فرآیند یادگیری: شرطیسازی کلاسیک
در فرآیند یادگیری که به آن شرطیسازی کلاسیک میگویند، محرک غیرشرطی (UCS) محرکی است که بهطور طبیعی و بدون هیچگونه شرطی، یک پاسخ را تحریک میکند. به عبارت دیگر، این پاسخ بدون نیاز به یادگیری قبلی رخ میدهد. در مقابل، محرک شرطی تنها پس از آنکه یک فرد یا حیوان یاد بگیرد که محرک را با یک پاسخ خاص مرتبط کند، پاسخ را تحریک میکند.
نمونههایی از محرکهای غیرشرطی
محرکهای غیرشرطی در اطراف ما وجود دارند. به این موارد فکر کنید:
- بوی غذای مورد علاقهتان که بلافاصله شما را گرسنه میکند.
- پرندهای که بینی شما را قلقلک میزند و باعث عطسه شما میشود.
- بوی پیاز هنگام خرد کردن آن که باعث اشکریزی شما میشود.
- پولن گلها و چمنها که باعث عطسه شما میشود.
- صدای بلندی که ناگهانی به گوش میرسد و شما را میترساند.
در هر یک از این مثالها، محرک غیرشرطی بهطور طبیعی یک پاسخ یا رفلکس غیرشرطی را تحریک میکند. شما نیازی به یادگیری برای پاسخ به محرک غیرشرطی ندارید؛ این پاسخ بهطور خودکار رخ میدهد.
محرک غیرشرطی در آزمایش پاولوف
در آزمایش کلاسیک ایوان پاولوف با سگها، پاولوف و دستیارانش به سگها غذاهای قابل خوردن و غیرقابل خوردن نشان دادند و تولید بزاق را در هر مورد اندازهگیری کردند. بزاق بهطور خودکار و بدون تلاش آگاهانه سگها زمانی که بوی غذا را استشمام میکردند، تولید میشد. این پاسخ نیازی به یادگیری نداشت. غذا یک محرک غیرشرطی بود زیرا یک پاسخ رفلکسی را تحریک میکرد.
آزمایش آلبرت کوچک
با استفاده از کار پاولوف، رفتارگرایان جان ب. واتسون و دانشجوی فارغالتحصیلش، روزالی راینر، آزمایشی را انجام دادند که به “آزمایش آلبرت کوچک” معروف شد. این تحقیق نشان داد که واکنشهای عاطفی میتوانند بهصورت کلاسیک در افراد شرطیسازی شوند. واتسون و راینر یک کودک 9 ماهه به نام آلبرت را در معرض یک موش سفید، یک خرگوش، یک میمون، ماسکها و روزنامههای در حال سوختن قرار دادند و واکنشهای او را مشاهده کردند. او در ابتدا هیچ ترسی از آنها نشان نداد. اما پس از آنکه واتسون شروع به ایجاد یک صدای بلند کرد—محرک غیرشرطی که باعث گریه آلبرت میشد—هر بار که موش سفید را به آلبرت نشان میداد، آلبرت ترسیده میشد. زیرا او یاد گرفته بود که موش سفید را با صدایی که از آن میترسید مرتبط کند، در نهایت به موش نیز با ترس واکنش نشان داد. موش که زمانی محرکی خنثی بود، به یک محرک شرطی تبدیل شد.
محرک خنثی
برای اهداف شرطیسازی کلاسیک یا یادگیری، به یک محرک خنثی و یک محرک غیرشرطی نیاز دارید. به عبارت دیگر، برای اینکه شرطیسازی انجام شود، ابتدا باید یک محرک خنثی را با یک محرک غیرشرطی ترکیب کنید. یک محرک خنثی در ابتدا هیچ پاسخ خاصی را تحریک نمیکند، اما وقتی با یک محرک غیرشرطی استفاده میشود، میتواند بهطور مؤثری یادگیری را تحریک کند و در نهایت به یک محرک شرطی تبدیل شود. یک مثال خوب از یک محرک خنثی، یک صدا یا یک آهنگ است. وقتی که در ابتدا ارائه میشود، محرک خنثی هیچ تأثیری بر رفتار ندارد.
مفهوم یادگیری در شرطیسازی کلاسیک
زمانی که یک محرک خنثی بهطور مکرر با یک محرک غیرشرطی (UCS) جفت میشود، شروع به ایجاد همان واکنش میکند که محرک غیرشرطی ایجاد میکند. بهعنوان مثال، در آزمایشهای پاولوف، دستیاران در ابتدا هیچ گونه ترشح بزاقی را تولید نمیکردند و بنابراین محرکهای خنثی بودند. به همین ترتیب، صدای در squeaky که باز میشود نیز در ابتدا یک محرک خنثی است. اگر این صدا بهطور مکرر با یک محرک غیرشرطی، مانند غذا دادن به گربه، جفت شود، این صدا در نهایت باعث تغییر در رفتار گربه شما خواهد شد. پس از شکلگیری این ارتباط، گربه شما ممکن است هر بار که صدای در squeaky را بشنود، واکنشی نشان دهد که گویی در حال غذا خوردن است.
محرک غیرشرطی در مقابل محرک شرطی
محرک غیرشرطی باعث ایجاد یک واکنش بدون هیچ گونه یادگیری قبلی از سوی موضوع میشود. این واکنش خودکار است و بدون فکر کردن رخ میدهد. در مقابل، یک محرک شرطی تنها پس از آنکه موضوع یاد گرفته باشد که آن را با یک نتیجه خاص مرتبط کند، واکنش ایجاد میکند. در آزمایشهای پاولوف، سگها یاد گرفتند که وقتی دستیاران را با روپوشهای سفید میبینند، بزاق ترشح کنند زیرا ارتباطی بین دستیاران و غذایی که ارائه میدادند، برقرار کرده بودند. واکنش بزاقی به دستیاران یک فرآیند خودکار و فیزیولوژیکی نبود، بلکه یک فرآیند یادگرفته شده بود. حضور دستیاران، که در ابتدا یک محرک خنثی بود، به یک محرک شرطی تبدیل شد.
زمانبندی رفتار یادگرفته شده
در طول فرآیند شرطیسازی کلاسیک، تعدادی از عوامل میتوانند بر سرعت یادگیری ارتباطات تأثیر بگذارند. مدت زمانی که بین ارائه محرک خنثی اولیه و محرک غیرشرطی میگذرد، یکی از مهمترین عوامل در این است که آیا یادگیری اتفاق میافتد یا خیر. زمانبندی نحوه ارائه محرک خنثی و محرک غیرشرطی است که تأثیر میگذارد که آیا یک ارتباط شکل خواهد گرفت یا نه، که به این اصل نظریه همجواری گفته میشود.
انواع شرطیسازی کلاسیک
در آزمایشهای پاولوف، صدای زنگ در ابتدا یک محرک خنثی بود، در حالی که بوی غذا یک محرک غیرشرطی بود. ارائه صدا نزدیک به ارائه بوی غذا منجر به ایجاد ارتباط قویتری میشود. زنگ زدن، که محرک خنثی است، مدتها قبل از محرک غیرشرطی منجر به ایجاد ارتباط بسیار ضعیف یا حتی غیرموجود میشود. انواع مختلفی از شرطیسازی ممکن است از زمانبندی یا ترتیبهای مختلف بین محرک خنثی و محرک غیرشرطی استفاده کنند. در شرطیسازی همزمان، محرک خنثی در همان زمان با محرک غیرشرطی ارائه میشود. این نوع شرطیسازی منجر به یادگیری ضعیف میشود. در شرطیسازی معکوس، محرک غیرشرطی ابتدا ارائه میشود و سپس محرک خنثی بعداً ارائه میشود. این نوع شرطیسازی نیز معمولاً منجر به یادگیری ضعیف میشود. در شرطیسازی ردیابی، محرک خنثی بهطور مختصر ارائه میشود و سپس متوقف میشود، و سپس محرک غیرشرطی ارائه میشود. این نوع شرطیسازی نتایج خوبی تولید میکند. در شرطیسازی تأخیری، محرک خنثی ارائه میشود و در حالی که محرک غیرشرطی ارائه میشود، ادامه مییابد. این نوع شرطیسازی بهترین نتایج را به همراه دارد.
یادگیری چیست؟
یادگیری به فرآیند کسب دانش یا مهارتهای جدید اشاره دارد که میتواند از طریق تجربه، آموزش یا مشاهده به دست آید. در زمینه شرطیسازی، یادگیری به معنای ایجاد ارتباط بین محرکها و واکنشها است که میتواند رفتار را تحت تأثیر قرار دهد.
بیشتر بخوانید
مدیتیشن یک روز پربرکت برای جذب عشق وامنیت و سلامتی
خود هیپنوتیزم درمان زود انزالی در مردان توسط هیپنوتراپیست رضا خدامهری
تقویت سیستم ایمنی بدن با خود هیپنوتیزم
شمس و طغری
خود هیپنوتیزم ماندن در رژیم لاغری و درمان قطعی چاقی کاملا علمی و ایمن
خود هیپنوتیزم تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس