پیوند-ژنتیکی-اختلال-اوتیسم

پیوند ژنتیکی جدیدی به اختلال طیف اوتیسم شناسایی شد

تحقیقات جدیدی که در مجله آمریکایی ژنتیک انسانی منتشر شده، پیوند ژنتیکی ناشناخته‌ای به اختلال طیف اوتیسم (ASD) شناسایی کرده است. این مطالعه نشان می‌دهد که تغییرات در ژن DDX53 به اختلال طیف اوتیسم کمک کرده و بینش‌های جدیدی در مورد پایه‌های ژنتیکی این وضعیت ارائه می‌دهد.

اختلال طیف اوتیسم که بیشتر مردان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، شامل گروهی از شرایط نورودولپمنتالی است که منجر به چالش‌هایی در ارتباط، درک اجتماعی و رفتار می‌شود. در حالی که ژن DDX53 که بر روی کروموزوم X قرار دارد به عنوان عامل مؤثری در توسعه و عملکرد مغز شناخته شده، پیش از این به طور قطعی با اوتیسم مرتبط نبود.

در مطالعه‌ای که امروز منتشر شد، محققان از بیمارستان کودکان بیمار (SickKids) در کانادا و مؤسسه جیانینا گاسلینی در ایتالیا، 10 فرد مبتلا به ASD از 8 خانواده مختلف را به صورت بالینی آزمایش کردند و دریافتند که تغییرات در ژن DDX53 از مادر به ارث رسیده و در این افراد وجود دارد. نکته جالب این است که اکثریت این افراد مرد بودند که نشان‌دهنده نقش بالقوه این ژن در غالب بودن مردان در ASD است.

ایک محقق در حال بررسی توالی‌های DNA در یک آزمایشگاه با تجهیزات مختلف.
تحقیقات جدید در مورد ژن DDX53 و ارتباط آن با اختلال طیف اوتیسم.

دکتر استیون شرر، نویسنده ارشد و دانشمند در زمینه ژنتیک و زیست‌شناسی ژنوم و رئیس تحقیقات در SickKids و مدیر مرکز مک‌لاگین در دانشگاه تورنتو، می‌گوید: “با شناسایی DDX53 به عنوان یک عامل کلیدی، به ویژه در مردان، می‌توانیم درک بهتری از مکانیسم‌های بیولوژیکی موجود داشته باشیم و دقت تشخیصی را برای افراد و خانواده‌هایشان بهبود بخشیم.” او همچنین افزود: “شناسایی این ژن جدید به عنوان یک عامل تأییدشده در ASD، پیچیدگی اوتیسم و نیاز به تحلیل جامع ژنتیکی را نشان می‌دهد.”

📢 اگر عاشق علم هستید و نمی‌خواهید هیچ مقاله‌ای را از دست بدهید…

به کانال تلگرام ما بپیوندید! تمامی مقالات جدید روزانه در آنجا منتشر می‌شوند.

📲 عضویت در کانال تلگرام
پاپ‌آپ اطلاعیه با اسکرول

در همان محل بر روی کروموزوم X، محققان شواهدی یافتند که نشان می‌دهد ژن دیگری به نام PTCHD1-AS ممکن است در اوتیسم نقش داشته باشد. این مطالعه به موردی اشاره می‌کند که یک پسر و مادرش، هر دو مبتلا به اوتیسم و با نیازهای حمایتی کم، دارای یک حذف ژنی خاص شامل ژن DDX53 و بخش‌هایی از PTCHD1-AS بودند.

این گروه مطالعه از طریق یک تلاش بین‌المللی مشترک، شامل چندین مؤسسه بالینی و تحقیقاتی معتبر از کانادا، ایتالیا و ایالات متحده شکل گرفته است. تحلیل‌های بیشتر از پایگاه‌های داده بزرگ تحقیقاتی اوتیسم، از جمله MSSNG و ابتکار تحقیقاتی اوتیسم بنیاد سیمونز، 26 فرد دیگر مبتلا به ASD را شناسایی کردند که تغییرات نادری مشابه با شرکت‌کنندگان این مطالعه در ژن DDX53 داشتند.

نمایش‌گر ژن DDX53 به صورت یک مارپیچ DNA رنگارنگ که با نمادهای اختلال طیف اوتیسم احاطه شده است.
تصویری از ژن DDX53 که به طور غیرمستقیم به اختلال اوتیسم مرتبط است.

پیوند جدیدی بین ژن DDX53 و اوتیسم

این ژن مدت‌هاست که از دسترس ما دور بوده و قبلاً به هیچ بیماری روان‌پزشکی مرتبط نشده بود. یافته‌های ما ارتباط مستقیمی بین DDX53 و اوتیسم را تأیید می‌کند که نه تنها برای آزمایش‌های ژنتیکی بالینی آینده حیاتی است، بلکه کشف آن نشان می‌دهد که مسیر تحت تأثیر این ژن با ویژگی‌های رفتاری اوتیسم مرتبط است و زمینه‌ای جدید برای تحقیقات فراهم می‌کند.” می‌گوید دکتر مارچلو اسکالا، نویسنده اصلی و پژوهشگر ژنتیک پزشکی در مؤسسه جیانینا گاسلینی، وابسته به دانشگاه جنوا (دپارتمان علوم اعصاب).

در مقاله‌ای دیگر که امروز در همان نشریه منتشر شده، دکتر مارلا مندس، نویسنده اصلی و پژوهشگر در SickKids، به همراه دکتر شرر، ۵۹ واریانت ژنتیکی را در کروموزوم X شناسایی کردند که به‌طور معناداری با اختلال طیف اوتیسم (ASD) مرتبط بودند. این واریانت‌ها در ژن‌هایی که به اوتیسم مربوط می‌شوند، از جمله PTCHD1-AS (نزدیک به DDX53DMD، HDAC8، PCDH11X و PCDH19، به‌علاوه نامزدهای جدید مرتبط با ASD مانند ASB11 و ASB9 یافت شدند. همچنین، ژن FGF13 به‌عنوان ژنی که با ASD مرتبط است و تفاوت‌های جنسیتی خاصی دارد، مورد توجه قرار گرفت و شواهد بیشتری را در مورد نقش کروموزوم‌های جنسی در این وضعیت ارائه داد.

گروهی از پسران جوان در یک پارک که در حال فعالیت‌های اجتماعی هستند، یکی از آن‌ها کمی کنار ایستاده و به نظر مضطرب می‌رسد.
چالش‌های اجتماعی و اجتماعی شدن کودکان مبتلا به اوتیسم.

دکتر شرر می‌گوید: “این یافته‌ها بینش‌های جدیدی درباره زیست‌شناسی کروموزوم X در ASD ارائه می‌دهند و شواهد بیشتری برای دخالت برخی ژن‌ها مانند DDX53 و FGF13 فراهم می‌کنند و نشان می‌دهند که این ژن‌ها باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرند.” تیم تحقیقاتی اشاره می‌کند که عدم وجود ژن مشابهی مانند DDX53 در مدل‌های موش معمولی ممکن است پژوهشگران آینده را مجبور کند تا نحوه مطالعه ASD را دوباره بررسی کنند. زیرا این مدل‌ها معادل عملکردی ندارند و یافته‌های مربوط به DDX53 به راحتی قابل تکرار نیستند.

دکتر شرر ادامه می‌دهد: “بینش‌های این مطالعه می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر طراحی و تفسیر تحقیقات اوتیسم تأثیر بگذارد، به‌ویژه در توسعه مدل‌های جدید. شناسایی این واریانت‌ها یک گام مهم به سوی توسعه تشخیص‌ها و درمان‌های دقیق‌تر برای بیماران و خانواده‌های مبتلا به ASD است.” او همچنین افزود: “هر دو مطالعه شواهد بیشتری ارائه می‌دهند که شرایط پیچیده نوروبه‌رفتاری مانند اوتیسم گاهی می‌توانند پایه‌های زیستی (ژنتیکی) ساده‌ای داشته باشند.”

این مطالعه با حمایت مالی مرکز مک‌لافلین دانشگاه تورنتو، Autism Speaks، Autism Speaks Canada، مؤسسه مغز انتاریو، وزارت آموزش و پرورش ایتالیا، دانشگاه و تحقیقات و بنیاد SickKids تأمین مالی شده است. همچنین، تأمین مالی اضافی از سوی مؤسسات ملی بهداشت و مرکز بیماری‌های نادر کالیفرنیا در UCLA ارائه شده است.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *