ازدواج راحتی: بررسی جامع

ازدواج راحتی به معنای یک اتحاد آسان است که عاری از صمیمیت و ارتباط یک ازدواج سنتی است. این نوع رابطه به دلایل مختلفی ممکن است به‌خوبی کار کند. برخی فرهنگ‌ها ازدواج‌های راحتی را به ازدواج‌های عاشقانه ترجیح می‌دهند، در حالی که دیگران این نوع ازدواج‌ها را کمتر رضایت‌بخش یا کاملاً غیرقابل قبول می‌دانند.

چگونه وارد ازدواج راحتی شوید؟

این روابط ممکن است به‌طور استراتژیک در پاسخ به اهدافی نظیر وضعیت اجتماعی، فشار خانواده، اتحادهای سیاسی یا مقاصد قانونی شکل بگیرند. همچنین، ممکن است برای پذیرش اجتماعی وارد این نوع ازدواج‌ها شوید، زیرا در برخی فرهنگ‌ها برای افرادی که در سن مشخصی ازدواج نکرده‌اند، قضاوت وجود دارد.

همچنین ممکن است یک ازدواج عاشقانه به وضعیت راحتی تبدیل شود اگر دیگر عاشق نباشید. در این موارد، شما و شریک عاطفی‌تان به‌خاطر اینکه جدایی نیز سخت است، به زندگی مشترک‌تان ادامه می‌دهید. هر دلیلی که باشد، انگیزه ریشه در عشق رمانتیک یا صمیمیت عاطفی ندارد.

نشانه‌هایی از اینکه در یک ازدواج راحتی هستید

هیچ رابطه‌ای ثابت نمی‌ماند—طبیعی است که ارتباطات در نوسان باشد، به گفته جسیکا مانتاک، روان‌درمانگر و همکاری‌کننده در “Relatable”. ممکن است عشق پرشوری که داشتید، به احساس راحتی و امنیت تبدیل شود یا ارتباطی ثابت و قابل‌اعتماد به مرور زمان، شور و شوقی پیدا کند.

هر دو این روابط می‌توانند به خوبی کار کنند به شرطی که هر دو طرف راضی باشند. اما اگر خود را بیشتر نارضایتی می‌کنید و با این تغییرات جدید خوشحال نیستید، این ممکن است نشانه‌ای باشد که باید دوباره به رابطه نگاه کنید.

فشار برای ماندن در رابطه

گنی فینکل، روان‌درمانگر، می‌گوید: “من بارها از مراجعان شنیده‌ام که فشار واقعی برای ماندن در ازدواج‌های راحتی وجود دارد.” این فشار می‌تواند درونی باشد، به‌گونه‌ای که فرد نخواهد زندگی‌اش را سخت‌تر کند یا چیزی را که در حال کار کردن است، مختل کند، حتی اگر کاملاً رضایت‌بخش نباشد. او اضافه می‌کند که نظرات خانواده و عزیزان می‌تواند ترک این رابطه را دشوارتر کند.

اگر قادر به شکستن قید انتظارهای اجتماعی نباشید، ممکن است شادی خود را نادیده بگیرید و در رابطه‌ای بمانید که برای شما مناسب نیست.

مانتاک می‌گوید زمانی که به دلایل واقعی عاشق هستید، می‌خواهید زندگی‌تان را با شریک‌تان به اشتراک بگذارید چون آنها زندگی‌تان را بهتر می‌کنند. اگر به‌راحتی ارتباط را قطع می‌کردید اگر تمام فشارهای خارجی برداشته می‌شد، این نشانه قوی است که در یک ازدواج راحتی هستید.

عدم تمایل به گذراندن زمان باکیفیت با هم

طبیعی است که شما و شریک‌تان فعالیت‌ها و مسئولیت‌های زندگی را به‌اشتراک بگذارید، اما آیا واقعاً از ارزش‌ها، ترجیحات و رویاهای یکدیگر آگاهی دارید؟ اگر گفت‌وگوها به مسائل عملی نظیر کار، نگهداری منزل یا موضوعات روزمره محدود شود و هیچ ارتباط عاطفی یا تأملی در آن وجود نداشته باشد، ممکن است نشانه‌ای باشد که رابطه از نظر عاطفی خالی است.

شما نیاز به انجام تمام کارها به‌طور مشترک ندارید، اما باید تمایل به گذراندن وقت با یکدیگر وجود داشته باشد زیرا از یکدیگر لذت می‌برید و خود را احساس می‌کنید. اگر شما بیشتر از طریق تعهدات، مسئولیت‌ها و مدیریت روزمره زندگی در حال ارتباط باشید و به حدی که شما به‌ندرت ارتباط برقرار کنید، این می‌تواند نشانه‌ای از چالش‌ها باشد که بر عمق رابطه تأثیر می‌گذارد.

فینکل می‌گوید: “گذراندن وقت باکیفیت یا داشتن سرگرمی‌های مشترک، پیوند را در یک رابطه تقویت می‌کند.” اگر از وقت خوشحال کننده‌ای با هم نمی‌گذرانید، احتمالاً در حفظ یک پیوند قوی دچار مشکل خواهید بود.

به یاد داشته باشید که هیچ رابطه‌ای ثابت نمی‌ماند. گاهی شما و شریک‌تان در مرحله‌ای خنثی هستید و مشغول مسئولیت‌های خانوادگی و کاری. در این نوع از مواقع، مهم است که اراده کنید و تلاشی کنید تا زمانی برای ارتباط ایجاد کنید، اگر این یک ارزش مشترک در رابطه باشد.

همه‌چیز “فقط خوب است”

داشتن یک شریک خوب که اکثر انتظارات شما را برآورده می‌کند، عالی است، اما یک ارتباط عمیق و معنادار می‌تواند بیشتری به شما ارائه دهد. وقتی یک رابطه مطابق با عمیق‌ترین ارزش‌ها و حقیقت‌های شماست، می‌تواند الهام‌بخش باشد و باعث شود احساس رضایت، فهمیده شدن، پرشور بودن، انگیزه و راحتی کنید. فینکل می‌گوید: “مهمترین پایه قدرت و ارتباط برای یک زوج، احساس دیده شدن و فکر کردن به بهترین شکل درباره شریک است.”

تحقیقات نشان می‌دهد که ازدواج می‌تواند یکی از مهمترین روابط اجتماعی باشد که بزرگترها انتخاب می‌کنند که حفظ کنند، به‌ویژه اگر این انتخاب به‌خاطر احساس مثبت، شور و عشق باشد. بودن در یک ازدواج عاشقانه به هر دو شریک یک منبع حیاتی برای حمایت عاطفی ارائه می‌دهد که به کاهش افسردگی و اضطراب منجر می‌شود.

زمانی که در یک رابطه رضایت‌بخش نیستید، وضعیت معکوس اتفاق می‌افتد. شما به حمایت عاطفی یا صمیمیت بیشتری نیاز دارید که شریک‌تان تأمین نمی‌کند که می‌تواند رابطه را آسیب‌پذیر کند. مطالعات بیشتری نشان می‌دهد زمانی که ازدواج به منبع استرس تبدیل می‌شود، نه‌تنها به بهبود وضعیت عاطفی شما کمکی نمی‌کند، بلکه به مشکلات عملکردی و علائم افسردگی نیز می‌افزاید.

رابطه تنها در صورتی کار می‌کند که هیچ چیزی تغییر نکند

روابط در طول زمان تغییر می‌کنند و در حالی که شریک‌تان در یک مرحله خاص از زندگی شما ممکن است کامل به نظر برسد، ممکن است متوجه شوید که رابطه‌تان دیگر به‌خوبی کار نمی‌کند.

به عنوان مثال، شما با عشق دوران دبیرستان خود ازدواج کرده‌اید و به‌جای اینکه به‌طور مشترک رشد کنید، از هم فاصله می‌گیرید. یکی از شما ثابت مانده و در حالی که دیگری تغییر می‌کند، رابطه به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر کار نمی‌کند.

فینکل می‌گوید: “رشد در یک رابطه مهم است زیرا پیوند بین هر دو را عمیق‌تر می‌کند. بخشی از رشد این امید است که رابطه به‌خاطر آن قوی‌تر می‌شود، هر چند ممکن است برخی از آنها را بشکند.”

گفتنی است، روابط خوب نمی‌تواند در صورتی کار کند که همه چیز ثابت بماند. ایده‌آل این است که رابطه شما به‌اندازه کافی انطباق‌پذیر باشد تا با تغییرات اجتناب‌ناپذیر زندگی سازگار باشد. چیزهای پیش‌بینی‌شده و آشنا می‌تواند آزاردهنده باشد، اما وقتی با آن مواجه می‌شوید، خواهید دانست که چه انتظاری داشته باشید و چگونه به آن واکنش نشان دهید.

اگر از چالش دادن رابطه خود به‌وسیله یک گفت‌وگو، حقیقت بزرگ یا یک وضعیت جدید احساس ترس می‌کنید، مانتاک پیشنهاد می‌کند که درنگ کنید. در یک رابطه محبت‌آمیز و محترم، هر دو طرف مایل به تلاش برای موفقیت رابطه هستند، صرف‌نظر از اینکه چقدر این تلاش ممکن است ناراحت‌کننده باشد. “شما متعهد به رشد در کنار یکدیگر هستید.” او می‌افزاید: “شما از رشد و ارزش‌های یکدیگر حمایت می‌کنید و برای آن‌ها سپاسگزار هستید.”

آیا عشق رفته یا متفاوت شده است؟

از آنجا که روابط در طول زمان تغییر می‌کنند، به‌طوری‌که عشق و صمیمیتی که با شریک‌تان به اشتراک می‌گذارید نیز می‌تواند تغییر کند.

به عنوان مثال، رابطه شما ممکن است به شکل یک مشارکت راحت، قابل‌باور و ثابت به نام عشق همدلانه تبدیل شده باشد. اما این عشق شور و هیجان اولیه را از دست داده است که شما را در ابتدا به هم نزدیک کرده بود. اما این بدان معنا نیست که شریک شما شما را دوست ندارد یا به رابطه شما اهمیت نمی‌دهد.

علاوه بر این، نه هر رابطه‌ای با مفاهیم سنتی یا عجیب و غریب عشق رمانتیک سازگار است. برخی از شرکا یک ارتباط قابل‌باور و محبت‌آمیز را به شعله‌های بزرگ یا حرکت‌های بزرگ ترجیح می‌دهند و این کاملاً معمول است. مردم در رابطه‌های عاشقانه، ارزش‌ها و ترجیحات متفاوتی دارند و مهم است بدانید که چه می‌خواهید و نیاز دارید. انتخاب نوع ارتباطی که برای شما درست احساس می‌شود، با توافق و پذیرش دوجانبه، کاملاً مجاز است.

اگر این وضعیت نیازهای همه را برآورده می‌کند و در طولانی‌مدت رضایت‌دهنده است، ادامه دهید. تنها به این اطمینان حاصل کنید که در حال زندگی در آن چیزی نیستید که نمی‌خواهید یا به آن نیاز ندارید. “همیشه حفظ وضعیت موجود آسیب‌زا نیست، به‌ویژه اگر هر دو طرف احساس خوبی در مورد آن داشته باشند.” مانتاک می‌گوید: “کافی خوب، کافی خوب است. این یک انتخاب خوب است.”

مقابله با تغییرات در رابطه‌تان

فینکل می‌گوید: “رشد در یک رابطه مهم است چون پیوند بین اعضای آن را عمیق‌تر می‌کند.” زمانی که ما عاشق می‌شویم، یکدیگر را همان‌طور که هستیم می‌پذیریم. اما نمی‌توان انتظار داشت که همواره ثابت بمانیم. با گذشت زمان، نیازها، ترجیحات و مسائل غیرقابل‌تحمل شما به حدی تغییر می‌کند که احساس می‌کنید شخص متفاوتی هستید. برای هر رابطه‌ای که بخواهد موفق شود، مهم است که تفاوت‌های در حال رشد را برای بازسازی زمین مشترک یا ساخت پل‌های ارتباطی برای فهم و حمایت از یکدیگر از طریق رشد و تغییرات، مطرح کنید.

مانتاک می‌گوید: “مطرح کردن مسائلی که می‌خواهید در رابطه‌تان تغییر دهید یا اگر احساسات سختی دارید، دشوار است.” با این حال، صحبت کردن درباره مشکلاتتان نشان می‌دهد که به رابطه و خودتان اهمیت می‌دهید.

او پیشنهاد می‌کند که احساسات و نگرانی‌های خود را به‌طور صریح بیان کنید. حتی می‌توانید به شریک‌تان بگویید که از این گفت‌وگو می‌ترسید. آسیب‌پذیری و صداقت درباره احساسات‌تان هرگز بد نیست. فقط به یاد داشته باشید از جملات “من” استفاده کنید و گفت‌وگو را بر روی احساسات خود نگه دارید، نه اینکه فقط نشان دهید چه چیزی در طرف مقابل نادرست است.

برای بهبود ارتباط و پیوند، یک مرور رابطه می‌تواند فضای سازنده‌ای برای ارزیابی سلامت رابطه باشد. این همچنین به شما کمک می‌کند ببینید آیا ازدواج راحتی شما قادر است رشد کند و به یک ازدواج کارآمد تبدیل شود. در اینجا چگونگی برگزاری گفت‌وگوهای بعدی شما بیان شده است:

  • تنظیم یک هدف: نمی‌توانید وضعیت رابطه‌تان را در یک گفت‌وگو حل کنید. برای هر مرور، آنچه امیدوارید مورد بررسی قرار دهید را مشخص کنید. شاید یک هفته بخواهید ارتباط بهتری بسازید و تشکر کنید، و هفته بعد بخواهید یک نظر بی‌پروای آنها که شما را آسیب دیده کرده مطرح کنید. همه چیز مجاز است، اما به‌صورت مرحله به مرحله.
  • توافق بر سر اصول: اگر می‌خواهید همه‌چیز را روی میز بگذارید و افکار واقعی‌تان را با صدای بلند بیان کنید، باید احساس امنیت کنید. شما نمی‌توانید احساس تنبیه، قضاوت، کوچک‌سازی یا نادیده‌انگاری کنید. این به معنای ایجاد قواعد بنیادی در مورد آنچه که به صورت فعال گوش دادن، تأیید، پرسش‌های آزاد و نشان دادن معنای شنیدن نظر دیگران است—هرچند این ممکن است در آن لحظه سخت باشد.
  • عدم حواس‌پرتی: وسایل الکترونیکی و هرگونه حواس‌پرتی را کنار بگذارید و مکانی ساکت در داخل خانه یا جایی در دل طبیعت برای گفتگو پیدا کنید. نشان دادن تلاش برای نشان‌دادن توجه کامل، مهم است.
  • ثبات: مرورها زمانی بهتر عمل می‌کنند که به عنوان یک ابزار بلندمدت استفاده شوند. بعلاوه، این نشان می‌دهد که هر دو طرف دارای صداقت و ایمان به رابطه هستند. هر ماه یا یک‌بار در هفته زمان بگذارید اگر دارید در یک مشکل مداوم به سر می‌برید.
  • مراقبت از بعد: به‌جای اینکه به سرعت به رسیدگی به کودکان یا دیدن دوستان‌تان بپردازید، فضایی برای آرامش مشترک ایجاد کنید. این می‌تواند شامل نوشتن در دفترچه، در آغوش گرفتن و گفتگو یا گذراندن زمانی با یک وعده غذایی در رستوران مورد علاقه‌تان باشد. این به تعمیق نزدیکی شما کمک می‌کند و به اشتراک‌گذاری تجربیات و افکار بعد از احساس راحتی و ارتباط منجر می‌شود.

زمان ترک کردن است؟

اگر در تلاش برای گفتگو با شریک‌تان در مورد رابطه‌تان هستید و هیچ پیشرفتی به سمت یک راه‌حل یا مصالحه در مسائل بحرانی ایجاد نمی‌شود، ممکن است زمان آن رسیده باشد که رابطه را پایان دهید. اگر در زمانی که به تغییر نیاز دارید، تغییرات لازم را نمی‌بینید یا شریک‌تان تمایلی به تلاش برای بهبود ندارد، باید به‌طور متفاوت عمل کنید تا تغییر موردنظر خود را پیدا کنید.

مانتاک اظهار می‌کند که “احساس متفاوت داشتن در یک رابطه برای افراد غیرعادی نیست.” ممکن است یک نفر بخواهد پیش برود و دیگری نخواهد. شما نمی‌توانید تجربه طرف دیگر از رابطه را کنترل کنید. شما حقیقت خود را در دست دارید و مرزهای خود را حفظ کنید، به وضوح با دلسوزی ارتباط برقرار کرده و احساسات و موقعیت آنها را بدون تغییر مسیر خود محترم بشمارید.

فینکل هم موافق است و می‌گوید که مهم است به خودتان فرصتی بدهید که زودتر متوجه نقص‌ها در ازدواج‌تان نشده‌اید.

او می‌گوید: “گاهی اوقات ما خود را متقاعد می‌کنیم که این روابط ارزش سازش‌هایشان را دارند. اما با گذشت زمان، می‌بینیم که نمی‌توانیم هیچ نقص مشهودی در روابط‌مان را نادیده بگیریم.”

کمک و حمایت

پایان یک رابطه، به ویژه اگر طولانی باشد، دشوار است. اما با حمایت مناسب، شما تجربه‌های یادگرفته شده را پردازش خواهید کرد، مقاومت خواهید کردم و بهبودی خواهید یافت. مانتاک توصیه می‌کند که احساسات‌تان را با دوستان و خانواده، به ویژه آنهایی که روابط طولانی‌مدتی داشته‌اند، در میان بگذارید. تجربیات منحصر به فرد آنها به شما کمک می‌کند تا به‌درستی سوگواری کنید و در نهایت به تایید برسید.

او می‌افزاید: “به امیدی که از این شرایط عبور کنید، بچسبید. اینکه شما رشد خواهید کرد، نقاط قوت خود را خواهید آموخت، خود را بهتر خواهید شناخت و خواهید فهمید که در روابط چه می‌خواهید و اینکه در حال ایجاد فضایی برای ظهور یک رابطه جدید خواهید بود.”

به یاد داشته باشید

شخصی که با او ازدواج می‌کنید یکی از مهم‌ترین تصمیماتی است که می‌توانید بگیرید. هنگامی که تعهد کرده‌اید، همه چیز تغییر می‌کند؛ از محلی که زندگی می‌کنید، نوع جامعه‌ای که دارید، شغلی که انجام می‌دهید، نحوه خرج‌کردن پول، ارزش‌هایی که با عزیزان‌تان به اشتراک می‌گذارید و پیشرفتی که در زندگی‌تان می‌کنید. به یاد داشته باشید که به‌دقت درباره شریک‌تان و رابطه‌ای که می‌خواهید فکر کنید. این تصمیم را با دقت بگیرید.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *