورند. این چیز جدید، همان زندگی مشترک است. روابطی که در آن ها احساس می کنیم در حال رشد هستیم از با ارزش ترین انواع روابط هستند.

در پایان این نکته را به یاد داشته باشید که روابط عاطفی شما هرگز بهبود نخواهد یافت و شکست های عشقی تان پایان نخواهد گرفت، مگر اینکه برای آن تلاش کنید و در قبال خود و شریک زندگی تان مسئول پذیر باشد و زندگی خود را دوست داشته باشید  ؛ چرا که آتش برای روشن ماندن، نیاز به مراقبت مداوم دارد.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *