رابطهتان را با دوستتان با عشق و صداقت حفظ کنید
آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفتهاید که بدانید دوستتان در حال انجام یک اشتباه بزرگ است؟ این یک موقعیت دشوار است، اما گاهی اوقات تنها راه کمک، صداقت با آنهاست، حتی اگر این موضوع دردناک باشد. اگر نیت شما خیر و نیکخواهی باشد، آنها متوجه خواهند شد که از کجا میآید.
سابرینا رمانوف، روانشناس بالینی، میگوید: “شما ممکن است نیاز داشته باشید که به یک دوست عشق سخت نشان دهید وقتی متوجه میشوید که در یک الگوی سمی گیر کردهاند یا در رفتاری که به خود یا دیگران آسیب میزند، درگیر هستند.”
چند نکته برای نشان دادن عشق سخت
گاهی اوقات بودن یک دوست خوب بدین معناست که حقیقت را بگویید – حتی زمانی که آنچه که شنیدنش برای کسی خوشایند نیست. چه آنها در یک رابطه سمی، شرایط ناخوشایند یا عادتهای مضر گرفتار شده باشند، نشان دادن عشق سخت بیشتر به صداقت مرتبط است در حالی که شما همچنان به آنها پشت میکنید.
زمان مناسب برای نشان دادن عشق سخت
تصمیمگیری در مورد اینکه چه زمانی باید به یک دوست عشق سخت نشان دهید، میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه زمانی که عمیقاً به آنها اهمیت میدهید. اینجا چندین شرایط ذکر شده است که ممکن است نیاز به مداخله شما داشته باشد.
آنها در یک چرخه رابطه سمی گرفتارند
تصور کنید دوست شما در یک چرخه سمی گرفتار است که شخصی به آنها بهطور نابخردانهای رفتار میکند – ممکن است این فرد یک شریک عاطفی، عضو خانواده، همکار یا دوست باشد. شما شنونده درد و دل آنها بودهاید و حمایت خود را ارائه کردهاید، اما آنها بارها و بارها به همان الگو بر میگردند. این زمانی است که عشق سخت ممکن است لازم باشد.
شما میتوانید بگویید: “دوستت دارم، اما تو سزاوار خیلی بهتر از این هستی و نمیتوانم تماشا کنم که خودت را به این شکل آزرده کنی.”
آنها در حال درگیر شدن در رفتارهای خود تخریبی هستند
اگر دوستتان در حال انجام عادتهای مضر هستند، عشق سخت میتواند راهی برای مداخله به نفع سلامت طولانیمدت آنها باشد. این عادتها میتواند شامل مصرف مواد مخدر، فعالیتهای جنایی، سوء رفتار، آسیب زدن به خود، قمار و هزینههای بیخود باشد، به گفته کلودیا د لانو، درمانگر مجاز ازدواج و خانواده.
شما میتوانید به آنها بگویید: “من نگران رفتار تو هستم و اینکه چگونه بر زندگیات تأثیر میگذارد. من به تو اهمیت میدهم و نمیتوانم بنشینم و تماشا کنم که این کار را میکنی.”
آنها به سلامتی خود بیتوجهی میکنند
فرض کنید دوست شما به سلامت خود بیتوجهی کرده است – چه از دیدن پزشک برای یک مشکل پایدار خودداری کند یا از کنار گذاشتن سلامت روان خود بدون درخواست کمک. اگر آنها این مسئله را مدت طولانی نادیده گرفتهاند، ممکن است یک فشار جدی لازم باشد.
میتوانید بگویید: “من به تو اهمیت میدهم، اما این وضعیت سالم نیست. تو باید به خودت اهمیت بدهی و اگر ندهی، این وضعیت بدتر میشود.” هدف شما نشان دادن اینکه رفاه آنها برای شما مهم است، نه آزار دادن آنهاست.
آنها ناراحت هستند اما تمایلی به تغییر ندارند
اگر دوستتان مرتباً در مورد شغل، وضعیت زندگی، روابط یا زندگی بهطور کلی شکایت میکند اما هرگز تلاشی برای تغییر نمیکند، عشق سخت میتواند به آنها کمک کند واقعیت را ببینند.
سعی کنید بگویید: “میدانم که ناراحت هستی، اما اگر قصد نداری یک شغل دیگر پیدا کنی یا تغییری ایجاد کنی، در همان وضعیت باقی میمانی. تو قدرت بهبود اوضاع را داری، اما این وابسته به خود توست.”
زمانی که باید عقبنشینی کنید
اگر در حال فکر کردن درباره اینکه آیا باید مداخله کنید یا نه، اینجا چند موقعیت است که ممکن است بهتر باشد عقبنشینی کنید:
- آنها در حال سوگواری هستند: اگر دوست شما به تازگی عزیزی را از دست داده یا با جدایی بزرگی دست و پنجه نرم میکند، ممکن است این زمان مناسبی برای عشق سخت نباشد. در حال حاضر، آنها به حمایت عاطفی نیاز دارند، نه کسی که به آنها بگوید چگونه باید مسائل را حل کنند. به جای مداخله، فقط در کنار آنها باشید.
- آنها فقط درد و دل میکنند، نه به دنبال مشاوره: همه ما گاهی به رها کردن بخار نیاز داریم. شاید دوست شما در مورد کار یا همسایهی آزاردهندهشان شکایت میکند. اگر آنها واقعاً به دنبال راه حل نیستند، عشق سخت ممکن است آنچه که نیاز دارند نباشد. میتوانید یک گوش شنوا باشید بدون اینکه مشاورهای ارائه کنید.
- آنها بهترین تلاش خود را میکنند: اگر میدانید شخصی در حال حاضر تمام تلاش خود را انجام میدهد تا رفتار خود را تغییر دهد، باید از این ماجرا دور بمانید، به گفته دکتر رمانوف. “اگر آنها در حال حاضر بهترین تلاش خود را میکنند و هنوز در تلاش هستند، حمایت ممکن است بیشتر از عشق سخت مفید باشد.”
- این یک موضوع جزئی یا یک انتخاب شخصی است: گاهی دوست شما ممکن است انتخابی کند که شما لزوماً انجام نمیدادید، اما آنها به خود یا دیگران آسیبی نمیزنند. شاید آنها با کسی که شما از آن راضی نیستید، قرار گذاشتهاند یا مسیر شغلی متفاوتی را انتخاب کردهاند. تا زمانی که آنها در خطر نیستند، بهتر است به آنها اجازه دهید زندگی خود را زندگی کنند و اشتباهات خود را انجام دهند. به جای عشق سخت، کنجکاوی حمایتی را پیشنهاد دهید: “نمیدانم اگر میدیدم تو اینجا هستی، اما اگر خوشحالی، من هم خوشحالم.”
- شما عاطفی درگیر هستید: دکتر رمانوف میگوید اگر نسبت به شخص احساسات دوگانه دارید، بهتر است از عشق سخت دور بمانید. “برای مثال، اگر شما از آنها بسیار عصبانی هستید، عشق سخت ممکن است بهعنوان توهینآمیز یا تحقیرآمیز به نظر برسد و بیشتر موجب آزار باشد تا نتیجه مثبت.”
- شما مشاوره مفیدی ندارید: اگر از نظر بهترین اقدام برای آنها مطمئن نیستید، ممکن است بهتر باشد از دادن مشاوره خودداری کنید. به جای آن، میتوانید پیشنهاد کنید که به آنها گوش دهید و حمایت عاطفی فراهم کنید.
۱۰ نکته برای صحبت با دوستتان
شروع یک گفتگوی عشق سخت میتواند ناخوشایند باشد، اما راههایی برای نزدیک شدن به آن بهصورت ملایم وجود دارد. کارشناسان چند استراتژی را پیشنهاد میکنند که ممکن است مفید باشد:
- زمان مناسب را پیدا کنید: زمان را انتخاب کنید که دوستتان آرام و آماده برای بحث باشد. از مطرح کردن آن در یک جمع یا زمانی که مشغول هستند، پرهیز کنید.
- نگرانی خود را ابراز کنید: نظرات شما باید از نقطهای از نگرانی بیاید، به گفته دکتر رمانوف. به دوستتان بگویید که به آنها اهمیت میدهید و میخواهید کمک کنید. میتوانید بگویید: “میخواهم درباره چیزی با تو صحبت کنم زیرا به تو اهمیت میدهم و دوستی ما برایم بسیار بااهمیت است.”
- مشاهدهها را بدون قضاوت به اشتراک بگذارید: هنگام ارائه اطلاعات دشوار، مفید است از جملات “من” استفاده کنید و از جملات متمرکز بر “تو” پرهیز کنید تا مشاهدههای خود را به اشتراک بگذارید و از حالت تدافعی جلوگیری کنید، به گفته دکتر رمانوف. به عنوان مثال، “متوجه شدم که اخیراً بیشتر مینوشی و واقعاً نگران تو هستم.”
- خاص باشید: از بیان جملات مبهم یا کلی پرهیز کنید. دقیقاً در مورد رفتار یا وضعیت که باعث نگرانی شده، توضیح دهید.
- نگرانیهای خود را توضیح دهید: توضیح دهید که چرا رفتار آن شخص شما را نگران میکند. “این را میگویم چون تو را دوست دارم و نمیخواهم ببینم که به مسیری بروی که ممکن است در دراز مدت به تو آسیب برساند.”
- از حمله به آنها در حالت عصبانیت پرهیز کنید: وقتی با آنها صحبت میکنید، مهم است که احساسات خود را در حد میانه نگه دارید تا تهاجمی نباشند، به گفته د لانو. “تونی و کلماتی که آنها را تأیید میکند میتواند نشان دهد که نیت شما حفظ ایمنی آنها، خودتان یا دیگران است.”
- فعالانه گوش دهید: به دوستتان فرصتی دهید تا افکار و احساسات خود را بیان کند. به آنچه آنها میگویند توجه کنید و سعی کنید دیدگاه آنها را درک کنید.
- وقت دهید: به آنها زمان دهید تا نظرات شما را در نظر بگیرند و تصمیم بگیرند چگونه میخواهند آن را بپذیرند، به گفته دکتر رمانوف. “اغلب مدت زمان طولانی از زمانی که دانهها کاشته میشوند تا زمانی که شروع به رشد میکنند، طول میکشد.”
- حمایت کنید: به دوستتان بگویید که در هر شرایطی در کنار آنها هستید. پیشنهاد دهید که اگر به منابع نیاز دارند، به آنها کمک کنید.
- رابطه را تقویت کنید: مهم است که به آنها بگویید که شما بدون قید و شرط در زندگی آنها حضور دارید و رابطه تغییر نخواهد کرد، به گفته دکتر رمانوف. “شما به آنها عشق سخت نشان میدهید زیرا به آنها احترام میگذارید و برای آنها اهمیت قائلید و نه برای آسیب زدن یا انتقاد کردن.”
چه کار کنیم اگر آنها نمیخواهند بشنوند
اگر دوستتان نمیخواهد بشنود، مهم است که آرام بمانید و صبور باشید. در اینجا چند راه برای مدیریت این وضعیت وجود دارد:
- آمادهی مخالفت باشید: هیچکس دوست ندارد بازخورد منفی دریافت کند. “انتظار نداشته باشید که فرد بلافاصله بازخورد شما را بشنود، سپاسگزار باشد و رفتار خود را تغییر دهد,” میگوید دکتر رمانوف. احتمالاً آنها ممکن است مسئله را انکار کنند، برای رفتار خود توجیهاتی بیاورند یا به شما حمله کنند.
- از فشار بیش از حد پرهیز کنید: اگر آنها حالت تدافعی به خود گرفتهاند یا ساکت میشوند، از فشار بیش از حد خودداری کنید. با چیزی مانند، “میدانم که شنیدن این موضوع سخت است و من نمیخواهم تو را ناراحت کنم. من فقط به تو اهمیت میدهم و میخواهم به تو کمک کنم.” پاسخ دهید. هدف ابراز نگرانی بدون تشدید اوضاع است.
- به آنها فضای لازم را بدهید: به جای فشار بیشتر، عقبنشینی کنید و به آنها فضایی بدهید تا آنچه را که گفتهاید پردازش کنند. تنها به اشتراکگذاری تجربه خود با آنها میتواند مشوقی برای آنها باشد تا به وضعیت یا رفتارهای خود به شیوهای متفاوت فکر کنند، به گفته دکتر رمانوف.
- حمایت خود را تأیید کنید: به آنها اطمینان دهید که بر روی آنها تسلیم نمیشوید. چیزی مانند: “حتی اگر نمیخواهی اکنون درباره این موضوع صحبت کنی، من همیشه در زمانی که آمادهای اینجا هستم.” بگویید. این تأیید حمایت شما بدون فشار است.
- پذیرفتن اینکه نمیتوانید آنها را کنترل کنید: ما قدرت فردی بر روی دوستان خود نداریم. آنها میتوانند زندگی خود را طبق اراده خود زندگی کنند، حتی اگر این موضوع برای ما دشوار باشد، به گفته د لانو. “تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که به آنها عشق و نگرانی خود را نشان دهیم و مرزهای خودمان را از وجه خودمان مشخص کنیم. فراتر از آن، باید به انتخابهای آنها فرصت بدهیم و فضایی برای سهو ایجاد کنیم.”
- در صورت نیاز مرزهایی تعیین کنید: اگر رفتار دوستتان بر رفاه شما تأثیر میگذارد، پذیرفتن مرزها برای محافظت از خود اشکالی ندارد. میتوانید بگویید: “دوستت دارم، اما اعمال تو به من هم آسیب میزند. من اینجا هستم وقتی که آمادهی کمک هستی، اما من هم باید به خودم اهمیت بدهم.”
- آنها را به جستجوی کمک تشویق کنید: گاهی اوقات شنیدن مسائل از یک شخص بیطرف مانند مشاور یا درمانگر میتواند مؤثرتر باشد. به آرامی پیشنهاد دهید که کمک حرفهای بگیرند: “شاید صحبت کردن با کسی که در این زمینه تخصص دارد، میتواند کمک کند. نیازی نیست که این کار را به تنهایی انجام دهید.”
نکته پایانی
در نهایت، نشان دادن عشق سخت به یک دوست، به معنای سختگیری نیست؛ بلکه به معنای مراقبت به اندازه کافی برای بیان حقیقت است، حتی زمانی که حقیقت دشوار است. چه شما در حال کمک به آنها برای دیدن نقاط کور خود باشید یا آنها را به اتخاذ تصمیمات بهتری تشویق کنید، عشق سخت فقط یک شکل دیگر از حمایت است.
همیشه آسان نیست، اما گاهی اوقات بودن یک دوست واقعی به معنای صحبت کردن در زمانی است که این صحبت کردن مهم است. گنجایش این گفتگو ممکن است ناراحتکننده باشد، پس شجاعت و همدلی خود را گردآوری کنید. شما توانستهاید!
بیشتر بخوانید
مدیتیشن یک روز پربرکت برای جذب عشق وامنیت و سلامتی
خود هیپنوتیزم درمان زود انزالی در مردان توسط هیپنوتراپیست رضا خدامهری
تقویت سیستم ایمنی بدن با خود هیپنوتیزم
شمس و طغری
خود هیپنوتیزم ماندن در رژیم لاغری و درمان قطعی چاقی کاملا علمی و ایمن
خود هیپنوتیزم تقویت اعتماد به نفس و عزت نفس