مقدمهای بر نظریه تعارض
اگر تا به حال احساس کردهاید که نمیتوانید در زندگی پیشرفت کنید زیرا موفقیت محدود است، به نوعی با نظریه تعارض آشنا شدهاید. دکتر پاتریس لِ گوی توضیح میدهد: “نظریه تعارض بر این باور است که مردم و سیستمها به طور طبیعی در حال رقابت و تضاد با یکدیگر برای منابع محدود هستند.” او اضافه میکند: “این نظریه همچنین نشان میدهد که افرادی که قدرت دارند، هر کاری میکنند تا آن قدرت را حفظ کنند.”
فیلسوف آلمانی کارل مارکس به عنوان پدر این نظریه شناخته میشود، اما دیگران نیز بر آن افزودهاند. در این مقاله به بررسی عمیق نظریه تعارض، چگونگی توسعه و تغییر آن در طول زمان، ارتباط آن با دیگر نظریههای جامعهشناسی و اینکه آیا هنوز هم به زندگی امروز مرتبط است یا خیر، خواهیم پرداخت.
نظریه تعارض چیست؟
با وجود اینکه این اصطلاح ممکن است کمی پیچیده به نظر برسد، نظریه تعارض یک ایده ساده است که میتواند بسیاری از عناصر زندگی ما، از جمله طبقات اجتماعی و نابرابری ثروت را توضیح دهد. لِ گوی میگوید: “مردم اغلب این نظریه را در زمینه دلایل وقوع جنگ و دیگر تضادهای بزرگ در نظر میگیرند، اما میتوانیم آن را در زندگی روزمرهامان نیز بررسی کنیم.”
نظریه تعارض بر چند اصل اساسی استوار است: اینکه منابع در جهان ما محدود هستند، اینکه انسانها از منافع شخصی خود عمل میکنند و اینکه تضاد درون و بین گروههای اجتماعی اجتنابناپذیر است. این نظریه در تضاد با ایدهای به نام کارکردگرایی است که ادعا میکند جامعه به طور طبیعی برای خیر عمومی همکاری میکند و هر فرد نقشی در این راستا ایفا میکند.
این نظریه در دورههای جامعهشناسی تدریس میشود و اصول آن از زمان ارائه توسط مارکس، در طول سالها گسترش یافته و شامل توضیحات مربوط به جنگ و نابرابری نژادی شده است.
تاریخچه و اندیشمندان کلیدی نظریه تعارض
نظریه تعارض برای اولین بار توسط کارل مارکس معرفی شد و در طول زمان برای توضیح پدیدههای اجتماعی دیگر نیز به کار رفته است. ماکیاولی و توماس هابز نظریههایی ارائه دادند که بعدها توسط مارکس اصلاح شدند. او از نظریه تعارض برای توضیح اینکه چگونه طبقه کارگر به عنوان تولیدکنندگان کالا برای طبقه بالا عمل میکند، استفاده کرد. پس از آن، جامعهشناس ماکس وبر با افزودن سیاست، نژاد، جنسیت و آموزش به این نظریه، آن را کاملتر کرد. وبر معتقد بود که نابرابری تضاد را تشدید میکند و افراد را مجبور به رقابت میکند در حالی که به آنها شانسهای عادلانهای نمیدهد به دلیل عدم تحرک اجتماعی.
آیدا بی. ولز از منظر نژاد و فمینیسم به نظریه تعارف نگاه کرد و از آن برای توضیح افزایش نرخ اعدامهای خودسرانه بین دهههای ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ استفاده کرد، در حالی که افراد سیاهپوست شاهد تحرک اجتماعی بیشتری بودند و همچنین اینکه چگونه زنان سفیدپوست، زنان سیاهپوست را از جنبش حق رأیگیری کنار گذاشتند در حالی که برای حق رأی خود مبارزه میکردند.
و. ای. بی. دو بویز نیز از نظریه تعارض برای توضیح نژادپرستی در اواخر دهه ۱۸۰۰ استفاده کرد. او تحقیقات میدانی با خانوادههای سیاهپوست در فیلادلفیا انجام داد و در نشریه آتلانتیک درباره آنها نوشت و بر چالشهای افراد سیاهپوست در ایالات متحده تمرکز کرد.
در دهه ۱۹۵۰، جامعهشناس سی. رایت میلز نظریه تعارض را از منظر سازمانهای بزرگ در قدرت بررسی کرد. او پیشنهاد کرد که یک طبقه نخبگان از دولت، ارتش و شرکتها تشکیل شده است.
نظریه تعارض در زمانهای مدرن توسط نامزد ریاستجمهوری برنی سندرز مطرح شد. او گفت که کمکهای مالی که هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات از بانکها و دیگر شرکتهای بزرگ دریافت میکنند، آنها را به سمت این سازمانها متعهد میکند و افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. سندرز خود را به عنوان نماینده مردم معرفی کرد، در مقابل یک عضو طبقه بالا که با شرکتها همسو بود.
مفاهیم اصلی نظریه تعارض
نظریه تعارض بر چند مفهوم اساسی متمرکز است.
- رقابت: ایده اینکه همه ما باید رقابت کنیم، محور نظریه تعارض است. لِ گوی میگوید: “این رقابت در مواردی مانند رقابت افراد برای تعداد محدودی شغل با حقوق خوب و مزایای مناسب، یا برای تأمین مسکن مقرون به صرفه در مناطق دلخواه، مشاهده میشود.”
- قدرت: نظریه تعارض شامل گروهی در قدرت است که تمایل به حفظ آن دارد. ثروت و قدرت به هم مرتبط هستند و افراد ثروتمند معمولاً به عنوان افرادی در حال کنترل شناخته میشوند. این موضوع در زمینه دولت، شرکتها و افرادی که نسبت به بقیه جمعیت ثروت نامتناسبی دارند، منطقی است.
- کمبود منابع: این مفهوم که تنها مقدار محدودی از منابع وجود دارد، دلیل رقابت برای قدرت است. منابع محدود کلید نظریه تعارض هستند. این ممکن است احمقانه به نظر برسد زیرا جهان بسیار بزرگ است، اما اگر به نحوه تمرکز ما در آن فکر کنید، منطقیتر میشود. ما در شهرهایی با جمعیت متراکم زندگی میکنیم و در متراکمترین آنها، ممکن است برای پیدا کردن یک خانه جدید یا مدرسهای برای فرزندتان با رقابت شدید مواجه شوید.
- حاشیهنشینی: نظریه تعارض شامل حاشیهنشینی برخی افراد به دلیل عدم تعادل در قدرت است. لِ گوی توضیح میدهد: “ما نظریه تعارض را در جامعه امروز میبینیم زمانی که حقوق از گروههای حاشیهنشین گرفته میشود. در این حالت، شما میبینید که چگونه قدرت به شدت حفظ میشود و افراد در برخی موارد نمیتوانند حقوق اساسی خود را داشته باشند.” وقتی برخی افراد قدرت بیشتری نسبت به دیگران دارند، آنهایی که بدون قدرت هستند، به حاشیه رانده میشوند.
نظریه تعارض در مقایسه با دیگر نظریههای جامعهشناسی
در حالی که کارکردگرایی نیز توضیح میدهد که چرا جامعه به این شکل است، این کار را به شیوهای مخالف نظریه تعارض انجام میدهد. این نظریه به جای آن بر این تمرکز دارد که چگونه همه ما میخواهیم برای خیر عمومی کار کنیم. نظریه توافق نیز توضیح میدهد که چرا جامعه به این شکل عمل میکند، اما میگوید که نظم اجتماعی ما بر اساس ارزشها و هنجارهای ما است. یک نظریه جامعهشناسی دیگر، تعاملگرایی نمادین است که بیشتر بر روی افراد و چگونگی عمل آنها بر اساس معانی که به عناصر مختلف زندگی میدهند، تمرکز دارد.
نظریه تعارض از بیشتر نظریههای جامعهشناسی دیگر در این که حول تضاد متمرکز است، متمایز میشود. به همین دلیل، این نظریه به عنوان یک رویکرد “لیوان نیمه خالی” به بشریت شناخته میشود تا یک رویکرد “لیوان نیمه پر”.
کاربردهای نظریه تعارض
نظریه تعارض میتواند به جنبههای مختلف زندگی در جامعه ما اعمال شود.
- در سیاست: ما نظریه تعارض را در سیاست میبینیم، زیرا افرادی که کشور ما را رهبری میکنند، اغلب از طبقات بالا و ثروتمند هستند. افرادی که در قدرت هستند، قوانین و مقرراتی برای کسانی که پول کمتری دارند، وضع میکنند و قدرت کاهش کیفیت زندگی تودهها را دارند.
- در آموزش: نظریهپردازان تعارض سیستم آموزشی ما را به عنوان ابزاری برای نگهداشتن افراد در طبقات اقتصادی خود میبینند بدون اینکه تحرک اجتماعی امکانپذیر باشد. این موضوع به صورت مدارس در محلههای کمدرآمد با بودجههای کوچک و منابع کمتر و همچنین فرستادن فرزندان ثروتمندان به مدارس خصوصی گرانقیمت که در آنها آموزشهای با کیفیت بالاتری دریافت میکنند، تجلی مییابد. مدارس در محلههای اقتصادی برتر معمولاً نرخ فارغالتحصیلی بالاتری دارند و دانشآموزان بیشتری به دانشگاههای چهار ساله میروند نسبت به آنهایی که در مناطق کمدرآمد هستند.
- در اقتصاد: اقتصاد بخش عمدهای از نظریه تعارف است زیرا ایده اصلی آن این است که طبقه کارگر در موقعیتهای خود در حال تولید کالا و ارائه خدمات گیر کردهاند در حالی که ثروتمندان هر کاری که لازم باشد انجام میدهند تا در قدرت بمانند. این موضوع نابرابری و حاشیهنشینی را ایجاد میکند و بدون تحرک اجتماعی، این مشکلات در طول زمان ادامه خواهند داشت.
لِ گوی خاطرنشان میکند: “این ایده به ما کمک میکند تا بهتر بفهمیم که چرا افراد ممکن است به گونهای رفتار کنند که به نظر خودخواهانه و بیتوجه به جامعه بزرگتر برسد. در حالی که در واقع، آنها فقط در تلاشند تا آنچه را که نیازهای اساسی خود میدانند، حفظ کنند.”
انتقادات و محدودیتهای نظریه تعارف
مانند هر نظریهای، نظریه تعارف نیز محدودیتها و انتقادات خود را دارد. برخی افراد به طور کلی به آن اعتقاد ندارند، در حالی که دیگران برخی از مفاهیم آن را درست میدانند اما از نحوه بیان آن در مورد بشریت ناراضی هستند. لِ گوی میگوید: “یک محدودیت عمده نظریه تعارض این است که فرض میکند رفتار انسانی به طور ذاتی خودخواهانه است و شرایط موقعیتی که ممکن است منجر به این رفتار شود (رقابت برای منابع بسیار محدود) را در نظر نمیگیرد.”
همچنین در مورد نظریه تعارف تحقیق کافی وجود ندارد. هیچ مطالعه خاصی وجود ندارد که نشان دهد انسانها به طور ذاتی رقابتی هستند یا اینکه هر فرد ثروتمند بر حفظ وضعیت خود اصرار دارد. این نظریه افراد را در نور منفی میبیند و بسیاری از افرادی را که زندگی خود را حول رقابت و قدرت نمیچرخانند، نادیده میگیرد.
در نهایت، نظریه تعارف میتواند به عنوان یک سادهسازی بیش از حد از مشکلات جامعه در نظر گرفته شود. این نظریه به این نکته توجه نمیکند که درون طبقات نیز تضادهایی وجود دارد و به روشهایی که افراد برای حل تضاد و تحرک اجتماعی تلاش میکنند، اعتباری نمیدهد.
اهمیت نظریه تعارف در دنیای امروز
نظریه تعارف در زندگی امروز اگر به دنبال توضیح مشکلات موجود در جامعه هستید، مرتبط است. با این حال، به عنوان یک نظریه جامعهشناسی، بشریت را از یک لنز منفی ارائه میدهد و در زمانهای مدرن به طور خاص محبوبیت زیادی ندارد. این نظریه ممکن است برای توضیح برخی از رفتارهای افراد مفید باشد، اما نمیتواند به عنوان توجیهی برای رفتارها استفاده شود. این یک ایده جالب است و با یادگیری بیشتر در مورد آن، میتوانیم درک بهتری از چگونگی دیدگاه افراد در طول سالها نسبت به چالشهای جامعهمان پیدا کنیم.
بیشتر بخوانید
مدیتیشن یک روز پربرکت برای جذب عشق وامنیت و سلامتی
خود هیپنوتیزم درمان زود انزالی در مردان توسط هیپنوتراپیست رضا خدامهری
تقویت سیستم ایمنی بدن با خود هیپنوتیزم
شمس و طغری
خود هیپنوتیزم ماندن در رژیم لاغری و درمان قطعی چاقی کاملا علمی و ایمن
خود هیپنوتیزم تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس