شخصیت‌های نوع A و B: آیا می‌توانند با هم رابطه موفقی داشته باشند؟

همه ما درباره شخصیت‌های نوع A و نوع B شنیده‌ایم که غالباً تحت تاثیر کلیشه‌های مشترکی قرار می‌گیرند. اما آیا ممکن است یک فرد با شخصیت نوع A در یک رابطه موفق با کسی که شخصیت نوع B دارد، باشد؟

در ادامه این مقاله، بیشتر با این دو نوع شخصیت و نحوه تعامل آن‌ها در یک رابطه آشنا می‌شویم، مزایا و معایب این نوع رابطه را بررسی می‌کنیم و بهترین روش‌ها برای حمایت از شریک خود با نوع شخصیت مخالف را خواهیم دید، چه شما نوع A باشید و چه نوع B.

انواع شخصیت

شخصیت‌ها، مانند نوع A و نوع B، در یک طیف وجود دارند. تعداد بسیار کمی از افراد ۱۰۰٪ از یک نوع هستند، اما بیشتر افراد به‌طور معمول به یکی از این دو نوع تمایل دارند. همچنین، شخصیت‌ها لزوماً ویژگی‌های ذاتی یا ارثی نیستند. این انواع می‌توانند بر اساس شرایط و تجارب متفاوت، مانند داشتن یک محیط کار پرتلاطم، آموخته و توسعه پیدا کنند.

شخصیت نوع A چیست؟

وقتی نام نوع A را می‌شنوید، بیشتر مردم به کمال‌گرایی و وسواس فکری فکر می‌کنند یا شاید فردی با نیازهای بالا به ذهنشان می‌آید. اما شخصیت‌های نوع A واقعاً فراتر از این هستند.

برخی از ویژگی‌های اصلی شخصیت واقعی نوع A شامل:

  • تمرکز بر دستاوردها: افراد نوع A به شدت به اهداف خود متعهد بوده و ممکن است احساس کنند که برای رسیدن به آن‌ها باید حتی اقدام‌های افراطی انجام دهند.
  • رقابت‌طلبی: افراد نوع A می‌توانند بسیار رقابتی باشند، هم با دیگران و هم با خودشان.
  • بی‌صبری: فوریت در زمان یکی از ویژگی‌های رایج نوع A است، با تمایل عمومی به انتظار کمتر از آنچه که فکر می‌کنند باید بگذرد. همه باید طبق برنامه آن‌ها پیش بروند!
  • سلطه‌گری: افراد نوع A زمانی که مسئولیت بر عهده آن‌هاست راحت‌تر هستند و ممکن است تلاش کنند تا کنترل هر وضعیتی را به دست بگیرند.
  • خشم و پرخاشگری آزاد: شخصیت نوع A ممکن است به سرعت نسبت به چیزهایی با عصبانیت واکنش نشان دهد، حتی هنگامی که این واکنش بیش از حد است.

شخصیت نوع B چیست؟

شخصیت نوع B معمولاً به عنوان مخالف شخصیت نوع A در نظر گرفته می‌شود؛ فردی که عموماً آرام و سازگار است.

ویژگی‌های شخصیت نوع B عبارتند از:

  • انعطاف‌پذیری: فرد نوع B می‌تواند به راحتی به توافق برسد و نگرش پیش برویم دارد.
  • سطح پایین استرس: افراد نوع B به طور کلی کمتر از همتایان نوع A خود دچار استرس می‌شوند.
  • سازگاری با تغییرات: افراد با شخصیت نوع B دارای توانایی بیشتری برای مقابله با تغییرات به‌ویژه غیرمنتظره هستند.
  • ثبات احساسی: افراد نوع B معمولاً تجربه‌های احساسی کمتری از نوسانات شدید دارند.
  • خلاقیت: شخصیت‌های نوع B می‌توانند به‌ویژه خلاق باشند و کمتر به قوانین و ساختارهای سخت پایبندند و می‌توانند راه‌حل‌ها و راه‌کارهایی را ببینند که ممکن است خارج از چهارچوبی باشد که افراد نوع A در آن عمل می‌کنند.
  • تمایل به تعویق: در حالی که پیدا کردن فرد نوع A که تعویق کند دشوار است، افراد نوع B معمولاً نگران مهلت‌ها نیستند و احساس نمی‌کنند تحت فشار برای اتمام پروژه‌ها قرار دارند.
  • صبر: جنبه معکوس تمایل به تعویق این است که افراد نوع B می‌توانند بسیار صبور باشند (برخلاف بی‌صبری مشهور شخصیت‌های نوع A).

مزایای رابطه نوع A و نوع B

هرچند ممکن است به نظر برسد که شخصیت‌های نوع A و نوع B تفاوت‌های غیرقابل حلی دارند، اما رابطه بین یک نوع A و نوع B می‌تواند بسیار موفق باشد.

یکی از مزایای بودن در یک رابطه نوع A و نوع B این است که می‌توانید یکدیگر را متعادل کنید. فرد B می‌تواند به فرد A یاد دهد که چگونه بیشتر استراحت کند و خود را از فشارها رها کند، که می‌تواند منجر به کاهش استرس در زندگی A و بنابراین کاهش استرس در رابطه شود.

از سوی دیگر، شخص A می‌تواند به فرد B مزایای کار سخت و تمرکز بر اهداف را یاد دهد و آن‌ها را با مفاهیم و اقداماتی مانند انگیزه و دستاورد حمایت کند. این می‌تواند به غنی‌تر شدن زندگی حرفه‌ای و شخصی B منجر شود و در نتیجه در رابطه مثبت‌تر شود (این به معنای آن نیست که شخصیت‌های نوع A نمی‌توانند استراحت کنند و شخصیت‌های نوع B هرگز سخت کار نمی‌کنند. به هیچ وجه! به یاد داشته باشید که این ویژگی‌ها در یک طیف وجود دارند).

حفظ این تعادل مزایای زیادی به همراه دارد. نوع A معمولاً به حرکت ادامه می‌دهد که می‌تواند منجر به فرسودگی شود و دو نوع A می‌توانند به روش‌های ناسالم از یکدیگر تغذیه کنند، توضیح می‌دهد امی مارشل، روانشناس. از طرف دیگر، نوع A می‌تواند فرد نوع B را در دستیابی به اهدافش تشویق و تحریک کند. در این شرایط، هر دو می‌توانند بهترین نسخه از یکدیگر را بیرون بکشند.

علاوه بر این، B احتمالاً در برنامه‌ریزی یا کنترل موقعیت‌ها به پای A پا نمی‌گذارد. این می‌تواند باعث آسان‌تر شدن واگذاری مسئولیت‌ها در رابطه شود، زیرا هر شخص به سمت متفاوتی تمایل دارد – A می‌تواند کارهایی را که دوست دارد و در آن‌ها بهترین است (مانند برنامه‌ریزی) انجام دهد و B وظایف دیگری را بر عهده بگیرد (مانند حل خلاقانه مشکلات).

همچنین احتمالاً درگیری‌ها بین شخصیت A و شخصیت B شدت کمتری خواهد داشت و سریع‌تر حل می‌شود، زیرا A با یک نوع A سرسخت دیگر مواجه نیست.

به دلیل قابلیتی که B در یافتن نقاط توافق و سازگاری نسبت به نیازهای A دارد، درگیری‌ها بین دو نوع A و B می‌توانند کمتر شدید باشند.

شخصیت B در رابطه بیشتر به راحتی می‌تواند به نیازهای A سازگار شود، مانند دادن زمان تنهایی به او در صورت نیاز، زیرا B ها معمولاً کمتر سخت‌گیرند و به ساختارهای کمتری نسبت به همتایان A خود نیاز دارند.

باز بودن به تغییر می‌تواند ارتباط بهتری را در رابطه تسهیل کند، زیرا نوع A نیازی به ترس از بازخورد منفی از شریک نوع B خود ندارد و A می‌تواند احساسات خود را به طور آزادانه بیان کند (و بالعکس، اگر A از سبک B پیروی کند!).

چرا درگیری‌ها در روابط می‌توانند مثبت باشند

معایب رابطه نوع A و نوع B

مانند هر رابطه‌ای، ممکن است در یک رابطه نوع A و B چالش‌هایی وجود داشته باشد.

شخصیت A ممکن است بر شخصیت B فشار بیاورد، یا B ممکن است احساس کند که او تحت فشار است. صراحت، رقابت‌طلبی و نیاز به سلطه‌ای که یک نوع A نشان می‌دهد می‌تواند به B احساس کند نمی‌تواند خود را بیان کند. B ممکن است نگران باشد که چگونه در رابطه از خود دفاع کند، به ویژه اگر احساس کند نمی‌تواند نیازهایش را با شریک نوع A خود در میان بگذارد. این می‌تواند در آینده منجر به خشم و تضاد شود.

علاوه بر این، اگر شریک B به طور مداوم در زمینه برنامه‌ریزی عقب بماند و به‌طور مداوم انتظار داشته باشد که شریک A تمام برنامه‌ها را بخواهد و همه چیز را خودش انجام دهد، A ممکن است ناامید شود و بخواهد که B کمی ابتکار عمل نشان دهد.

این ممکن است برای B دشوار باشد، به ویژه اگر به طور طبیعی به ذهنش نرسد که باید این نوع کار را پذیرفته و انجام دهد؛ و ناتوانی او در بر عهده گرفتن در چشم A می‌تواند باعث شود A احساس نکند که تحت حمایت قرار دارد و مورد قدردانی قرار می‌گیرد.

در ارتباط با این موضوع، در یک رابطه نوع A و B ممکن است یک سوء تفاهم اساسی در مورد نحوه عمل طرف دیگر وجود داشته باشد. اگر هر شریک از دیگری انتظار خاصی داشته باشد اما فرض کند که به این دلیل که خودشان به یک شکل عمل می‌کنند، شریکشان نیز به همان شکل عمل خواهد کرد، این می‌تواند منجر به تضاد و خشم شود – به ویژه اگر هر فرد نتواند از نیازهای خود به روشنی صحبت کند.

همچنین برخی ویژگی‌های شخصیتی هستند که برای هر نوع ذاتی هستند و می‌توانند به‌راحتی دیگری را آزرده خاطر کنند. استفاده از خاصیت آرامش B و نداشتن تمرکز او می‌تواند بر اعصاب A تأثیر بگذارد، در حالی که اصرار A بر اینکه همه چیز باید دقیقاً به شکلی که خواسته شده باشد، می‌تواند B را آزرده خاطر کند. در حالی که این نوع اختلافات ممکن است در هر رابطه‌ای ایجاد شود، تفاوت‌های بارز بین نوع A و نوع B می‌تواند به‌ویژه مشکل‌ساز باشد.

تفاوت‌های در علایق و اولویت‌ها نیز می‌توانند در یک رابطه نوع A و B مشکلاتی ایجاد کنند، همان‌طور که یولاندا رنتریا، مشاور روان‌شناسی توضیح می‌دهد. به‌طور خاص، باید مراقب تضادی که بین شرکا ایجاد می‌شود وقتی که تلاش می‌کنند دیگری را مجبور کنند بیشتر شبیه خودشان باشد، یا فاصله‌ای که ممکن است بین آن‌ها ایجاد شود اگر اهداف و علایق زندگی‌شان کاملاً متفاوت باشد بود.

برانگیختن نیازهای خود در یک رابطه

استراتژی‌هایی برای مدیریت رابطه نوع A و B

مدیریت یک رابطه نوع A و نوع B به ارتباط و درک بستگی دارد.

مانند هر رابطه‌ای، نیازهای خود را با شریک خود در میان بگذارید، می‌گوید مارشل. در یک راستا باشید و شفاف عمل کنید. همچنین به یاد داشته باشید که وجود نیازهای متفاوت اشکالی ندارد و هر دو طرف می‌توانند به سازش رسیده و راهی برای توافق پیدا کنند.

اگر شما نوع A هستید

اگر شما نوع A هستید، مهم است که قبول کنید که ممکن است شریک شما به اندازه شما مد motivation یا assertive نباشد و این اصلاً اشکالی ندارد! افراد متفاوت هستند و این تفاوت‌ها می‌توانند یکدیگر را مکمل کنند وقتی که بیاموزید توقعات خود از شریک خود برای انجام کارها و احساسات مشابه را کنار بگذارید.

سعی کنید تفاوت‌های شریک خود را به عنوان نقاط قوت ببینید نه به عنوان نقص‌های شخصیتی، می‌گوید رنتریا. برای مثال، شرکای نوع A می‌توانند آرامش شریکشان را به عنوان منبعی برای ارتقا در نظر بگیرند.

واضحاً نیازهای خود را از شریک نوع B خود بیان کنید. به عنوان مثال، اگر این اولین اقدام آن‌ها برای کمک به شما در زمینه برنامه‌ریزی و اهداف خانه یا رابطه نیست، به آن‌ها بگویید که دقیقاً چه اقداماتی و حرکاتی از آن‌ها نیاز دارید. اگر از آن‌ها انتظار دارید که به شما در برنامه‌ریزی یک سفر کمک کنند اما هرگز به آن‌ها نگویید که این چیزی است که از آن‌ها می‌خواهید – به‌ویژه اگر آن‌ها از نوع برنامه‌ریز نیستند – چگونه باید بدانند؟

در عین حال، سعی کنید نیازها و آرزوهای خود را به شریک نوع B خود تحمیل نکنید. فقط به این دلیل که آن‌ها ممکن است تمایل به تعویق در کارها داشته باشند یا با انگیزه کمتری به مسائل نزدیک شوند، به معنای آن نیست که نمی‌توانند به اهداف خود برسند یا کارهایی را انجام دهند که باید انجام دهند. به یاد داشته باشید که آن‌ها صرفاً راه دیگری برای انجام کارها دارند.

اگر شما نوع B هستید

اگر شما نوع B هستید، این را بپذیرید که ممکن است شریک نوع A شما به اندازه‌ی شما آرام یا قادر به سازش نباشد. شما دو نفر مهارت‌ها و رویکردهای متفاوتی به مشکلات و موفقیت‌ها دارید و پذیرش این واقعیت می‌تواند به شما در درک بهتر شریک‌تان کمک کند و از آن‌ها توقع چیزی که برایشان ممکن نیست نداشته باشید.

اگر شریک شما به شما بگوید که به چیزی از شما نیاز دارد – نوعی عمل یا تلاش – گوش بدهید و تلاش کنید که آن‌ها را برآورده کنید، حتی اگر این چیزی نباشد که شما به طور طبیعی انجام می‌دهید. این به معنای نادیده گرفتن نیازهای خود یا انجام چیزی که به نفع شما نیست نیست؛ بلکه به این معناست که ممکن است مجبور شوید برای شریک خود تلاش کنید تا چیزی حتی کمی خارج از منطقه راحتی خود انجام دهید، مانند کمک به آن‌ها در برنامه‌ریزی تعطیلات یا پیشگام بودن در کارهایی مانند کارهای خانه.

تلاش کنید تا انگیزه‌ها و اهداف شریک نوع A خود را درک کنید. صحبت درباره هدف‌هایی که به سمت آن‌ها حرکت می‌کنند می‌تواند به شما به عنوان نوع B کمک کند تا متوجه شوید چه چیزهایی را به سختی دنبال می‌کنند. این می‌تواند به شما کمک کند تا شریک‌تان را بپذیرید و حتی از آن‌ها حمایت کنید در حالی که برای دستیابی به آن اهداف تلاش می‌کنند – حتی اگر آن اهدافی باشد که شما معمولاً به آن‌ها اهمیت نمی‌دهید.

شرکای نوع B می‌توانند شخصیت محرک شریک خود را به عنوان دعوتی برای چالش دادن به خود برای رشد ببینند، توضیح می‌دهد رنتریا. بنابراین به جای اینکه انگیزه شدید شریک خود را به عنوان چیزی ترسناک یا غیرمنطقی ببینید، سعی کنید آن را به عنوان یک فرصت برای بهبود زندگی خودتان مشاهده کنید.

نتیجه‌گیری نهایی

هرچند افراد دارای شخصیت نوع A و نوع B در عادت‌ها و رویکردهای خود به کار و روابط بین‌فردی بسیار متفاوت هستند، این به معنای ناتوانی آن‌ها در کار با یکدیگر نیست.

گرچه یک رابطه نوع A و نوع B می‌تواند مشکلات خاصی به همراه داشته باشد – همانند هر رابطه عاشقانه‌ای – در واقع بسیاری از مزایای قرار ملاقات با فردی که شخصیتش با شما متفاوت است وجود دارد.

مقاله های شبیه به این مقاله

بیشتر بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *